گرداب- در سيستمهاي آموزشي مبتني بر فرايندهاي مجازيسازي شده 2نوع مديريت حاكم است: مديريت بر محتوا و مديريت بر كاركرد.
سيستمهايي كه بر محتوا در آموزش الكترونيكي مديريت ميكنند، نه بر نوع كار نظارت دارند و نه بر نحوه اجرا، بلكه تنها ارزيابيهايي مانند پيشرفت تحصيلي دانشآموزان را انجام ميدهند كه برايندي باشد بر كيفيت آموزش و از طرفي بر امتحانات و ارزشيابيهاي تحصيلي آموزشي نظارت دارند. اين سيستمها را "LCMS" مينامند.
سيستمهاي مديريت بر كاركرد آموزش در اموري مانند امور مالي و حسابداري، بودجه، پشتيباني فني و نيازسنجيهاي آموزشي، مديريت و نظارت ميكنند. اين سيستمها را با نام "LMS" ميشناسند.
جدايي نظارت از آموزش و ارتباط آن با سيستم مديريت يكي از نقاط قوت سيستمهاي آموزشي نوين است.
اما نقطه عطف توانمندي سيستمهاي آموزش الكترونيكي نيز در اين است كه اين سيستمها با مديريت محتوا در ارتباط هستند و با مديريت كاركرد ارتباط مستقيم ندارند. اين استقلال عملكرد به سيستمها اين قدرت را ميدهد كه بدون احساس محدوديت در منابع به شكل آرماني براي آموزش و محتواي آن تصميمگيري كنند و كل سيستم را نيز در جهت بهرهوري محتوا هدايت كنند.
اما دليل اينكه اين نكته را يكي از نقاط قوت سيستمهاي الكترونيكي خوانديم اين است كه اين استقلال راي در سيستمهاي آموزشي سنتي يا وجود ندارد و يا ناديده گرفته ميشود. چرا كه ايجاد چندين سيستم مديريت به صورت مستقل در نظام سنتي بهدليل آنكه براي تمام پستها بايد شخصي متفاوت در نظر گرفته شود و علاوه بر آن از ارتباط و تاثيرگذاري آنها بر تصميمات و نظارتهاي يكديگر جلوگيري گردد، متحمل هزينههاي بسيار بالا و كارايي بسيار پاييني خواهد بود، تا آنجا كه ممكن است ايجاد يك چنين سيستم مديريتي در نظام سنتي هزينهاي بيش از هزينه كل مدرسه يا دانشگاه را طلب كند كه اين امر براي هيچ سيستم آموزشي پذيرفتني نيست. اما اين سيستمهاي مديريتي در سايه فناوري اطلاعات آنقدر آسان و مطمئن پيادهسازي ميشود كه در سيستمهاي سنتي حتي تصور آن نيز نميرفت.
تاريخچهاگر بخواهيم دانشگاه مجازي را با نوع سنتي آن از نظر قدمت بسنجيم، شايد كار درستي نكرده باشيم. چرا كه دانشگاهي مانند جندي شاپور اهواز 1700سال قدمت دارد اما كل زماني كه شبكههاي رايانه به شكل امروزي متولد شدهاند، تنها چند ده سال است، چه رسد به دانشگاه مجازي. اما از اولين باري كه چند رايانه به هم متصل شدند، آموزش الكترونيك هم كليد خورد. چرا كه ايده اتصال رايانهها به يكديگر از سوي چند فيزيكدان براي استفاده بهتر از دانستههاي يكديگر بود و جالب است بدانيد در رتبهبندي دانشگاههاي برتر جهان موضوع قدمت يكي از موارد مهم براي امتيازدهي است و به همين دليل بعيد است به اين زوديها يك دانشگاه كاملا مجازي در بين دانشگاههاي برتر جهان ديده شود.
مدرسههايي كه ديگر نيستنددر حقيقت تفاوت چنداني ميان مدرسه و دانشگاه الكترونيكي احساس نميشود مگر در كلياتي مانند عدم امكان چند مليتي بودن دانشآموزان مانند دانشگاه و محدوديت تنوع دروس و نيز بحثهايي ماند اينكه
كودكان نياز به رفتارآموزي و نظارت فيزيكي آموزگاران دارند و دنياي مجازي كاركرد فكري آنها را دچار اختلال خواهد كرد و البته اين مباحث در مورد دانشگاهها نيز تا حدودي صادق است. اما در اينجا مجالي براي طرح اين موضوع نيست.
مزاياي آموزش الكترونيكيشايد اگر دنياي واقعي انعطافپذيرتر بود، دنياي مجازي هيچگاه متولد نميشد. خاصيت ذاتي مجازيسازي نيز انعطافپذير كردن كارهاست و در آموزش نيز با ايجاد انعطاف در شرايط آموزش محيطي راحتتر را براي همه ايجاد ميكند. در عدم نياز به ثابت بودن مكان و هماهنگ بودن زمان در روند آموزش و در برنامهريزيهاي آموزشي محيط را بسيار انعطافپذير و براي همگان قابل استفاده ميكند.
از ديگر مزيتهاي اين سامانهها كاهش هزينههاي آموزشي براي هر دو طرف آموزش است. يعني هزينهها هم براي دانشگاه و مدرسه الكترونيكي كاهش مييابد و هم براي دانشآموز و دانشجو؛ چرا كه با در نظر گرفتن سفر و اقامت در يك كشور و يا شهر دور براي تحصيل و نيز پرداخت هزينههاي جاري تحصيل در نظام سنتي آموزش هزينه كلي آموزش بسيار بالا خواهد رفت كه پرداخت اين مبلغ براي بسياري ممكن نيست.
محدوديت ديگري كه در اين نظام آموزشي وجود ندارد، محدوديت سني براي افراد است. اگر دانشگاه و مدرسه ميزبان قوانين خواصي وضع نكرده باشد، ميتواند از هر گروه سني براي تحصيل ثبت نام كند. تحقق عدالت در نظام آموزشي يكي از مزايايي است كه فناوري اطلاعات براي تمام اقشار جامعه به ارمغان آورده است و با پيادهسازي يك مدرسه و يا دانشگاه الكترونيكي ديگر دانشپژوهان حتي در دورترين روستاها نيز به مراكز آموزشي با كمترين هزينه دسترسي خواهند داشت و نيز تمام منابع آموزشي در اختيار همگان قرار خواهد گرفت.
موسسات آموزشي در فضاي مجازي ميتوانند تنوع دورههاي آموزشي را تا حدود بسيار زيادي افزايش دهند و با ايجاد امكان برنامههاي سفارشي آموزشي نياز كارخانهها، موسسات و ساير مراكزي كه نياز به آموزشهاي خاص در كوتاه مدت دارند را فراهم آورند. امكان ايجاد استانداردهاي جهاني براي آموزش بسياري از علوم و ايجاد چهارچوبي كلي براي تمام دروس نيز از مزاياي آموزشهاي الكترونيكي است. سامانههايي كه امروزه به شكل استاندارد در آمدهاند گوياي اين موضوع هستند مانند: ADL1، CBT2، AICC3، LTSC4 و IMS5.
مباحثي مانند ايجاد كلاندانشگاه6 نيز از مزاياي آموزش الكترونيكي است كه بهعلت عدم محدوديت در تعداد پذيرش و امكان گسترده شدن در تمام جهات ميتواند چندين هزارنفر را در يك مجموعه آموزشي تحت پوشش بگيرد و نيز در سايه همين گستردگي كمي به انجام تحقيقات علمي پژوهشي در سطح منطقه و جهان نيز دست بزند. مزاياي اين سامانهها آنقدر فراوان است كه به تمام آنها نميتوان اشاره كرد. اما در كل ميتوان گفت آموزش الكترونيكي چه در شكل دانشگاه و چه در شكل مدرسه يا آموزشگاه، محيط آموزشي را از حالت سكون به حالتي زاينده تبديل ميكند.
پينوشتها
Advanced Distributed Learning.1
Computer Base Training.2
Aviation Industry CBT Committee.3
IEEE Learning Technology Standards Committee.4
Instructional Management System.5
Mega University.6
سعيد نوري آزاد
برگرفته از روزنامه جام جم