25 بهمن یک طرح آمریکایی- اسرائیلی بود که از سوی موسوی و کروبی برای کمک به دول استکباری انجام شد و تلاششان ناامیدی ملت های منطقه از انقلاب اسلامی و امیدوار کردن دیکتاتورهای وابسته به آمریکا بود.
گرداب- حجت الاسلام والمسلمین قاسم روانبخش، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، دبیر سیاسی نشریه پرتو، نویسنده و فعال سیاسی و از شاگردان آیت الله مصباح یزدی، در مصاحبه با خبرنگار جام نیوز به تشریح علل برپایی اغتشاشات پرداخت.
اما از طرفی حوادثی که درمنطقه اتفاق افتاد، موضوعی کاملا غیر منتظره برای سران استکبار بود، درواقع منطقه انبار باروتی بود که در طی سالیان متمادی تهیه شده بود و نیاز به یک جرقه داشت که با خودسوزی آن جوان تونسی انبار باروت منفجر شد و کل خاورمیانه را فراگرفت. با توجه به اینکه این اتفاق برای آمریکا و اروپا غیر منتظره بود و علت به وجود آمدن این انقلاب های پیاپی را نمی توانستند خودسوزی یک جوان تونسی به حساب بیاورند، در تحلیل هایشان به این نتیجه رسیدند که انقلاب اسلامی ایران، نقش اساسی در بیداری سیاسی منطقه دارد.
این امر در شعار های مردم منطقه به وضوح مشخص بود، مردم در خیابان ها نماز می خواندند و حرکت ها از مساجد آغاز می شد. بسیاری از شعارها شبیه به شعارهای ایرانی بود، شعار لاشرقیه و لا غربیه و یا تصاویر مقام معظم رهبری دیگر جای انکار نداشت.
در واقع انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده به یک مدل برای الگوبرداری از طرف کشورهای آزادی خواه منطقه. خب در این شرایط اگر غربی ها پشت دیکتاتور ها می ایستادند، شعار هایی که به دروغ هر روز در رسانه هایشان پخش می شد و دم از دموکراسی می زدند با رفتاشان مغایرت داشت. از طرف دیگر اگر سکوت می کردند و کاری در قبال این اتفاق ها انجام نمی دادند، ملت ها دیکتاتورهای وابسته به غرب را نمی خواستند و آنها را نابود می کردند.
بر همین اساس اتاق های فکر غرب و لابی های صهیونیست، به دنبال پیداکردن چاره ای می گشتند.بهترین تحلیلی که در وهله اول به ذهنشان رسید، ایجاد اشکال و خلل در خود مدل بود، چون ملت ها نگاهشان به ایران بود و ایجاد تنش در مدل اصلی نوعی دلهره برای کسانی ایجاد می کرد که می خواستند از آن استفاده کنند.
از طرف دیگر برای فتنه گران تفاوت نمی کرد چه زمانی بیرون بیایند؛ برای مثال اگر 19 بهمن بیرون می آمدند بعد از آن ملت با حضور پرشکوه خود آن را خنثی می کرد. آنها 25 بهمن را انتخاب کردند تا شیرینی موفقیت مردم در عرصه های جهانی را به کامشان تلخ کنند. سران فتنه به خوبی می دانستند که جمعیتی ندارند و حتی آقای خاتمی در جلسه مجمع روحانیون گفته بود که من با این تظاهرات موافق نیستم چرا که اگر دولت مجوز هم بدهد ما یک هزارم جمعیت 22بهمن هم نمی توانیم بیاوریم. اما چون این افراد یک حزب سیاسی نیستند که بخواهند برای خود تصمیم بگیرند، پول گرفته اند تا انجام وظیفه کنند؛ در واقع مجبور بودند که به خیابان ها بریزند.
آنها قصدشان تجمع چهارصد یا پانصد اغتشاشگر بود و قرار گذاشتند در زمان اوج عبور و مرور مردم در ورودی مترو حاضر شده و در میان مردم از خود فیلم گرفته و تصاویر را منتشر کنند. اگر به این وضعیت چهار تا سطل آشغال سوخته اضافه کنیم، تصاویر برای شبکه های خارجی مثل بی بی سی و صدای آمریکا آماده می شد.
جالب این است که با این همه تلاششان هیچ دستاوردی برای فتنه گران حاصل نشد بلکه کاملا به ضرر سران فتنه نیز تمام شد. چون واقعا این برای مردم سوال بود که به چه علتی این افراد در 25 بهمن به خیابان ها ریختند.
اما اینکه در این واقعه عده ای آمدند که پیش از این نمی آمدند، باید گفت که اگر نمی آمدند، خودشان هم متهم می شدند. چوندر اغتشاشات 25 بهمن هیچ بهانه ای برای سران فتنه وجود نداشت که قابل توجیه باشد. در زمانی که کشور نیاز به آرامش دارد و رهبر عزیز انقلاب برای انقلاب های روی داده در منطقه راهکار ارائه می دهند یک عده فتنه گر تلاش می کنند امنیت کشور را به هم بزنند، با این اوصاف اگر کسی این حرکت ناشایست را محکوم نکند و یا سکوت کند، خودش متهم می شود که با سران فتنه همکار و همراه است.
البته به خاطر این احتمال همکاری و همراهی، کسانی که تاکنون حاضر نبودند موضعی علیه سران فتنه بگیرند، برای مصاحبه با خبرنگاران تلویزیونی از هم دیگر سبقت می گرفتند؛ حتی آقای هاشمی هم در اینجا گفت این کار معاندان نظام است. خیلی ها در این حادثه برای نجات خودشان و نه برای حفظ منافع نظام علیه سران فتنه موضع گرفتند.
بعضی از اصلاح طلب ها در مجلس همچون خباز و کواکبیان موضع هایی گرفتند آن هم چون می خواستند عمر سیاسی و فعالیتهایشان ادامه پیدا کند. اما بعضی ها حتی بلند هم نشدند و شعار ندادند. به نظر می رسد که این افراد به فکرشان خطور هم نمی کرد چنین اتفاقی در مجلس روی دهد و خود را برای آن آماده نکرده بودند. آنها اگر همراهی می کردند باید جواب دوستانشان را می دادند و حالا هم که همراهی نکردند، زیر سوال رفتند و در منطقه انتخاباتیشان به نظر نمی رسد که بتوانند در دوره های بعدی رای بیاوردند.
به علاوه در جریان فتنه نیز خاتمی از فتنه گران حمایت کرد. حتی بعد از 25 بهمن هم دوباره از سران فتنه دفاع کرد. برخی از فریب خوردگان مثل سعید حجاریان توبه کردند، عطریانفر و ابطحی توبه کردند و تا الان هم موضعی نگرفته اند که مخالف نظام و موافق با سران فتنه باشد. باید توجه داشت کسانی که علیه خاتمی شعار می دهند خاتمی را از فتنه جدا نمی دانند.