تحليل يك روزنامه لبناني از تاثیر نصرالله:

نصرالله بهترين گزينه براي رهبري انقلاب‌هاي عربي است

تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۸۹

سید حسن نصرالله اين توان را دارد كه بتواند شكاف رهبري موجود را پر کرده و يك رهبر عربي باشد كه به دست وي اعراب وارد فلسطين شوند و بار ديگر قدس آزاد شود.

روزنامه السفير لبنان در مقاله‌اي با اشاره به خلأ رهبري در انقلاب‌هاي منطقه نوشت كه سيد "حسن نصرالله" مي‌تواند اين خلأ را به‌خوبي پر كرده و انقلاب‌ها را از انحراف نجات دهد.

به گزارش گرداب به نقل از فارس، روزنامه السفير لبنان در مقاله‌اي با عنوان "نصرالله، رهبر پيشرو عربي" به قلم "عفيف النابلسي"، ضمن پرداختن به حوادث اخير جهان عرب، نبود يك رهبر ديني برجسته را شكافي در انقلاب‌هاي موجود مي‌داند؛ رهبري كه با حضور خود مي‌توانست مسير و هدف را مشخص کند. نويسنده در ادامه سيد حسن نصرالله را شخصيتي مي‌داند كه توان و صلاحيت اصلاح امور جهان عرب را دارد.

در اين مقاله آمده است: «از تناقضات قابل توجه در فضاي انقلابي در حال حاضر جهان عرب كه شايسته بررسي و پيگيري را دارد، آن است كه كشورهاي عربي خود به تنهايي راه را گشوده و در چيزي شبيه رؤيا و بيش از حد تصور، انقلاب‌هاي مردمي و قيام‌هاي توده‌اي پي‌در‌پي را ايجاد كرده‌اند. شاهد اين مدعا آن است كه اين انقلاب‌ها در مدار رهبري فردي كه از دستورالعمل‌هاي آن هدايت گرفته و به راهنمايي آن گوش فرا دهند، قرار ندارند؛ در خارج هم كسي را ندارند كه برايشان موضع تعيين كند و بگويد چگونه عمل كرده، حركت كنند و چگونه در مسير رهايي خود گام بردارند.

همه چيز به شكلي خودكار و بي‌نظير بر مسير خود در جريان است. مسائل به گونه‌اي باور نكردني به حواس و استعداد توده مردم بستگي دارد؛ مردمي كه به خوبي، با وجدان و فطرت خود در انتقال به كرانه آزادي مورد نظر، واقف‌اند و مي‌دانند تاريخ با ظالمان و فراعنه كه ظلم كردند و فساد را گسترش دادند، حساب و سنت‌هاي مخصوص خود را دارد و بدون شك در اولين گام خود موفق بوده و با نابودي موانع ترس كه وجود انسان عربي، هويت، ميراث، فرهنگ و اثربخشي‌اش را دربرگرفته بود، مرحله‌اي دشوار را پشت سر گذاشتند و روشن شد اين رژيم‌هاي عربي كه سال‌هاي طولاني ظلم كرده و با تكيه بر ايده ترس و نه ايده انساني، ارزشي، قومي و ملي حاكميت خود را بر جان و سرنوشت مردم تحميل كرده بودند تا چه اندازه كارتوني هستند كه با وزش اولين بادهاي خشم و تغيير جهت بناي حق و عدالت سقوط كردند.

معمولا زماني كه انقلاب از مرحله‌اي به مرحله ديگر منتقل مي‌شود به حكم بايسته‌هاي تغيير، در روند تكامل خود نيازمند يك رهبري است كه با برنامه و سازماندهي از ارزش‌هاي انقلاب و منافع انقلابيون دفاع كند كه در غير اين صورت تمامي تلاش‌ها، فداكاري‌ها و خون‌ها به هدر خواهند رفت.

در نبود وجود رهبري قوي اين انقلاب‌ها مصداق همان زني خواهند بود كه پس از بافتن، بافته خود را مي‌شكافت. ما در جهان عرب به سوي شرايطي بسيار پيچيده و زود تغيير، پيش مي‌رويم كه برايمان به عنوان يك ملت امكان ندارد، بتوانيم با همان لوازم انقلاب همچون اعتراض، تظاهرات و تحصن در ميادين توان مواجهه و رويارويي با آن را داشته باشيم.

آمريكا، رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي غربي تلاش زيادي خواهند كرد تا منافعشان در زمينه سرمايه‌ها، مزاياي اقتصادي، سياسي و استراتژيك دچار خسارت‌هاي جدي در منطقه عربي نشود. اينان همگي با تمام توان در پي تهديد ما هستند؛ ابتدا با غذا شروع كرده تا اينكه به اعلام جنگ با سلاح‌هاي ممنوعه جهت بازگرداندن وضع سابق خود مي‌رسند. اين قبيل تهديدات خطرناك به تنهايي با كمك ملت، مردم انقلابي و حماسه ملي قابل مواجهه نيست، بلكه نيازمند شور و حماسه و رهبري با هم است.


وجود يك رهبر ضروري است كه بتواند اين شور و حماسه را به سمت تحقق اهداف مورد نظر سازماندهي و هدايت كند. بايد در هر دو زمينه نظري و عملي ملت‌هاي عرب پشت سر رهبري حركت كنند كه مؤمن، مجاهد، شجاع، مسئول، جداي از بندهاي قومي، طائفي، مذهبي و تحزبات كوچك باشد و بتواند ملت را به ساحل پيروزي هدايت كرده و با تمام وجود احساس امنيت و حيات باعزت را به آنها بدهد.

برخي كشورهاي عربي كه اخيرا از بند حكام طاغوت رها شده‌اند در خلأ بزرگ رهبري به سر مي‌برند و برخي ديگر در انتظار رهبري هستند كه بتوانند به عقل، فكر، آگاهي، ايمان، موضع‌گيري و تدبيرش اطمينان كنند و اين رهبر بتواند در پرتو ارزش‌هاي والاي انساني و ديني، مناطق تقسيم شده‌شان را دور هم جمع کرده و ايشان را به سمت پذيرش مسئوليت هدايت كند تا اهدافي محقق شود كه جز در چهار چوب عشق، همكاري، اعتماد به نفس و اعتماد به اين رهبر محقق نخواهد شد.

نصرالله بهترين فرد در رهبري انقلاب‌هاي عربي است
مقتدرترين فرد در به دست گيري اين امانت سنگين و پذيرش اين مأموريت خطير شخص سيد "حسن نصرالله" است. چه كسي برتر و شايسته‌تر از وي در اصلاح امور اعراب و گسترش دايره اين پرچم است؛ پرچمي كه قطعا بهترين پرچم در مسير رد باطل، ظلم، فساد و تمامي انواع استثمار، طاغوت داخل و خارج و نيز حمل پرچم حق در اين منطقه حساس جهان است؛ منطقه‌اي كه تمامي ملت‌ها از هر طرف تلاش مي‌كنند منابعش را به سرقت برده و ارزش‌ها و تمدنش را تضعيف کنند.

سيد حسن نصرالله با ديانت، تقوا، جهاد، انسانيت، روي باز، عشق و اخلاص در قبال ملت‌هاي عربي و مردمان آنها، اين توان را دارد كه بتواند شكاف رهبري موجود را پر کرده و يك رهبر عربي باشد كه به دست وي اعراب وارد فلسطين شوند و بار ديگر قدس آزاد شود. اين مسئوليت بنا بر تغيير و تحولات تاريخي حال حاضر منطقه روشن به نظر مي‌رسد.

پذيرش اين مسئله نه اختياري بلكه ضروري است، چون فردي كه ملت او را امين دانسته و شخصيتش را تمثيلي از خط شهادت مي‌دانند، نبايد از اجراي حق و دفع ظلم عقب بنشيند. سيد حسن با وجود تمامي مأموريت‌ها و نقش‌هايي كه برعهده داشته و دارد، با پذيرش اين مأموريت مفهوم عربي جديد، بعد استراتژيكي را بر عهده مي‌گيرد كه آثار آن در سراسر عالم گسترش خواهد يافت؛ در اين صورت انقلاب‌هاي باشكوه كه با تكميل آن در آينده، ملت‌هاي عرب به فرداي درخشان خود خواهند رسيد، اميدهاي امت عربي محقق خواهد شد.