گرداب- حجت الاسلام والمسلمین، دکتر حسین ردایی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که طلاب و دانشجویان تهران ایشان را با آثاری در حوزه فقه و کلام و نیز کتاب "راهکارهای اصلاحات اجتماعی در حکومت دینی"، میشناسند، در تبیین و تحلیل مسائل سیاسی روز هم دیدگاههای جالبی دارد.
برای واکاوی بیشتر بحث ورود یا عدم ورود سپاه و بسیج در سیاست که هر از گاهی در سرخط رسانهای برخی از جریان های سیاسی داخلی و خارجی قرار میگیرد و ابهامها و سؤالهای فراوانی پیرامون آن مطرح می شود، با ایشان به گفتوگو نشتهایم.
- به نظر میرسد در مورد فعالیت سیاسی سپاه و بسیج با نوعی تناقض مواجه هستیم. از یک سو، طبق سفارش حضرت امام(ره) سپاه و بسیج نباید در سیاست دخالت کند- امری که مخالفان نظام برای تضعیف سپاه و بسیج از آن سوءاستفاده زیادی میکنند- از سوی دیگر طبق قانون اساسی حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی وظیفه اصلی سپاه است. سپاه اگر سیاسی نباشد، در فضای سیاسی نباشد، از انحراف گروههای سیاسی خبر نداشته باشد، چگونه میتواند توطئههای سیاسی علیه انقلاب را خنثی و از دستاوردهای انقلاب حفاظت کند؟ نظر شما در این زمینه چیست؟ به نکته بسیار خوبی اشاره کردید و همین نکته ممکن است منشأ خلط و اشتباه خیلی از افراد، حتی تحلیلگران باشد. در مورد بسیج و سپاه در اصل 150 قانون اساسی آمده است که وظیفه آنها نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. با توجه به اینکه حفظ دستاوردهای انقلاب از وظایف اصلی سپاه است، نمیشود به سپاه مانند ارتش و به عنوان یک نیروی صرفاً نظامی و نگهدارنده از تجاوزهای احتمالی دشمنان نسبت به آب و خاک نگاه کرد. یعنی نباید وظیفه آن را فقط نگهبانی از امنیت مرزی که وظیفه ارتش هم است، در نظر گرفت. امام
(ره) بزرگترین وظیفه سپاه را دفاع از ارزشهای الهی نظام چه برای آن موقع و چه برای آینده، خواندهاند. در این مورد توجه و دقت به دو نکته خالی از لطف نیست.
نکته اول این که حفاظت از انقلاب و ارزشهای معنوی و دینی آن، گاهی در معرض خطر جدی قرار میگیرد که این گاهی بدون شائبههای سیاسی است و گاهی ممکن است با شائبههای سیاسی همراه باشد و وظیفه سپاه حفاظت از دستاوردها است ولو اینکه گاهی مرتبط با مسائل سیاسی انقلاب هم باشد.
برای رفع این تعارض باید گفت این که امام
(ره) تصریح کرده که سپاه وارد مسائل سیاسی نشود، مربوط به "مسائل سیاسی صرف" و "مسائل سیاسی جزئی" و مسائل سیاسی که در آنها هیچگونه خطری دستاوردهای انقلاب را تهدید نمیکند، است.
- به نظر شما میتوان گفت کسانی که این شبهه را مطرح میکنند عملی هدفدار را دنبال میکنند و با آنکه از هدف و نیت امام(ره) مطلع هستند، با این مغالطه دنبال سوءاستفاده از نظر امام، هستند؟ به نظر می رسد که خیلی از افراد نسبت به تحلیلی که بیان شد، غفلت داشته باشند، ولی بعید هم نیست که بعضی از افراد هم به طور عمد آن مسائل سیاسی صرف و مسائل سیاسی جزئی را پررنگ کنند تا بتوانند وظیفه اصلی سپاه را کم رنگ کنند، چون سپاه و بسیج از نظر آرمانی و از نظر اهداف معنوی، بازوی جدی نظام و به خصوص ولایت فقیه است، این اگر آسیب ببیند و آن را از صحنه حفاظت از انقلاب کنار بزنند، خیلی توفیقات برای خود به دست آوردهاند. بنابراین بعید نیست که بعضی از افراد معنی و مفهوم واقعی وارد نشدن سپاه در سیاست را بدانند، البته ممکن است که خیلیها به واقع هم نتوانند آن تعارض را حل کنند.
- غیر از تقسیم بندی که شما فرمودید، به نظر میرسد تفاوتی بین سیاسی بودن، شم سیاسی داشتن و دخالت در سیاست وجود داشته باشد، یعنی سپاه میتواند سیاسی باشد، بسیجی میتواند سیاسی باشد، اما دخالت در سیاست نکرده باشد؛ نظر شما در این زمینه چیست؟ اطلاع از مسائل سیاسی و جریانهای سیاسی، وظیفه همه است، منحصر به سپاه هم نیست، همه نهادها و همه آحاد مردم به خصوص تحصیل کردهها، دانشجویان و اساتید وظیفه دارند نسبت به مسائل جاری سیاسی اطلاع کافی داشته باشند، در فضای سیاسی باشند و تحلیل کافی از مسائل داشته باشند و در عین حال سیاست بازی نداشته باشند، این مختص به سپاه نیست. حالا سپاه و بسیج با اولویت بیشتر باید سیاسی باشند.
منتها عرض شد به هیچ وجه دستاوردهای انقلاب، با انفکاک از مسائل سیاسی انقلاب، قابل حفاظت نیست. لذا در خیلی از موارد ممکن است جریانهایی پیش بیاید که خطر انحراف را در بعضی از مسائل کلان فرهنگی و سیاسی به همراه داشته باشد و به نوعی انحراف راجع به دستاوردهای نظام اسلامی محسوب شود، اینجاست که نمیشود وظیفه و تکلیف سپاه را از مسائل سیاسی جدا کرد، چون قابل انفکاک نیست.
- در سال 88، سردار جعفری نکتهای را مطرح میکردند مبنی بر اینکه برخی از بسیجیان میتوانند در سیاست دخالت کنند، در آن مقطع این اظهارنظرها در رسانههای مخالف نظام خیلی جنجال ایجاد کرد، شاید منظور ایشان کسانی بودند که بسیجی هستند ولی جزء سازماندهی سپاه نیستند، نظر شما در این زمینه چیست؟ ممکن است بسیجیان را غیر از سازمان بسیج یا خود پاسداران را غیر از سپاه در نظر گرفت، یعنی افراد شاید دو هویت داشته باشند، یک هویت مجموعهای و سازمانی و یک هویت شخصی و فعال سیاسی. اینها را باید از هم جدا کنیم، بنابراین اگر منظور این باشد که هیچ محضوریت و مشکلی ندارد.
چون افراد سپاه بیرون سپاه فعالیتهای سیاسی دارند، فعالیتهای اجتماعی دارند، مثل بقیه مردم و بقیه فعالان سیاسی، اما وقتی در قالب تشکیلات سپاه مطرح میشوند، نباید در آن مسائل سیاسی جزئی، مسائل سیاسی صرف که هیچ خطری را متوجه دستآورد های انقلاب نمیکند، وارد شوند. و ظاهرا فرمایش امام
(ره) همین بود؛ که در مسائل مثل انتخابات وارد جزئیات مانند تبلیغات و معرفی فرد یا افراد خاص و مانند آن نشوند.
پاسخ دیگر برای رفع این بهظاهر تعارض این است که موضوع دخالت نکردن سپاه در سیاست موضوعی است که در قانون اساسی نیامده، اما امام
(ره) در یک زمانی فرمودهاند که سپاه وارد مسائل سیاسی نشود، اما آیا این امر به عنوان یک قانون تلقی میشود؟ یا نه، این جزء اختیارات ولی فقیه است که یک روزی تشخیص داده شود که اگر سپاه وارد مسائل سیاسی بشود، اشکالی ندارد.
چون در قانون اساسی چنین آمده است که بزرگترین وظیفه سپاه حفظ دستاوردهای انقلاب و ارزشهای الهی است و امام فرمود: «سپاه در مسائل سیاسی دخالت نکند، این برای یک برهه و زمان خاصی بود، ما در شرایط خاص دوران دفاع مقدس بودیم، باید نیرو و توان سپاه در مسائل امنیتی و حفاظت از کشور مصروف میشد. ولی الان ما آن شرایط را نداریم و شرایط فعلی، جنگ نرم است، جنگ فرهنگی علیه دستاوردها است.
الان زمان عوض شده، بر حسب شرایط زمانی در صورتی که ولی فقیه تشخیص بدهند که حضور سپاه در مسائل سیاسی در مواردی که اگر تعلّل شود به ارزش های اسلامی و دستاوردهای انقلاب لطمه وارد خواهد شد مانعی ندارد. در این صورت نه با قانون اساسی منافات دارد و نه با فرمایش امام راحل ناسازگار است.
منبع:
برهان