Gerdab.IR | گرداب

درازگوش تروا، اپوزيسيون را لجن‎مال كرد

تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۰

طنز نویس بلژیک نشین گفت: «بسياري از آنان كه عضو احزاب سبز اروپايي هستند، به‏ طور جدي براي گرفتن راي از عرب‌هاي اروپا، خود را حامي احمدي نژاد معرفي مي كنند و دستبند سبز خود را پنهان مي كنند.»

به گزارش گرداب به نقل از کیهان، ميرزا بنويس حلقه لندن در پروژه بدفرجام درازگوش تروا (22بهمن88) به هواي دفاع از شوراي هماهنگي سبز، طيف گسترده اي از اپوزيسيون خارج‎نشين را لجن‎مال كرد!

 "ا.ن" طنزنويس بلژيك نشين ضمن نوشته اي در سايت جرس به دفاع از يك هم‎بلژيكي! ديگر (رجب مزروعي) پرداخت. مزروعي اپوزيسيون منتقد "انحصارطلبي" و "نقابداري" شوراي هماهنگي راه سبز را نادان خوانده بود. به دنبال انتقاد محافل گوناگون ضدانقلاب از اظهارات مزروعي، "ا.ن" وارد عرصه شده نوشت: «مصاحبه اخير آقاي مزروعي جزء معدود مصاحبه هاي حساب شده و دقيق وي بود[!] و من را بر اين مي‎دارد كه از آنچه گفته، دفاع كنم.»

وي آنگاه طيفي از اپوزيسيون را دو دوزه‌ ‎باز معرفي كرده، مي نويسد: «برخي از افراد خارج از كشور يك دستبند سبز در جيبشان دارند كه در محافلي كه مي خواهند با اروپائيان به عنوان نماينده جنبش سبز مواجه شوند، دستبند به دست حاضر مي شوند، اما مثلا بسياري از آنان كه عضو احزاب سبز اروپايي هستند، به‏ طور جدي براي گرفتن راي از عرب‌هاي اروپا، خود را حامي احمدي نژاد معرفي مي كنند و دستبند سبز خود را پنهان مي كنند.»

طنزنويس يادشده كه گروه هاي اپوزيسيون بارها به همكاري او با وزارت اطلاعات اشاره كرده اند، برخي طيف هاي اپوزيسيون را متهم به همكاري با وزارت اطلاعات مي كند و مي افزايد: «چرا شوراي هماهنگي نام اعضاي خود را به‏ طور علني و كامل اعلام نمي كند؟ اين يكي از مشكلات اساسي برخي نيروهاي مخالف جنبش سبز است. برخي از اين پيش‎تر رفتند و مثل گزارش وب‎سايت فلان از تلويزيون رسا، اسامي اصلي و مستعار و آدرس افرادي را كه مشغول راه‎اندازي تلويزيون بودند، منتشر كرده آن را از طريق كيهان به اطلاع وزارت اطلاعات رساندند.

بسياري از همكاران اين تلويزيون براي اعطاي كمك مادي از ايران يا خارج بعد از آن گزارش دچار ترس شده و برخي نيز دستگير شدند. طبيعي بود كه انتظار داشته باشيم به عنوان همكاري در جنايت مسئولان سايتي كه مرتكب اين عمل خلاف شده، از سوی پليس دستگير شده و پاسخگوي رفتارشان باشند، اما به دليل عدم آشنايي با سيستم دادگاهي غرب از سوی افراد تازه مهاجرت كرده اين اتفاق نيفتاد.»

نويسنده جرس ادامه داد: «برخي افراد، مثلا آقاياني كه مطمئن اند هرگز به ايران نمي روند، نيز در سايت فلان، يا بالاترين با اسم مستعار مطلب مي نويسند. كسي از آنها سؤال نمي كند، وقتي شما مردم را به رفتن به خيابان دعوت مي كنيد، يا كسي كه در ايران است به وزارت اطلاعات لو مي دهيد، چرا از اسم واقعي‎تان استفاده نمي كنيد؟ از سوي ديگر، چرا هنوز و بعد از بيست سال، افرادي از ميان نيروهاي اپوزيسيون با نام واقعي به ايران مي روند و هيچ مشكلي هم ندارند، ولي وقتي به خارج از ايران مي آيند، مجدداً با همان نام مستعار نوشته هايي را منتشر مي كنند كه در كيهان شريعتمداري عليه جنبش منتشر مي شود.

نمي توانم بفهمم كسي كه مثل آقاي ايكس هرگز قصد بازگشت به ايران ندارد، چرا بايد با ده اسم مستعار نوشته منتشر كند؟ يا مثلاً كساني كه نوشته‎هايشان را در تهران از طریق كيهان منتشر مي كنند، بايد از اسم مستعار استفاده كنند؟ يكي از مشكلات ما با برخي از نيروهاي خارج از كشور، در اين است كه نمي توانيم به آنها بگوئيم كه دوست عزيز؛ شما سال‌هاست كه ديگر از نظر سيستم اطلاعاتي و امنيتي ايران مرده اي؛ علت استفاده شما از نام مستعار چيست؟»

وي با تمسخر بيشتر گروه هاي اپوزيسيون يادآور شد: «برخي دوستان قطعا ده برابر جمعيت كل همه اين اقليت ها را به ميدان مي كشند. مشكل هم در فقر خبري يا نبودن اتحاديه ها نيست، كه من آنها را هرگز جمعي جدي در مقابل كل نيروهاي مخالف جدي حكومت نمي دانم، هنوز نمي توانند بفهمند كه حضور آنان در يك شوراي هماهنگي نه ‎تنها بر قدرت آن شورا نمي افزايد بلكه آن را غيرجدي و غيرامن مي كند. درهاي شورا به روي ديگران بسته است براي اينكه نه لزومي به حضور اضافي افراد است و نه بسياري از آنها كه مي خواهند بيايند، قابل اعتمادند.

فرض كنيد آقاي ايكس كه دوستان ما اعتماد نمي كنند وي به خانه‎مان بيايد و از خانواده دوستان عكس بگيرد، اگر بنا بود در اين جمع حضور يابند، چه اطميناني وجود داشت كه وزارت اطلاعات به ‏راحتي اطلاعات ارزان و مجاني را به دست نياورد؟ وقتي ده بار به فلان برادر گفته ايم عكس خانوادگي يا دو نفري‎مان را منتشر نكن و فردا منتشر مي كند، با چه اطميناني چنين افرادي به شوراي هماهنگي بايد راه داده شوند؟»

خاطرنشان مي شود نويسنده مذكور به عنوان نويسنده فاكتوري در محافل خارج نشين معروف است به اين معنا كه معمولا نوشته هاي خود را براي طيف هاي گوناگون فاكتور مي كند و به ‏ازاي آن امتياز مي گيرد به همين دليل هم وي بارها- چه هنگام حضور در ايران و چه سفر به بلژيك- له و عليه طيف هاي مختلف ضدانقلاب قلم‌فرسايي كرده و مدتي بعد نقيض آن را قلمي كرده است. در عين حال كيهان نوشته هاي وي را نيز هراز چند گاه منتشر مي كند تا از هم‏قطاران خود عقب نمانده باشد.