گرداب- چگونگي برخورد با ايران همواره يكي از مهمترين و تعيين كننده ترين مسائل استراتژيك در معادلات غرب و به ويژه ايالات متحده بوده است. به طوری كه علاوه بر ایجاد جنگ روانی(نرم) برای نشان دادن ایران به عنوان ملتی وحشی، خشن، مخالف آزادی بیان و حقوق بشر بر شدت تكرار بحث تحريم هاي مجدد عليه ايران در محافل سياستگذاري و آكادميك آمريكا افزوده شده است. هدف از اين نوشتار بررسي و تحليل حقوق بشر و آزادی بیان در ميان رهبران و استراتژيستهاي آمريكا و جهان غرب است. نمونه هایی که در زیر به آنها اشاره می کنیم آزمونی برای آمریکاهایی بود تا در عمل نشان دهند چقدر میان شعار و عملشان فاصله است. برای این منظور لازم است کمی عقبگرد کنیم:
اینجا غزه است. فرقی نمی کند چه کاره ای و چند سال داری. اینجا غزه است و همه مثل 51 میلیون نفر دیگر در خانه و سرزمینشان زندانی اند! اما با یک فرق بزرگ: در همه زندانهای دنیا آب و غذا و دارو برای زندانی فراهم است. او هم به جرمی که مرتکب شده، سختی زندان را تحمل می کند، اما اینجا آب و غذا و دارو کم است، و تو به جرم اینکه حق خود را برای زندگی در سرزمین مادری ات خواسته ای و به جرم نابودی فلسطین و شهید شدن برادران و خواهرانت در زندانی به وسعت غزه زندانی شده ای!
اینجا غزه است؛ ( 18 آوریل سال ۱۹۹۴) ارتش اسرائيل براي سركوب فلسطيني ها روانه پايتخت لبنان يعني بيروت می شود و عمليات موسوم به "خوشه هاي خشم" را به پيش مي برد و به دستور "شيمون پرز"، نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي اردوگاه فلسطيني ها در قانا را از هوا و زمين مورد هدف قرار می دهد و در جريان این تهاجم دست كم ۱۰۷ فلسطيني از جمله زنان، كودكان و افراد سالخورده كه به يك پناهگاه نيروهاي پاسدار صلح سازمان ملل روي آورده اند، هدف قرار گرفته و كشته می شوند که ۵۸ تن از آنان كودكان و نوجوانان يك ماهه تا ۱۳ساله هستند و اجسادشان در اثر انفجار بمب هاي اسرائيلي قطعه قطعه شده است. در این حمله ۳۵ نفر زخمي می شوند كه بعدها با از دست دادن برخي از اعضاي بدن خود همچنان معلول هستند.
اینجا غزه است و امروز روز فاجعه دیگریست. تعدادي از آوارگان فلسطيني در مرکز نيروهاي بين المللي در روستاي قانا تجمع کرده اند که ناگهان گلوله هاي مرگبار صهيونيستي بر سر آنان فرود می آیند و تعداد کثیری از زنان و کودکان را به خاک و خون می کشند؛
این در حالی است که در نقشه هاي عرضه شده از سوي سازمان ملل به تل آويو، این مکان به عنوان مامن آوارگان و از نقاط غيرنظامي معرفي شده است.
در اين شرايط، آمريكا به ارسال انواع كمكها از جمله بمب هاي ليزري و هدايت شونده به رژيم صهيونيستي می پردازد و از محكوم کردن اين رژيم در سازمان ملل جلوگيري می کند.
اینجا غزه است...
اگر باران نیستی، عزیز دلم! درخت باش؛ سرشار از باروری... درخت باش! و اگر درخت نیستی، عزیز دلم! سنگ باش؛ سرشار از رطوبت... سنگ باش! و اگر سنگ نیستی، عزیز دلم! ماه باش. و رویای عروسک... ماه باش! چنین می گفت زنی. در تشییع جنازه فرزندش...
چه فرقی می کند که "محمود درویش"، شاعر مبارز فلسطینی این سوگنامه را برای کدامیک از مادران سرزمینش سروده است و امروز کدامیک از مادران غزه در سوگ دردانه خود چنین مرثیه ای را بی تاب و با چشمانی که دیگر اشکی برای باریدن ندارد، می خواند. دیروز فاطمه می خواند، امروز سمیه و فردا حتما حیفا...
***
اینجا آلمان است؛ یکی از کشورهای اروپایی که همواره شعار حقوق بشر را سر می دهد. "الشربينی"، زني 32 ساله است و چیزی حدود 4 ماه از زمان بارداری او می گذرد. اینجا آلمان محل امن دادگاه است. الشربينی منتظر رسیدگی به شکایتش است که ناگهان به واسطه 18 ضربه چاقو از سوي يک جوان 28 ساله آلماني نژادپرست به نام "آلکس دابليو" در دادگاهي در شهر درسدن در شرق آلمان کشته می شود و همسر الشربيني وقتی برای حمایت از او مداخله می کند از سوي پليس آلمان در صحن دادگاه مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و به شدت مجروح می شود.
مقام هاي کشورهاي غربي و رسانه هاي آنان در حالي به سکوت خود در ارتباط با اين جنايت هولناک ادامه مي دهند که در بسياري از موارد حتي در مسائل جزئي کشورهاي مختلف که در راستاي اهداف، منافع و مطامع سياسي آنان است موضع گيري کرده و از رسانه هاي ديداري، شنيداري و نوشتاري تحت اختيار براي انعکاس آن در بالاترين سطح ممکن بهره برداري مي کنند. ادامه اين سکوت معني دار موجب موضع گيري برخي از نهادها و شخصيت ها در ايران و جهان می شود به طوري که همه آنان به اتفاق بر دوگانگي مواضع غرب در ارتباط با مسائل مختلف در جهان و اقدامات گزينشي آنها اعتراف می کنند.
اکنون این سوالات مطرح است که چرا رژيمي با تسليحات آمريكايي تا بن دندان مسلح می شود و زماني كه در مقابل نيروي مقاومت مردمي لبنان عاجز ميماند، مردم بيدفاع را مورد هدف قرار ميدهد و آمریکاي مدعي دفاع از حقوق بشر نیز از آن حمایت می کند؟! آیا تهاجم ددمنشانه رژيم صهيونيستي به قانا با موشكهاي اهدايي آمريكا و حمايت برخي از كشورهاي غربي خط بطلاني بر شعارهاي غرب مبني بر حمايت از حقوق بشر و يا دموكراسي نیست؟! آیا جنايت قانا كه در سايه حمايت آمريكا و انگليس صورت گرفت، ادعاهاي حقوق بشري غرب را زير سووال نمی برد؟!
***
اینجا کلمبیا است و رئیس جمهور ایران (که در رسانه های آمریکا از او چهره ای جنگ طلب و غیر منطقی ساخته اند) برای سخنرانی به یکی از دانشگاه های معتبر این کشور دعوت می شود تا دانشجویان با نظرات و دیدگاه هایش به طور مستقیم آشنا شوند. آمريكاييها می کوشند تا در سه مرحله سخنراني رئيسجمهور ايران را با شكست روبرو سازند:
در گام اول، مقامات آمریکایی پیش از برگزاری این سخنرانی برای لغو این جلسه به تکاپو می افتند تا احمدی نژاد نتواند در جمعی دانشجویی افکارش را برای دانشجویان و افکار عمومی روشن کند، اما از آنجا که این دعوت از قبل به صورت رسمی صورت گرفته است و استادان دانشگاه حاضر به پس گرفتن آن نیستند، این تلاش ها بی ثمر می ماند.
گام دوم، در این مرحله تلاش می کنند تا دانشجویان را از حضور در این جلسه منصرف کنند. از این رو به طور گسترده شروع به تبلیغاتی منفی علیه رئیس جمهور ایران می کنند و از دانشجویان می خواهند این جلسه را تحریم کنند؛ بلیت ندادن مسئولان برگزاری جلسه به ایرانیان هم جای تامل دارد. بی شک حس کنجکاوی و حقیقتطلبی دانشجویان است که این طرح را با شکست روبرو می کند.
گام سوم، جنگ روانی علیه رئیس جمهور ایران است؛ اظهارات غیر منتظره و توهین آمیز رئیس دانشگاه کلمبیا به مردم و نماینده مردم ایران گامی بود در جهت منصرف کردن رئیس جمهور برای سخنرانی. آنها با طرح سناریویی از پیش تنظیم شده میخواهند تا رئیس جمهور به نشانه اعتراض به این سخنان جلسه را ترک کند و نتواند سخنان خود را به گوش مخاطبان برساند، اما درایت رئیس جمهور ایران در ماندن در اين جلسه و پاسخ به این اظهارات در سخنرانی (که با استقبال دانشجویان روبرو می شود) این سناریو را نیمه تمام می گذارد.
پس از مطرح شدن دیدگاه های رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا واکنشهاي مقامات آمریکایی به این جلسه قابل تامل است. یکی از نمایندگان کنگره آمریکا که به شدت از اظهارنظرهای رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا ناراحت است و اعلام می کند به دنبال یک پیشنهاد قانونی است که بودجه دانشگاه کلمبیا قطع شود. همچنین بعد از این سخنرانی قرار می شود تا قانونی در آمریکا به تصویب برسد که بر اساس آن افرادی چون رئیس جمهور ایران اجازه سخنرانی در مکان هایی مثل دانشگاه کلمبیا را نداشته باشند (علت اصلی بی نتیجه ماندن تلاش ها برای لغو سخنرانی احمدی نژاد نبود قانونی در این زمینه بود که اکنون به دنبال تصویب آن هستند.)"جان بولتون" سخنرانی رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا را واقعه ای غمناک برای آمریکا توصیف می کند و برگزاری این نشست را یک اشتباه از سوی مسئولین دانشگاه می خواند.
با وجود توهین هایی که رئیس دانشگاه کلمبیا به رئیس جمهور ایران می کند، مقامات آمریکایی وی را به خاطر دعوت از رئیس جمهور ایران مورد انتقاد قرار می دهند. اکنون این سوال مطرح است که آمریکا که ادعای آزادی دارد، چرا رئیس دانشگاه کلمبیا را به خاطر دعوت از رئیس جمهور ایران برای سخنرانی و گفت و گو تحت فشار قرار داده است؟
جلوگيري از پخش شبكه هايي نظير العالم و المنار، سندي ديگر از دروغين بودن ادعاي آنان در آزادي بيان است، زيرا موضع گيري اين رسانه ها براساس نياز مخاطبان آن در آمريكا و داراي اثر در مردم اين كشور بوده است. دايره تحمل دولت آمريكا در آزادي بيان محدود است به طوري كه در اوايل جنگ آمريكا عليه عراق يكي از روزنامه هاي اين كشور به دليل درج عكسي از كشته شدگان سربازان آمريكايي يك روز توقيف می شود.
هر ساله صدها نفر از دختران مسلمان به علت رعايت حجاب از تحصيل محروم مي شوند. آیا این امر یک نماد آشكار نقض حقوق بشر نیست؟!
آیا لشكركشي به كشورهايي همچون افغانستان، عراق، فلسطين به بهانه هاي واهي و با هدف تامين منافع كارتل هاي بزرگ سرمايه داري كه همان استثمار كشورهاست و نقض بارز قوانين بين المللي نشانگر آن نیست كه تابلوي حقوق بشر غربي ها تقلبي است؟!
مگر نه اين كه حق حيات از مهم ترين و بديهي ترين اصول حقوق بشر است، پس چطور مدعيان حقوق بشر به راحتي كشتار و خونريزي در عراق و فلسطين به راه مي اندازند؟ آمريكا و غربي ها به استناد كدام بند از اعلاميه جهاني حقوق بشر، وحشيانه ترين اعمال را بر غير نظاميان و مردم فلسطين و عراق تحميل مي كنند؟
فاطمه حسینی