آمريكا و چرايی ضرورت توجه به ديپلماسی فرهنگی

تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۰

كارشناسان معتقدند آمريكا بايد درباره چگونگي تفكر ديگر كشورها نسبت به خود حساس‌تر باشد و ديپلماسي فرهنگي اين كشور نياز به توجه بيشتر مردم، دولت و بخش خصوصي دارد.

به گزارش گرداب، فارس به نقل از پايگاه خبري "پي دي گلابرز‌" نوشت: "مارك تواين‌"، نويسنده مشهور آمريكايي زماني اشاره مي‌كرد: «فرهنگ همان چيزي است كه پس از فراموش شدن هر چيز ديگري باقي مي ماند.» همانطور كه "تواين‌" اشاره كرد، بي فرهنگي ممكن نيست. "ريچارد تي آرندت‌" نويسنده كتاب "بحث آرام: پايه هاي فرهنگي ديپلماسي عمومي آمريكا‌" درباره ديپلماسي فرهنگي بحث مي كند. وي تعريفي اين‌چنين از اين بحث ارائه مي دهد:

براي تعريف ديپلماسي فرهنگي بايد با روابط فرهنگي آغاز كنيم كه به خودي خود انجام مي شوند و شامل يك سري برخوردهاي انساني مي شوند كه با فيلم ها، رسانه ها، تجارت، توريسم، ازدواج بين اقوام، هنرهاي تجسمي، شركت در دانشگاه هاي خارجي، كتابها، بحث هاي ميان همسايگان و برخوردهاي تصادفي گسترش مي يابند.

ديپلماسي فرهنگي از سوي ديگر تنها هنگامي آغاز مي شود كه يك كشور و نهادهاي آن وارد صحنه شوند و تلاش كنند تا حدي كه مي توانند اين جريان فرهنگي دو طرفه را به نحوي مديريت کنند كه منجر به پيشرفت وسيع منافع ملي ترجيحا در دو سوي مرزها شود. برخي از روابط فرهنگي به ما فرصت‌هايي را نشان مي‌دهند و برخي ديگر موقعيت‌هاي يادگيري را به ما خاطرنشان مي‌كنند.

وابستگی شدید ديپلماسي فرهنگي آمريكا به فرهنگي عمومي آن
با توجه به اين مسئله مي توان گفت كه ديپلماسي فرهنگي آمريكا به شدت به فرهنگي عمومي آن وابسته است. اما ما به فرهنگ عمومي اجتناب ناپذير خود براي ارتباط با جهان پيرامون خود بسيار وابسته شده ايم. در عين حال كه اين مسئله غيررسمي به نظر مي رسد، همچنين ايده فرهنگ آمريكايي را پيچيده مي كند كه به گفته "جان براون‌" بيشتر بر عقايد و نه تاريخچه فرهنگي بنا نهاده شده است. ديپلماسي فرهنگي رسمي نياز به توجه بيشتر و اجرا از سوي مردم، دولت و بخش خصوصي دارد.

آرندت به اين نكته اشاره مي كند كه پيش از اين آمريكا داراي 200 كتابخانه در خارج از كشور بود، اما اكنون ما تنها دهها كتابخانه در خارج از مرزهايمان داريم. مقامات آمريكايي به جاي كاهش كارمندان فرهنگي خود در خارج از كشور بايد آن را افزايش دهند. ما بايد اين مسئله را دريابيم كه چنين اقدامي وضعيت آمريكا در جهان را به خاطر افزايش درك فرهنگي بهبود مي بخشد.

حساسیت آمريكا  درباره چگونگي تفكر ديگر كشورها نسبت به خود
آمريكا بايد درباره چگونگي تفكر ديگر كشورها نسبت به خود حساس‌تر باشد. به عنوان مثال، فيلم "بورات‌" علاوه بر اينكه به كابوسي در قزاقستان تبديل شد بر هاليوود نيز به خاطر درك ضعيف فرهنگي، تاثير منفي گذاشت.

فرهنگ عمومي، همانطور كه گفته شد، مي تواند همانند يك شمشير دولبه عمل كند- از يك سو مي تواند شاهراهي ارتباطي باشد و از سوي ديگر تنش هاي بسياري را ايجاد كند. به منظور زنده نگه داشتن ديپلماسي فرهنگي آمريكا، انتشار چنين فيلم هايي و اقدامات رسمي سفارتخانه هاي آمريكا در سراسر جهان تنها منجر به ايجاد فضایي غيرصميمي براي ارتباط از طريق گفت‌وگو و همكاري با مردم ديگر نقاط جهان مي شود.