به گزارش
گرداب به نقل از اشراف، مجله دفاع آمريكا نوشت: در يكي از كنفرانسهاي جهاني سال 2010 بنياد غيرانتفاعي "تد"، "TED" (فنآوري، سرگرمي و طراحي)، با عنوان "تغييرات قدرت جهاني"، "جوزف ناي" معاون پيشين وزير دفاع آمريكا، در مورد قدرت رو به رشد "نشر و انتشار"، كه با توجه به توزيع گسترده فنآوري اطلاعات، قدرت اشخاص و شبكه ها در بازار دانش جهاني به آن وابسته بوده، سخناني را ايراد كرد.
نمونههاي اخير از اهميت قدرت انتشار عبارتند از: قيامهاي اخير خاورميانه كه به واسطه خودسوزي يك فروشنده خياباني برانگيخته شد، كشيش يك شهر كوچك كه با سوزاندن يك كتاب باعث خشونتهاي بين المللي شد، توانايي و قابليت ويكيليكس در تاثيرگذاري منفي بر ديپلماسي جهاني و همچنين قابليت شبكههاي تاريك براي سازماندهي و عمليات در سطح جهاني. اين تغييرات در محيط استراتژيك جهاني، نياز به ارزيابي مجدد در استفاده مناسب از عنصر اطلاعاتي قدرت ملي، به منظور حفظ ارتباط در قرن 21 دارد.با درك نياز به ارزيابي مجدد استراتژيك، "كلينتون" وزير امور خارجه آمريكا در بازبيني چهار سالانه ديپلماسي و توسعه آمريكا (QDDR) سال 2010 وزارت امور خارجه (DOS)، خواستار اجراي زمامداري قرن بيست و يكمي شد.
تعريفي كه QDDR از زمامداري قرن بيست و يكم ارائه ميدهد اين است: "ارتباط بخشهاي خصوصي و مدني با امور سياست خارجه آمريكا از طريق به پشت ميز آوردن منابع و شركاي جديد، استفاده بهتر از تكنولوژيهاي ارتباط و همچنين گسترش، تسهيل و ساده كردن روند همكاريهاي عمومي - خصوصي وزارت خارجه."
كليد اوليه زمامداري قرن 21، استفاده از قدرت ترغيب براي سازماندهي تلاشهاي همكاري جهاني است. به منظور دستيابي به اين هدف، اهميت عنصر اطلاعاتي قدرت ملي، از ساير عناصر بيشتر است.
ولي مدل كنوني عنصر اطلاعاتي قدرت ملي وزارت دفاع (DOD)، ارتباطي با مسائل "قدرت انتشار" ندارد. در يادداشت اخير رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا، مدل وزارت دفاع را به عنوان تركيبي از "عمليات اطلاعات" (IO) و ارتباط استراتژيك (SC) تعريف كرده و اين عمليات را به ترتيب به معاون وزير دفاع در سياست (USD(P) و معاون وزير در روابط عمومي (ASD(PA) واگذار كرده است. يادداشت مذكور اشارهاي به موضوعات مرتبط مانند نياز به يك سايبر منسجم و يا اطلاعات كه تحت ساختارهاي سازماني مختلف باشند، نداشته است.
با اينكه اين تقسيم مسئوليتها ممكن است به نهادها و موسسات وزارت دفاع در برنامهريزي كمپين و عمليات راهبردي كمك كند، ادامه دهنده مسير غيرضروري و غيرموثر عنصر اطلاعاتي قدرت ملي بوده و انسجام و وحدت تلاش و كوششي كه در پرداختن به مسئله "قدرت انتشار" ضروري است، را تنزل ميدهد.
در حاليكه ممكن است اين استراتژيها در قرن بيستم كه عصر اطلاعات با رسانههاي كنترل شده، شبكههاي هدفمند و ساختارهاي سازماني سلسله مراتبي موثر بوده باشد، پيچيدگي محيطي در آغاز قرن 21، كه عصر دانش است، نيازمند استراتژيهاي جديد براي اجراي عنصر اطلاعاتي قدرت ملي است.
به تازگي كلينتون، وزير امور خارجه گفته است كه آمريكا در گذشته در حال از دست دادن جنگ اطلاعات بوده و به سختي ميتوان گفت كه در دسترس بودن گسترده فنآوري اطلاعات، زمينه بازي بين دولتهاي ملي و بازيگران غيردولتي (در سطح روابط بينالملل) را هموار نكرده است.
آنچه كه مورد نياز است يك استراتژي منسجم ملي - وزارت دفاع است كه همه زمينههاي عنصر اطلاعاتي قدرت ملي را متحد كرده و به قدرت رو به رشد انتشار استناد ميكند.