به گزارش
گرداب، يك مجله آمريكايي در مقالهاي با عنوان "سه پيشنهاد براي استفاده اوباما از خيزشهاي عربي" ادعا كرد انقلابهاي اخير كشورهاي عربي فرصتي استثنايي براي اوباما است تا منافع و ارزشهاي آمريكا را در ايران بهپيش ببرد.
مجله آتلانتيك در مقالهاي بهقلم تريتا پارسي، مدير شوراي ملي آمريكا و ايران و همچنين استاد دانشگاه "جان هاپكينز" و رضا مرعشي، معاون وي و عضو سابق وزارت خارجه آمريكا در مقالهاي به بررسي فرصتهاي بهوجود آمده براي پيشبرد ارزشها و منافع آمريكا در ايران پس از انتخابات و انقلابهاي كشورهاي عربي پرداخته است.
در اين مقاله ميخوانيم: بعد از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران در سال 2009، اوباما رئيس جمهور آمريكا از مخالفان در اين كشور حمايت كرده و از دولت ايران به خاطر برخورد با اين مسئله انتقاد كرده است. اما موضع وي درباره حقوق بشر در ايران كمتر منجر به اقدامي محسوس در اين خصوص شده است. در حالي كه تقريبا كل خاورميانه در آتش اعتراضات عليه وضعيت موجود شعلهور است، اوباما ممكن است فرصتي استثنايي براي پيشبرد اهداف خود در ايران داشته باشد.
دو چالش اصلي پيشِروي هرگونه راهبرد جامع و درازمدت آمريكا درباره ايران وجود دارد:1- چون آمريكا سابقه ناموفقي در حمايت از جنبشهاي مخالف در ايران دارد، هر گونه تغيير در سياست فعلي نياز به اقدام محتاطانه دارد تا اين جنبشها بهعنوان سرسپردگان آمريكا شناخته نشوند.
2- آمريكا منافع امنيتي بيشماري دارد كه معمولا تحت تاثير روابط با ايران قرار ميگيرند. هر دو كشور فاقد كانالهاي ديپلماتيكي هستند كه به دولتهايشان اجازه گفتوگوي مستقيم را بدهد.
با توجه به اين چالشها، سه گزينه پيشِروي آمريكا در خصوص پيگيري مسئله حقوق بشر قرار ميگيرد:
1- دولت آمريكا ميتواند با استفاده از ديدهبان حقوق بشر مستقل تحت كنترل سازمان ملل با يادآوري مسائل مربوط به حقوق بشر، بر حكومت ايران فشار وارد كند. "سوزان نازل"، معاون دستيار وزير خارجه آمريكا، پیشتر به اين نكته اشاره كرده بود كه چنين ديدهبانهايي در بسياري از كشورهاي جهان وجود دارند اما در ايران حضور ندارند. تأسيس يك ديدهبان حقوق بشر و اطمينان از ارائه گزارش سالانه از سوی آن تا زماني كه وضعيت حقوق بشر در ايران نياز به ديدهباني قوي نداشته باشد، منجر به بررسي دقيق، شفافيت و فشار افكار عمومي ميشود.
2- اعمال گستردهتر تحريمهاي هدفدار. ايران مدتهاست كه تحت تحريمهاي فراگير قرار گرفته است. چنين تحريمهايي نهتنها منجر به عقبنشيني ايران نشده بلكه به نظر ميرسد كه عزم تصميم گيرندگان حكومت ايران را كه بسياري از آنها از مبارزان انقلابي بودهاند، تقويت كرده است.
اوباما براي اينكه بتواند در كنار مردم ايران براي ايفاي حقوق جهانيشان بايستد، بايد از آزردن افرادي كه خواستار كمك به آنان است، پرهيز كند. انتخاب تحريمهاي هدفدار از سوي اوباما نشان دهنده اين مسئله است كه وي به تاثير آنها اطمينان دارد و تاكيد بيشتر بر اين تحريمها و نه تحريمهاي فراگير ميتواند منجر به پيشرفت سياست آمريكا شود.
3- تاسيس و تقويت يك ديدهبان منطقهاي و مستحكم حقوق بشر ميتواند به پيشبرد سياست آمريكا در كشورهاي خاص كمك كند. ناآراميهاي اخير در خاورميانه يك نكته اساسي را براي اوباما روشن كرد كه هيچ راهحل درازمدت و قابل دوامي كه حقوق بشر در آن يك اصل مركزي نباشد، براي بهبود روابط ناهمگون آمريكا با ايران يا كشورهاي عربي وجود ندارد.
با توجه به خيزشهاي در حال وقوع در خاورميانه، اوباما ممكن است به اين نكته پي ببرد كه يك راهبرد منطقهاي ميتواند منافع امنيتي كوتاهمدت وي و همچنين نياز درازمدت به حمايت از اصلاحات دموكراتيك و بومي را تامين كند. اين راهبرد ميتواند تلاشهاي مداوم معرفي، محكوم كردن و مجازات ناقضان حقوق بشر را تجميع كرده و همكاري با حكومتهاي مستبد براي ترغيب آنها به تغيير در جوامعشان را افزايش دهد.
هر يك از اين اقدامات نيازمند آن است كه آمريكا از قدرت سياسي خود استفاده كرده رايزنيهاي ديپلماتيك را با متحدانش انجام دهد با توجه به اين نكته كه برخي از آنها تمايلي به بدتر شدن فضاي مسموم كنوني كه ميتواند منجر به درگيري نظامي شود، ندارند. معضل اوباما درباره ايران نيز چنين است و بنابراين بايد ميان ارزشها و منافع امنيتي آمريكا نوعي موازنه ايجاد شود.
منبع:
فارس