گرداب- دفاع در بشر، به صورت فطري بوده است. در ابتدا بشر سعي داشته در برابر حوادث طبيعي مانند باد و سيل و زلزله و مانند آن و سپس در برابر ساير تهديدات امنيتي، تهاجم يا حملههاي نظامي، از خود دفاع كند. اين گونه دفاع به دو صورت بوده است: يكي دفاع نظامي و ديگري دفاعي كه بدون استفاده از اسلحه صورت ميگيرد، كه دفاع نوع دوم از ابتداي تاريخ وجود داشته و دنبال ميشده و اين دفاع غيرعامل است.
از مصاديق اين دفاع ميتوان به حفر خندق در صدر اسلام اشاره كرد. مسلمانان با استفاده از عوارض زمين براي ورود دشمن به شهر مدينه ايجاد مانع كردند و يا در جريان فتح مكه هنگامي كه مسلمانان نيروهاي خود را در اطراف مكه آرايش ميدادند، از تكنيك فريب استفاده كردند. به اين صورت كه تعداد زيادي ديگ پر از آب کرده و زير آنها را با آتش برافروختند تا هنگامي كه دشمن از دور اين تدارك را ببيند، فريب بخورد و تعداد مسلمانان را زيادتر فرض كند.
در دوره دفاع مقدس نيز هم كشور ايران و هم كشور عراق از اين پديده بسيار استفاده كردند. به صورت مشخص شايد بارزترين عنصر دفاع غيرعامل در نيروهاي عراقي، حفر كانال پرورش ماهي در خوزستان بود. اين كانال كه دو كيلومتر عرض، پنجاه كيلومتر طول و عمق 10 متري داشت، در شيب زمين قرار گرفته بود، به نحوي كه جريان آب از شمال اين كانال وارد و از جنوبش خارج ميشد. در حالت طبيعي اين كانال براي پرورش ماهي استفاده ميشد و در حالتهاي دفاعي كاركرد يك سد و مانع دفاعي براي تصرف شهر بصره بود. نيروهاي ايراني در طول هشت سال جنگ تحميلي نيز چند بار به اين كانال حمله و به سختي موفق به عبور از آن شدند.
نيروهاي نظامي ايران نيز سعي ميكردند تا از اين نوع عوامل بهره ببرند. به عنوان مثال، تلاش ميشد تا از نقاط برتري دشمن پرهيز و سرزمينهاي نامطلوب براي حركت وسايل زرهي مانند ماهور و كوهستانها را انتخاب كنند و يا از استحكامات و سنگر كه نوعي دفاع غيرعامل و مكمل دفاع عامل است، استفاده كنند و يا از انتقال آب كارون به جلوي كوشك و طلائيه به عنوان سپر دفاعي استفاده می كردند. در حوزههاي پشت جبهه جنگ نيز ايجاد پناهگاه براي مردم و يا ايجاد سيستم هشدارباش عمومي، از ديگر مصاديق دفاع غيرعامل استفاده شده در دوره دفاع مقدس است.
پدافند غيرعامل را ميتوان مختصراً اين گونه تعريف كرد كه: "دفاع در برابر تهديد بدون استفاده از اسلحه"؛ در واقع تمام دفاعهاي غيرنظامي در اين حوزه قرار ميگيرند. چون قرار است در اين دفاع از اسلحه استفاده نكنيم.
سازمان پدافند غيرعامل در هشتم آبان ماه 82 با فرمان رهبر معظم انقلاب تشكيل شد. مأموريت اساسي اين سازمان، كاهش آسيبپذيري زيرساختهاي كشور و تداوم خدمات ضروري در شرايط بحران و ايجاد پايداري در زيرساختهاي كشور در برابر تهديد، تعيين شده و دنبال ميشود. بر اساس آييننامه اجرايي بند 11 ماده 121 قانون برنامه چهارم توسعه كشور كه به تصويب هیئت دولت رسيده، وظايف اين سازمان به صورت دقيق مشخص شده است.
دفاع غيرعامل مكمل دفاع عامل است. اگر اين دو را در يك رابطه جبري قرار دهيم، هرگاه دفاع عامل از ظرفيت كافي برخوردار نباشد، به اجبار به همان ميزان بايد كمبود از دفاع غيرعامل پيشبيني شود. به طور معمول هنگامي كه دو كشور در برابر هم قرار ميگيرند، اگر احساس شود كه برابري نظامي وجود دارد و يك حالت تعادلي موجود است، طبيعتاً رويكرد با پدافند عامل است، اما هنگامي كه اين توازن به هم بخورد، مانند وضع امروز ما با ارتش آمريكا كه عدم تقارن است (كه يك كشور حداكثري از توان نظامي را دارد و طرف ديگر توان پايينتر) در اين شرايط كشورها براي توقف يا كاهش توانايي دشمن سعي ميكنند از راهبرد و تكنيكهاي پدافند غيرعامل استفاده كنند. البته براي كاهش آسيبپذيري و تلفات هميشه ميتوان از پدافند غيرعامل استفاده كرد.
قبل از وقوع انقلاب اسلامي ايران سازماني به نام "سازمان دفاع غير نظامي" وجود داشت كه اهداف هدايت، كنترل و پشتيباني از مردم در حين بلاياي طبيعي، امدادرساني و همچنين عمليات نجات و كاهش آسيبپذيري در برابر تهديدات را دنبال ميكرد. اكنون دو وظيفه اول به وزارت كشور و سازمان مديريت بحران واگذار شده و سازمان پدافند غيرعامل هدف سوم و امدادرساني و عمليات نجات حوادث ناشي از جنگ را برعهده دارد.
تفاوت عمده سازمان مديريت بحران و سازمان پدافند غيرعامل را ميتوان در اين ديد كه مديريت بحران در بحرانهاي ناشي از بلاياي طبيعي مانند سيل و زلزله است، اما پدافند غيرعامل حوادث ناشي از جنگ را مديريت ميكند. البته در سطوح اجرايي سعي بر آن است تا با نوعي همگرايي و همسويي، بين اين دو سازمان هماهنگي ايجاد شود، ولي در سطوح بالاتر با يكديگر متفاوت هستند.
منشا و حاشيههاي حوادث طبيعي و تهديدات متفاوت است. به عنوان مثال كشوري كه دچار بحران زلزله ميشود، تمام كشورها بر اساس پروتكلهاي بينالمللي تلاش ميكنند تا به كشور زلزلهزده امدادرساني كنند. همچنين زلزله حداكثر دو دقيقه طول ميكشد و بعد با تبعات آن مواجهيم. اما اگر جنگي اتفاق بيافتد معمولاً كشور جنگزده تنها شده و از كشورهاي ديگر كمكي به آنها نميرسد (مانند كشورهاي عراق، افغانستان و لبنان) همچنين مدت به طول انجاميدن جنگ گاهي سالها به درازا ميانجامد. در برابر تهديدات طبيعي ميتوان بعد از وقوع حادثه از زمين استفاده كرد. براي مثال، بعد از وقوع زلزله ميتوان مردم را در فضاهاي خالي اسكان داد، ولي در شرايط جنگي بايد مكان امني براي اسكان اختصاص داده شود.
ارتباط جامعه پزشكي با پدافند غيرعامل
مطابق بند 11 ماده 121 قانون، رؤساي دستگاهها برابر قانون، مسئول پدافند غيرعامل در سازمان مربوطه هستند. در دستگاه پزشكي نيز شخص وزير بهداشت، مسئول پدافند غيرعامل دستگاه بهداشت و درمان است. بر اساس اين آييننامه، وزير با حفظ مسئوليت، يكي از معاونان خود را با اختيارات لازم به اين كار منصوب كرده و در كنار آن يك شورا متشكل از پنج تن از معاونان وزير با حضور بسيج پزشكي تشكيل ميشود و مباحث پدافند غيرعامل را در حوزه بهداشت بررسي می كند. مجري كار وزارت بهداشت است، اما سياستگذار و برنامه ريز و كنترلكننده، سازمان پدافند غيرعامل كشور خواهد بود.
جايگاه جامعه پزشكي در زمان جنگ
ما در تعريف پدافند غيرعامل ميآوريم: كاهش آسيبپذيري و زيرساختها در برابر تهديدات نظامي»
اين آسيبپذيري سه عنصر دارد: تأسيسات، تجهيزات و نيروي انساني. بخشهاي تأسيسات و تجهيزات ارتباط كمتري با وزارت بهداشت دارد. در واقع حفظ سلامت و درمان مردم در شرايط تهديدات خارجي متوجه وزارت بهداشت و درمان است. وزارت بهداشت بايد به نحوي آسيبپذيري زيرساختهاي پزشكي را در حد مقدورات برطرف كند كه دستگاههاي پزشكي و درمان كشور بتوانند در شرايط تهديد و جنگ، مانند شرايط عادي سرويسدهي کنند. اولين موضوع، تداوم خدمات است كه مطرح شد و ديگري، خدمات خاصي است كه دستگاه پزشكي باید قادر به انجام آن باشد.
عليالقاعده ما در تهديدات خود، تهديدي به عنوان تهديد بيولوژيكي داريم. در اين نوع تهديدات در صف اول دفاع، تجهيزات پزشكي قرار دارد. باید سازماندهي دفاع بيولوژيكي را در مجموعه وزارت بهداشت دنبال كنيم و طبيعتاً در موضوع دفاع بيولوژيكي مراكزي مانند انتقال خون، انستيتو پاستور، سرمسازي، واكسنسازي، تحقيقات، آزمايشگاههاي مركزي، شبكه كشف و جستجوي حملات بيولوژيكي هم اهميت بالايي دارند و همچنين شبكه و نظامي زيرساختي كه بتواند اين موارد را كنترل و تصميمگيري كند. اين شبكه در حال طراحي و آماده شدن است. اين يك حوزه جدي پزشكي بود.
دومين موضوع كه بسيار اهميت دارد بهداشت آب و غذا است كه بيشترين مسئوليت آن بر عهده وزارت بهداشت و درمان است كه در شرايط جنگ اين كار تشديد ميشود.
سومين مسئوليت نيز درمان است كه ممكن است در حوادث جنگي يا طبيعي اتفاق بيافتد. درمان شامل انواع مجروحيتها ميشود و نظام پزشكي باید پاسخگوي نيازها باشد. يكي از محورهاي اساسي كه در اين حوزه اهميت پيدا ميكند پزشك مخصوص حوادث است كه بايد چند تخصصه باشد. ممكن است تخصصهاي وي عمق لازم را نداشته باشد، اما ايد در برابر هر مصدومي و با هر جراحت، اقدامات اورژانسي را بتواند انجام دهد.
نميشود يك پزشك در جنگ به مجروحي بگويد من متخصص رشته خاصي هستم و شما از ناحيه ديگري مجروح شدهايد و به من ربطي ندارد. بر همين اساس باید پزشك اورژانس يا فوريتها را تربيت كنيم كه خوشبختانه در كشور به عنوان اقدام اوليه انجام شده، اما بايد به عنوان يك اولويت جدي در مقابله با بحرانهاي ناشي از جنگ، توسعه پيدا كند. پزشكي براي حوادث صنعتي نيز بايد گسترش پيدا كند. براي مثال، در حادثه دو ماه پيش اراك كه در جريان جوشكاري يك منبع شيميايي انفجاري رخ داد، متأسفانه تقريباً همه افرادي كه در آن مجموعه بودند، فوت شدند.
به نظر ميرسد در درمان حوادث صنعتي، وزارت بهداشت تكاليف خود را خوب انجام نداده و حتماً بايد بين وزارت كار، بهداشت و صنايع با سازمان پدافند غيرعامل كارگروهي تشكيل شود كه بتوان حوادث صنعتي را شناسايي و اقدامات لازم را انجام داد. از طرف ديگر، در شهرهايي كه تأسيسات هستهاي در آنها وجود دارد، حوادث هستهاي را بايد پيشبيني كرد. البته ممكن است اين حوادث بر اثر سوانح طبيعي، انساني و يا بر اثر تهاجمات دشمن باشد. پس وزارت بهداشت در اين استانها بايد آمادگي، تخصص، فضاي درماني و زيرساختهاي خاص داشته باشد.
در پايان، سازمان پدافند غيرعامل با در اختيار داشتن نيروهاي متخصص و تعامل با كميته پدافند غيرعامل وزارت بهداشت آمادگي خود را براي برقراي تعامل با جامعه پزشكي جهت بررسي هر گونه طرح پيشنهادي و حمايت در جهت تحقق آن به عمل ميآورد.
دكتر غلامرضا جلالي فراهاني؛ رئيس سازمان پدافند غيرعامل/ منبع: هفتهنامه سپيد، ش 121