ناتوی فرهنگی

تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۳۸۸

رويکرد اصلي ناتوي فرهنگي، جنگ نرم و هدف اصلي آن نابودي فرهنگ و هويت ملي جوامع به ويژه مقابله با ايمان انسان هايي است که مصرند از هويت ملي و ديني خود شرافت مندانه دفاع کنند. ناتوی فرهنگى واقعيتى است غير قابل انکار که از مسيرهاى مختلفى چون ماهواره‌، فيلم‌هاى ويدئويى قاچاق، انواع مواد افيونى و... وارد مى‌شود.

بسمه تعالی

ناتوی فرهنگی
نویسنده و محقق : فاطمه حسینی
 مقام معظم رهبري در جريان سفرشان به استان سمنان در جمع نخبگان و دانشگاهيان اين استان در خصوص اجتناب ناپذير بودن تحولات در جوامع بشري ، کنترل تحولات جهاني به دست صهيونيسم و سرمايه داري جهاني را خطري جدي خوانده و بيان داشتند: « باندهاي بين المللي زر و زور که براي تسلط بر منافع ملت ها، سازمان هاي نظامي ناتو را تشکيل داده بودند، اکنون براي نابودي هويت ملي جوامع بشري و تحقق بيشتر اهدافشان در پي تشکيل ناتوي فرهنگي هستند تا با استفاده از امکانات زنجيره اي، متنوع و بسيار گسترده رسانه اي، رشته تحولات سياسي ، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشورها و ملت ها را به دست بگيرند که بايد هوشيارانه اين مسئله را زير نظر داشت. »

بيانات مقام معظم رهبرى در مورد «ناتوى فرهنگي» اشاره‌اى ظريف به شرايط بين‌المللى کنونى بود. تشکيل مجدد کميته فرهنگى سازمان سياى آمريکا، تصويب برنامه‌هاى نفرت‌زدايى وزارت امور خارجه آن کشور، دستکارى‌ در متون فرهنگى و ادبيات سياسى کشورهاى اسلامي، تاسيس و تقويت رسانه‌ها به ويژه شبکه‌هاى ماهواره‌اى راديويى تحت نظارت سيا و کنگره آمريکا جهت ايجاد امواج خبرى عليه کشورهاى هدف، تصويب بودجه 70 ميليون دلارى براى دخالت در امور داخلى ايران و سياست‌هاى مشابه ديگر، شاخصه «ناتو»ى فرهنگى در نظم نوين بين‌المللى مى‌باشند. تحولات بين‌المللى بعد از جنگ سرد به گونه‌اى شکل گرفته که در واکنش به آن به تدريج ناتو، از قالب صرفا نظامى خارج شده و کار ويژه‌هاى ديگرى را براى خود تعريف نمايد.

رويکرد اصلي ناتوي فرهنگي، جنگ نرم و هدف اصلي آن نابودي فرهنگ و هويت ملي جوامع به ويژه مقابله با ايمان انسان هايي است که مصرند از هويت ملي و ديني خود شرافت مندانه دفاع کنند. ناتوی فرهنگى واقعيتى است غير قابل انکار که از مسيرهاى مختلفى چون ماهواره‌، فيلم‌هاى ويدئويى قاچاق، انواع مواد افيونى و... وارد مى‌شود.

برخلاف «ناتو»ى نظامي، «ناتو»ى فرهنگي، تهاجمي، مداخله‌گر، خزنده و توام با استراتژى‌هاى تفرقه‌انداز بوده و ميدان عمل آن «فرهنگي» است. البته به ميزان شکست استراتژى تهاجمى کلى غرب در خاورميانه، ظرفيت‌هاى تاثيرگذارى فرهنگى آن در اين منطقه اسلامى کم‌رنگ مى‌شود. در آنجا که به رفتارهاى مردمى مربوط است، دنياى اسلام با خيزش متفاوتى خلاف انتظار جهان غرب مواجه است. روز به روز بخش‌هاى مختلفى از اين منطقه از قلمرو استراتژيک غرب خارج مى‌شود و ارزش‌هاى تحميل‌شده غربى به خاطر استانداردهاى دوگانه رفتارى آن، نفوذ خود را از دست مى‌دهند. البته هنوز شمارى از سياستمداران دنياى اسلام حاملان اصلى آن ارزش‌ها هستند، اما هر جا مجالى براى مردم فراهم شده، شرايط متفاوتى شکل گرفته است و در واقع به همين دليل در قلمرو فرهنگى «ناتو»، آزادى سياسى مورد تبانى قرار گرفته است. دنياى اسلام نيازمند الگوهاى سياسي- حکومتى بومى است که به خاطر همخوانى با واقعيات منطقه‌اى موجود، در مقابل تهاجمات بيرونى تضعيف نشود.

علل پررنگ شدن و اهميت يافتن ناتوی فرهنگی در سه دهه اخير

همان‌طور که مى‌دانيد يکى از ابزارهاى کارآمد و موثر مهاجمان فرهنگي، تکنولوژى رسانه‌اى و ارتباطى است که از اين طريق پيام‌هاى فرهنگى و يا بهتر بگوييم مخرب‌هاى فرهنگى خود را به سرتاسر جهان و بخصوص کشورهاى جهان سوم ارسال مى‌کنند. پيشرفت‌هاى انسان در عرصه ارتباطات به قدرى زياد بوده که دهه‌هاى اخير را عصر ارتباطات ناميده‌اند. به نظر مى‌رسد يکى از دلايل پررنگ شدن مسئله تهاجم فرهنگى گسترش رسانه‌هاى جمعى در سطح جهانى نيست که همه ذهن‌ها و فکرها را تحت تاثير خود قرار داده است. امروزه تهاجم فرهنگى که اغلب ريشه در نظام سرمايه‌دارى غرب دارند از وسايل ارتباطى بسيار قدرتمند و فراگيرى بهره مى‌برند، به طورى که با استفاده از شبکه‌هاى ماهواره‌اى در هر لحظه ميليون‌ها پيام را براى ميليون‌ها انسان ارسال مى‌کنند و دائما ذهن انسانها را در معرض بمباران اطلاعاتى قرار مى‌دهند. در حال حاضر هزاران ساعت برنامه در کشورهاى توسعه يافته و در حال توسعه توليد و از طريق شبکه‌هاى ماهواره‌اى در سطح جهان توزيع مى‌شود. آنچه که انگيزه اصلى توليد اين حجم عظيم برنامه‌هاى ماهواره‌اى به شمار مى‌آيد منافع شرکت‌هاى چند مليتى وابسته به نظام سرمايه‌دارى غرب است.

اين نظام که قدرت عظيم ارتباطى جهان را در دست دارد در اکثر نقاط جهان شعبه دارد و به منظور ترويج فرهنگ مادى و مصرف‌گرايى تخريب فرهنگ معنوى وانسانى و بومى انسانها را هدف قرار داده است و به دنبال زوال ارزش‌هاى اخلاقى و انسانى است. تاثيرات مخرب بسيارى که اين روند در جوامع به جاى گذاشت متوليان فرهنگى اين جوامع را به فکر مقابله با اين تهاجم انداخت و اين تهاجم و تقابل موجب اهميت يافتن اين موضوع در سه دهه اخير شده است. اما موضوع يا بهتر بگويم رويداد ديگرى که باعث اهميت يافتن اين مسئله شد، انقلاب اسلامى ايران در سال 57 بود که به اعتقاد رهبران آن انقلاب اسلامى 57 يک انقلاب فرهنگى بود. انقلاب ما در زمانى به وقوع پيوست که معنويت در حال خروج از زندگى انسانها بود و کمتر اثرى از آموزه‌هاى الهى در سطح جوامع ديده مى‌شد اما انقلاب اسلامى انقلابى بود که براساس آموزه‌هاى الهى بنا نهاده شد و به دنبال احياى اسلام و آموزه‌هاى آن بود. اين انقلاب ضربه محکمى به پيکره دستگاه‌هاى تهاجم فرهنگى غرب بود. به طورى که پس از وقوع انقلاب تمامى کشورهاى غربى آن را تهديدى براى روند توسعه مادى يکى دو قرن اخير دانسته و در برابر آن موضع گرفتند. موضوع ديگرى که غرب را به وحشت انداخت اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامى و مسئله صدور انقلاب بود که اين عامل آنها را بر آن داشت تا يک برنامه‌ريزى جدى را براى مقابله با اشاعه ارزش‌هاى انقلاب اسلامى انجام داده و به اجرا بگذارند. به طورى که ما از ابتداى انقلاب تا به امروز به شيوه‌هاى مختلف در جبهه فرهنگى مورد تهاجم قرارگرفته‌ايم و اگر نگاهى به سطح جامعه خود بيندازيم اثرات اين حملات بى‌امان را خواهيم ديد

روش ها و راهبردهاي ناتوي فرهنگي

اعضاي ناتوي فرهنگي براي موفقيت خود و شکست رقيب از شيوه ها و ابزارهاي زير اقدام مي کند:

1.  تخريب بنيان هاي فکري و اعتقادي: اعضاي ناتوي فرهنگي سعي دارند چهره تابناک دين مبين اسلام و چهره مبارک پيامبر اعظم (ص) را از طريق رمان، فيلم، و کاريکاتور مخدوش و دين اسلام را طرفدار خشونت نشان دهند.  در واقع سعي دارند با استفاده از برتري هاي سياسي، اقتصادي و رسانه اي به مباني افکار و ارزش هاي مسلمانان هجوم بياورند وبا نفي و رد ارزش هاي ديني و ملي، حاکميت خود را تثبيت و ارزش هاي مطلوب خود را تحميل کنند.

2.  برچسب ناخوشايند به کشورهاي مستقل و افراد صاحب نفوذ در جهان اسلام: دستگاه تبليغي ناتوي فرهنگي با برچسب توهين آميز و ناپسند و همچنين انتخاب نام هايي که داراي بار هيجاني شديدي است و مي تواند بر نگرش مخاطبان نسبت به آن اشخاص يا کشور تاثير بگذارد عمل مي کنند مفاهيمي نظير محور شرارت، انتخابات فرمايشي، ارتجاع مذهبي، بنيادگرايي اسلامي، نظام سرکوبگر، رژيم توتاليتي، آپارتيد مذهبي تنها برخي از ده ها مفاهيمي اند که در نبرد رسانه اي ناتوي فرهنگي عليه اشخاص، گروه ها، و کشورهاي مستقل در جهان اسلام به کار برده مي شود.

3.  نفي و اثبات: دستگاه هاي رسانه‌اي غرب به اشکال مختلف براي نفي نوع حکومت اسلامي در ايران و اثبات ناکارآمدي آن در اداره جامعه، ابتدا آسيب هاي اجتماعي و سياسي پديد آمده در جامعه را بر مي شمارند و به کمک عوامل خود آن ها را برجسته مي سازند آن گاه به برجسته سازي محاسن ليبرال دموکراسي غرب مبادرت مي ورزند.

4.  ايجاد اختلاف: سعی می کنند با  ايجاد اختلاف ، چند دسته‌گي و تقابل و نهايتا درگيري بين اقوام و مذاهب گوناگون هم در بعد ملي و هم در سطح جهان اسلام به اهدافشان  برسند

5.  القا وجود اجماع نسبت به نظرات آنها در جهان: سعي مي‌کنند طوري القا کنند که همه با نظرات و مواضع آنان موافق اند و آنچه را آنها مي‌گويند نظر همه است.

6.  ايجاد ابهام و ترديد در اذهان مردم: دستگاه تبليغي و رسانه‌اي ناتوي فرهنگي با ارائه اخبار و اطلاعات ناقص، شبهه انگيز و اغلب نادرست در زمينه رهبران و نهادهاي جمهوري اسلامي سعي در القاي ناکارآمدي جمهوري اسلامي ايران و ايجاد شک وشبهه در مورد ارزش هاي ديني و هنجارهاي مذهبي هستند.

7.  هدايت افکار عمومي: دستگاه تبليغي و رسانه اي ناتوي فرهنگي غرب و کارگزاران خبري آن ها آگاهانه و با برنامه ريزي به تصويرسازي خبري و انگاره سازي خبري دست مي زنند و با فضاي ساخته گي که ضرورتا با واقعيت ها منطبق نيست و يا از واقعيات انگاره هايي خلق مي کنند که تنها در راستاي اهداف آن ها باشد.  مانند ايجاد انگاره اي از ايران در رسانه هاي غربي که در صددند ايران را کشوري خشونت طلب، حامي تروريسم و غير منطقي جلوه دهند.  اين انگاره باعث مي شود که در صورت اقدامات تنبيهي عليه ايران، افکار عمومي همسو با آن عمل کرده و به اعمال خلاف آن ها مشروعيت دهد.

راه های مقابله با ناتوی فرهنگی:

الف: براي مقابله با ناتوي فرهنگي ابتدا بايد اين مقوله در سطوح جامعه باور شود، زيرا سالها طول كشيد تا دولتمردان كشور باور كنند كه چيزي به نام تهاجم فرهنگي از سوي غرب عليه ايران وجود دارد،‌ لذا نيروهاي فرهنگي و حوزه‌ها نقش بسيار حساس و مهمي در باور سازي آن دارند.

ب: در مقابله با ناتوي فرهنگي بايد قدم به قدم مقابله كرد. بسياري از فيلم‌هاي وارداتي،‌ كتاب‌هاي ترجمه‌اي و دروسي كه در دانشگاه‌ها تدريس مي‌شود، و بالاخره فعاليت‌هاي هنري كه در اين چند ساله شكل گرفته براي كشور ما آسیب است. لذا نيروهاي فرهنگي كشور بايد بيش از پيش براي مقابله با آن چاره انديشي نمايند.