رئيس كميسيون امور خارجي مجلس نمايندگان آمريكا، در اظهاراتي به شكست آمريكا در عرصه ديپلماسي عمومي اعتراف كرده و خواهان طراحي استراتژي كلان براي ارتباطات استراتژيك آمريكا شد.
به گزارش
گرداب به نقل از فارس، "دانا روراباچر"، رئيس كميسيون امور خارجي مجلس نمايندگان آمريكا در اظهاراتي با حضور نمايندگان شوراي پخش برنامههاي دولتي (بيبيجي) از اقدامات اخير اين سازمان مبني بر حذف برنامههاي چيني زبان، انتقاد كرد و خواهان گسترش فعاليتهاي اين سازمان شد.
همچنين وی از كارشناسان امر درخواست كرد طرحي كلان براي ديپلماسي عمومي آمريكا پيريزي كنند تا ارتباط با مردم ايران و چين بيش از پيش گسترش يابد. در ادامه سخنان وي را ميخوانيم.
شكست سهمگين آمريكا در عرصه سياست خارجي من دستور تشكيل اين جلسه را دادم تا يكي از بزرگترين شكستهاي آمريكا را در عرصه سياست خارجي، مورد بحث و گفتگو قرار دهيم و استراتژي مناسبي را براي ارتباطات استراتژيك تعريف كرده و دنبال کنيم. قرار است امروز در مورد اين مشكل با در نظر گرفتن دو مورد از خطرناكترين دشمنان آمريكا، يعني ايران و چين، صحبت كنم.
ارتباطات استراتژيك و ديپلماسي عمومي آمريكا، باید از طريق آگاه سازي و تأثير گذاري روي مخاطبين خارجي، منافع ملي آمريكا را تأمين كرده و ارتقا بخشند كه معمولاً از اين اقدام با عنوان
جنگ ايدهها ياد ميشود.
نقش بيبيجي به عنوان يكي از بخشهاي مهم دستگاه امنيت ملي آمريكانقش و مسئوليتهاي شوراي پخش برنامه دولتي آمريكا (بيبيجي) تنها محدود به عرصه ژورناليسم نميشود!
بيبيجي به عنوان يكي از بخشهاي مهم دستگاه امنيت ملي آمريكا، ايفاي نقش ميكند.در حالي كه مطالب بسياري در باب تكنولوژيهاي جديد (اخبار اينترنتي، شبكههاي اجتماعي، توييتر) ميبينيم و اينكه چگونه چنين تكنولوژيهايي عموم مردم را به يكديگر نزديك كرده و به آنها قدرت بخشيدهاند،
در مورد پيامهايي كه از طريق اين مجاري اطلاعاتي جديد منتقل ميشود، صحبت چنداني نميشود. معمولاً فرض بر اين است كه پيامهاي جاري در اين مجاري اطلاعاتي مربوط به آزادي و بحث از ايدههاي ليبراليستي است، اما حكومت هاي چين و ايران، جريان اطلاعات را كنترل و دستكاري ميكنند.
در سالهاي جنگ سرد من در كاخ سفيد مشغول كار بودم كه "رونالد ريگان" دستور داد بودجه كلاني به منظور حمايت از راديو اروپا آزاد و راديو آزادي، تخصيص داده شود. ريگان به خوبي از كارآمدي ديپلماسي عمومي آگاه بود و به خوبي از آن استفاده كرد.
ليچ والسا، رهبر جنبش همبستگي، كه بعدها به رياست جمهوري لهستان رسيد، ارزشمندي و كارآمدي پخش راديويي آمريكا را در اروپا با تأكيد بر اهميت آن آشكار ساخت و گفت: «حتي نميتوان اهميت آن را توصيف كرد. آيا ميتوان جهاني را بدون خورشيد تصور كرد؟»
آيا برنامههاي فعلي بيبيجي براي ليچ والساهاي ايران و چين، به همان اندازه اهميت دارند؟اتحاد جماهير شوروي براي ما به منزله يك دشمن بود و تحت رياست جمهوري ريگان همه بر آن شده بوديم كه آن را شكست دهيم. اگر قرار است كه چين نيز با روشي مسالمت آميز در هم شكسته شود، لازم است كه به همان ميزان متعهد بوده و اقدامات بيشتري را در عرصه ديپلماسي عمومي، به كار گيريم.
كاستن از فعاليتهاي بيبيجي، خطري بسيار بزرگ براي ديپلماسي عمومي آمريكابه تازگي اعلام شده است كه صداي آمريكا قرار است فعاليت بيش از نيمي از كارمندان چيني زبان خود را متوقف كند، يعني متوقف كردن فعاليت 45 ژورناليست چيني.
بيبيجي نيز در صدد آن است كه پخش راديويي و تلويزيوني چيني زبان 12ساعته خود را در سال آينده متوقف كند. اين مسئله بسيار مرا نگران كرده است و منتظر اظهارات نماينده دولت به ويژه در خصوص اين مسئله، هستم. آيا غير مسئله صرفه جويي در هزينهها، مشكل ديگري در پس اين چنين تصميمي گيريهايي نهفته است؟ "صرفه جويي" 8 ميليون دلار به شدت از تأثيرات فعاليتهاي ما در مورد چين ميكاهد، در حالي كه تأثير چنداني بر متعادل شدن بودجه نخواهد داشت.
در سال مالي 2012، بيبيجي بيش از 767 ميليون دلار بودجه درخواست كرد، در حالي كه براي سال مالي 2010، 758 ميليون دلار بودجه به اين سازمان اختصاص داده شد. اينكه امسال چنين پول هنگفتي به اين سازمان تعلق گيرد، بيش از هر مبلغي كه تا كنون به اين سازمان تخصيص داده شده، درخواست كوچكي نيست.
لازم است كه مطمئن شويم
صرف كردن چنين بودجه كلاني، ارزش هزينه كردن دارد. اگر پول بيشتري هزينه كنيم، بايد دستآوردهاي بيشتري نيز داشته باشيم. منحل كردن بخش چيني صداي آمريكا، با اين معيار همخواني ندارد. چين در دو سال گذشته، بيش از 7 ميليارد دلار را صرف تلاشهاي تبليغاتي خود كرده است، در حالي كه ما در حال كاستن از تلاشها و اقدامات ارتباطاتي خود هستيم.
اينكه بيبيجي به تازگي تصميم گرفته پخش راديويي موج كوتاه خود را قطع كرده و سرويسهاي خود را روي اينترنت بارگزاري كند، براي من بسيار جاي تعجب دارد؛ چرا كه اينترنت در مقابل شيوههاي كنترلي و نظارتي حزب كمونيست چين كه در اين زمينه بسيار متبحر است، بسيار آسيب پذير است.
همزمان با دست كشيدن آمريكا از راديو موج كوتاه، "راديو بينالملل چين" فعاليتهاي خود را گسترش داده است؛ از سال 2000 تا كنون بر حجم پخش انگليسي زبان خود افزوده و آن را از 150 فركانس به 280 فركانس، افزايش داده است. بدون شك راديو موج كوتاه براي چينيها بسيار كارآمد بوده است. همزمان با متوقف شدن كار نيمي از چيني زبانان صداي آمريكا، "شينهوا"، بازوهاي اخبار تبليغاتي چين، بيش از پيش فعاليتهاي خود را گسترش داده و دفتر جديدي را در آمريكا تأسيس كردهاند.
در مورد ايران، فعاليتهاي ديپلماسي عمومي آمريكا چندان موفقيت آميز نبودهمتأسفانه مشكلات آمريكا در عرصه ديپلماسي عمومي تنها مربوط به چين نميشود. توسعه دموكراسي در ايران، از هنگام تصويب لايحه حمايت از آزادي ايران در سال 2006، به عنوان سياست رسمي آمريكا مطرح بوده است؛ اين در حالي است كه پخش برنامه براي ايران، پيش از اين آغاز شده بود.
راديو فردا و شبكه خبري فارسي صداي آمريكا، در گذشته براي گزارشهاي خود از منابع رسمي حكومت ايران استفاده ميكردند. صرف كردن امواج راديويي به نفع موضع حكومت ايران، تلاشي بيهوده و نافرجام براي ايجاد يك تعادل ژورناليسيتي است.
ماليات دهندگان آمريكايي نبايد ترويج دهنده رويكردهاي مقامات ايراني باشند. در مورد راديو فردا مشكل چيز ديگري است؛ اين راديو به جاي آنكه به بحث و گفتگو در مورد مسائل مختلف بپردازد يا مردم ايران را آگاه سازد، بخش عمده ساعات پخش برنامه خود را به پخش موسيقي اختصاص داده است.
طرحي كلان براي روابط استراتژيك آمريكا بدون شك اين موارد هيچ كدام به بهترين نحو ممكن منافع ملي آمريكا را تأمين نميكنند. با شناسايي و آشكار ساختن اين مشكلات، من اعلام ميكنم كه يكي از حاميان جدي ديپلماسي عمومي آمريكا هستم و معتقدم كه بيش از اين به فعاليت در اين زمينه نيازمنديم، اما لازم است تغييراتي بنيادي در اين زمينه صورت بخشيم.
آمريكا نيازمند يك استراتژي ملي به روز براي ارتباطات استراتژيك خود است كه منعكس كننده ارزشها، ايدهها و منافع ملي ما باشد. پخش برنامه از سوی آمريكا باید خود را ملزم به اين هدف بداند.
البته بررسي پيشينه كارمندان بيبيجي و آموزش هر چه بيشتر ايشان باید در دستور كار قرار گيرد.