ایران هراسی و "نیست"‌های معنادار در بحرین

تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۰

«ایران در امور سایر کشور‌ها مداخله می‌کند و به دنبال توسعه طلبی و جنگ افروزی است. ایران بزرگ‌ترین حامی تروریسم و محور شرارت است.» این‌ها انگاره‌هایی هستند که ابتلای رسانه‌های غربی و عربی به آن کاملا طبیعی است.

گرداب- همیشه "هست"‌ها نیستند که معنادار و قابل توجه‌اند، گاهی "نیست"‌ها اهمیت بیشتری نسبت به هست‌ها دارند. وقتی وقایع سیاسی را مرور می‌کنیم نباید تنها محصور در اخبار و اتفاقاتی شویم که از رخداد‌ها سخن می‌گویند، برای تحلیل وقایع باید به "آنچه اتفاق نمی‌افتد" هم توجه کرد. همواره ادعا‌ها و گمانه‌هایی وجود دارد که با توجه به نیست‌ها می‌توان صحت و سقم آن‌ها را سنجش کرد. گاهی نیز توجه بیش از حد به هست‌ها باعث گمراهی و اشتباه در تحلیل می‌شود.

وقایع بحرین نیست‌هایی دارد که از توجه‌ها دور مانده است. به طور سنتی دو نیروی همسو قصد دارند ایران را کشوری توسعه طلب و خطرناک جلوه بدهند. این دو نیرو یکی آمریکا و دیگری کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند. اروپا در اکثر مواقع با آمریکا همراهی می‌کند و کشورهای عربی و اسلامی هم تا حدود قابل توجهی تحت تأثیر تبلیغات کشورهای حاشیه قرار دارند. این شرایط موقعیت سیاسی ایران را "تحت فشار" قرار داده است.

«ایران در امور سایر کشور‌ها مداخله می‌کند و به دنبال توسعه طلبی و جنگ افروزی است. ایران بزرگ‌ترین حامی تروریسم و محور شرارت است. ایران در عراق و افغانستان کارشکنی می‌کند. ایران به دنبال ساخت تسلیحات هسته‌ای و حامی اصلی تروریست‌های حزب الله و حماس است. ایران به دنبال تشکیل هلال شیعی و در پی توسعه نفوذ خود در تمام کشور‌ها عربی است. ایران جزایر امارات را اشغال کرده و برای سلطه بر خلیج ع/ربی و منابع آن تلاش می‌کند...»؛ این‌ها انگاره‌هایی هستند که ابتلای رسانه‌های غربی و عربی به آن کاملا طبیعی است.

با اینکه انگاره‌های مورد اشاره به نحو گسترده‌ای شایع هستند، اما آنچه در بحرین "اتفاق نمی‌افتد" صحت آن‌ها را با تردید مواجه کرده است. بحرین با دخالت بریتانیا مستقل شده و قبلا بخشی از خاک ایران به حساب می‌آمده، علاوه بر قرابت مذهبی و فرهنگی، بین بحرین و ایران تنها مرز آبی وجود دارد و ارتباط و حمل و نقل بین این دو کشور بسیار آسان است. با این حال هیچ نشانه‌ای از توسعه طلبی، دخالت یا حمایت نظامی جمهوری اسلامی از اکثریت مخالف بحرینی و اعتراضات آن‌ها دیده نمی‌شود.

وقتی آل خلیفه متوجه شدند از مهار تظاهرات ناتوان هستند و وعده‌‌هایشان مثل گذشته کارساز نیست به نیروهای "سپر جزیره" متوسل شدند. ارتش‌های سعودی، قطر، امارات و کویت برای سرکوب وارد بحرین شدند، اما این سرکوب کاملا یک‌طرفه بوده و حداقل نشانه‌ای از اینکه اندک شرایط مقاومت برای شیعیان بحرین مهیا شده باشد، دیده نمی‌شود. یا ایران قدرت چنین کاری را نداشته و یا اساسا در پی چنین دخالتی نبوده است، هر دو شق این احتمال انگاره‌های ساخته شده را زیر سوال می‌برد.

با اینکه ایران متهم است در جمعیت‌های شیعه به دنبال تشکیل نیرویی "شبه حزب الله" است، اما شیعیان بحرین از کمترین امکان مقاومت در برابر اقدامات انجام شده محروم هستند. سعودی‌ها به سادگی اعتراضات این کشور کوچک (اما بی‌‌‌نهایت استراتژیک) را سرکوب می‌کنند و با شیوه‌های فاشیستی و تجاوز خانه به خانه مخالفین را بازداشت و شکنجه می‌کنند، اما هیچ خبری از درگیری مسلحانه یا حمله به مراکز نظامی و حتی دولتی به گوش نمی‌رسد.

قبل از ورود نیروهای سپر جزیره به بحرین بعضی فعالین سیاسی بحرینی اعلام می‌کردند که در صورت دخالت سعودی ها ایران هم باید در بحرین دخالت کند و این نشان می‌دهد که زمینه استقبال از تحرکات ایران "تا حدودی" مهیا بوده است، اما ایران از نقش آفرینی نسبت به اعتراضات بحرین خودداری کرده و سقف تحرک خود را موضع گیری‌های دیپلماتیک و اعلام نگرانی به شورای امنیت نسبت به دخالت نیروهای خارجی در بحرین و پیامدهای آن قرار داده است.

نیست‌های بحرین به ایران محدود نمی‌شود. بحرین محل استقرار پایگاه پنجم نیروی دریایی آمریکاست و سیاست دوگانه آمریکا نسبت به اعتراضات بحرین کاملا مشهود است. حتی دخالت نظامی نیروهای جزیره به سفر "رابرت گیتس" ربط داده می‌شود و موضع گیری‌های نمایشی نیز در اوج ریاکاری آمریکا تحلیل می‌شود. آمریکا خود را طرفدار آزادی و دموکراسی می‌داند، اما از به قدرت رسیدن اکثریت شیعه در بحرین وحشت دارد؛ نیست‌های آمریکا مستقیما به همین وحشت مربوط می‌شود.

دانشطلب