به گزارش
گرداب، كنگره آمريكا بنا دارد به زودي درباره طرحي رأي گيري كند كه به رئيس جمهور اين كشور اجازه خواهد داد، عليه هر فرد و يا گروهي كه از نظر وي دشمن آمريكا قلمداد شود جنگي نامحدود را آغاز کند. اين طرح -در صورت تصويب- به بي سابقه ترين تفويض اختيار از جانب كنگره به يك نهاد اجرايي قلمداد مي شود.
اوباما در صدد كسب اختيارات جنگي جديدي نيست و كابينه وي تاكنون اذعان داشته اند كه تمامي اختيارات لازم در حوزه نظامي را دارا هستند، ليكن اين كنگره است كه قصد دارد با تصويب اين طرح تاريخي، قدرتي نامحدود را براي آغاز جنگ در هر كجاي كره خاكي به اوباما و همه رئيس جمهوران آينده آمريكا بدهد.
اختيار لازم براي استفاده از نيروي نظامي درون خاك آمريكادر گذشته و به هنگام صدور رأي موافق جنگي براي روساي جمهور وقت آمريكا، كنگره از آسيب ديدن شهروندان آمريكايي از حملات تروريستي، حمله به خاك كشور و يا حتي خطر قريب الوقوع حمله، بهعنوان دستاويزي براي به راه انداختن ماشين جنگي آمريكا استفاده مي كرد.
در حالي كه با تصويب اين قانون جديد ديگر نيازي به اين بهانه ها نخواهد بود. اين قانون حتي اختيار لازم براي استفاده از نيروي نظامي درون خاك آمريكا و عليه شهروندان خود اين كشور را به رئيس جمهور تفويض خواهد كرد. با وجود اين طيف گسترده اختيارات، در طرح پيشنهادي هيچ بندي براي تعيين زمان انقضاي اين قانون و يا هيچ ملاكي براي تعيين حدود اختيارات رئيس جمهور در اعلان جنگ به دنيا در نظر گرفته نشده است.
اصلي ترين اختيار؛ قدرت "اعلان جنگ" اصلي ترين اختياري كه تاكنون در قانون اساسي براي كنگره پيش بيني شده بود، قدرت "اعلان جنگ" بود. به همين خاطر بود كه در سال 2002 و براي تصميم در خصوص اعلان جنگ به عراق تحت زمام صدام، كنگره 50 جلسه برگزار کرد و قوانين دقيقي براي تعيين زيان ها، حدود و اهداف جنگ در عراق گذراند. ولي حال كنگره خود را آماده مي كند كه قدرتي لجام گسيخته براي اعلان جنگ به قوه مجريه بدهد، قدرتي كه عواقبي بسيار منفي براي سيستم دموكراتيك كنترل و توازن آمريكايي به بار خواهد داشت. كنگره اي كه اختيارات جنگي رئيس جمهور را افزايش دهد ديگر نخواهد توانست اين قدرت نامحدود را از وي بازپس بگيرد.
رأي مثبت به اين طرح، یعنی رأي مثبت به جنگ جهاني سومروزنامه "نيويورك تايمز" در سرمقاله خود به طرح جنجال برانگيز كنگره براي تفويض كامل اختيارات اعلان جنگ به رئيس جمهور آمريكا پرداخت و با ديوانه آميز بودن اين اقدام اعضاي كنگره، رأي مثبت به اين طرح را با رأي مثبت به جنگ جهاني سوم مقايسه کرد. سرمقاله نويس نيويورك تايمز اين تفويض اختيار گسترده را عاملي براي جنگ بي حد و مرز با ترور و البته ايجاد زمينه اي بالقوه براي سوءاستفاده از مفهوم مقابله با تروريسم دانست. اين روزنامه به زيان هاي مالي اين طرح براي ماليات دهندگان آمريكايي نيز مي پردازد و مي نويسد: تصويب اين قانون علاوه بر پررنگ تر کردن نقش آمريكا در مبارزه با تروريسم، به دولتمردان اجازه خواهد داد تا هر زماني كه بخواهند، بودجه عمومي را صرف مخارج نظامي حاصل از اين طرح كنند.
مخالفت نيويورك تايمز با قانون اعلان جنگ نيويورك تايمز در ادامه از توجه مطبوعات آمريكا به اين طرح ابراز خوشحالي مي كند و از مردم آمريكا نيز دعوت مي كند براي هشدار به اعضاي كنگره نسبت به عواقب اين قانون، به "كمپين نيويورك تايمز" بپيوندند. "الكساندر هيگينز" مقاله نويس ديگر آمريكايي نيز اين قانون را به مثابه قدرت رئيس جمهور آمريكا براي اعلان جنگ يكطرفه؛ اعلان جنگ به تمامي ملت ها، سازمان ها و اشخاص داخلي و خارجي كه بنا به ادعاي دولت آمريكا در يك برهه زماني عليه منافع دولت اين كشور و يا هر يك از متحدانش گام برداشته اند و يا حتي در يكي از اين اقدامات خصم آميز نقش حمايتي و پشتيباني داشته اند.
رئيس جمهور مي تواند برچسب تروريست را به هر فردي بزندهيگينز با ديكتاتور مابانه و تماميت خواهانه خواندن اين اختيارات، عواقب منفي اين قدرت نامحدود را به شرح ذيل بيان مي كند:
- جنگ بي پايان: جنگ تا از ميان برداشتن تمامي دشمنان آمريكا ادامه خواهد يافت، امري كه هيچگاه محقق نخواهد شد.
- جنگ بدون مرز: رئيس جمهور اين اختيار را خواهد داشت كه در هر نقطه از كره زمين و عليه هر فردي حتي عليه شهروندان آمريكايي و درون خاك كشور، اعلان جنگ كند.
- جنگ يكطرفه: رئيس جمهور مي تواند بدون احتياج به تأييد كنگره، عليه هر ملتي اعلان جنگ کند.
- جنگ با دشمني كه نمي شناسيم: رئيس جمهور مي تواند برچسب تروريست را به هر فردي بزند و يا حتي با ادعاي اينكه اين فرد از اقدامي خصومت آميز برضد آمريكا حمايت کرده، اعلان جنگ کند.
- جنگ با همه: رئيس جمهور مي تواند با رجوع به اسناد موجود دال بر حمايت ايران، سوريه، كره شمالي، بسياري از كشورهاي آفريقايي و خاورميانه، روسيه و حتي چين از اقدامات خصم آميز عليه آمريكا، به اين كشورها اعلان جنگ کند.
ماجراي بن لادن دستاويزي براي قوانين دفاعي جديد اين روزنامه نگار آمريكايي با اشاره به مرگ بن لادن، ترور وي را خبري خوش براي آن دسته از مردم خوش باور آمريكا مي خواند كه مرگ بن لادن را مهر پاياني بر جنگ با تروريسم مي دانستند. هيگينز با داشتن نظري كاملاً مخالف با اين عده، كل ماجراي بن لادن را دستاويزي براي قوانين دفاعي جديد و در حقيقت شروع جنگ جهاني سوم، تأسيس سازمان امنيت حمل و نقل، ايجاد فضاي امنيتي در تمامي مراكز عمومي و متقاعد کردن مردم آمريكا براي مشاركت در جنگي ناپايان با بهانه تأمين امنيت ملي قلمداد مي كند.
تنها راه از بين بردن دشمنان آمريكا، از ميان برداشتن چندين نسل از مردم هيگينز تنها راه عملي براي از بين بردن دشمنان آمريكا را از ميان برداشتن چندين نسل از مردم كره زمين دانسته و با اشاره به جنگ عراق كه نمونه اي از همين نسل كشي هاست مي افزايد: گزارشات رسمي مقامات وقت آمريكا -كه غلط بودنشان براي همه مبرهن شده- حاكي از دستيابي صدام به سلاح هاي كشتار جمعي بود، ولي در حقيقت اين گزارش ها توجيهي براي جنگ بر سر نفت عراق بود. حال كه گزارشات همه مقامات رسمي وقت غلط از آب درآمد، آيا غلط بودن تصميم يك رئيس جمهور براي اعلان جنگ، امري ناممكن است.
آمريكا مانند نازي ها به كتاب سوزي روي آورده وي در ادامه مي افزايد: دولت ما در حال حاضر مانند نازي ها به كتاب سوزي روي آورده و تمامي شواهد مربوط به واقعه 11 سپتامبر را از ميان بر مي دارد. آيا اين امر تنفربرانگيز نيست كه دادگاه هاي آمريكا به سازمان هاي امنيتي اجازه دهند كه شهروندان خود آمريكا را در هر نقطه از كره زمين بربايند و تا هر زمان كه بخواهند در زندان هاي مخفي موجود در كشورهاي ديگر، بازداشت و شكنجه كنند.
هيگينز در ادامه به عواقب تصويب اين قانون در اعمال محدوديت هاي اجتماعي در آمريكا مي پردازد و مي نويسد: بر اساس اين قانون، رئيس جمهور آمريكا مي تواند افرادي را كه براي احقاق حقوق مدني خود در ساختمان ACLU تجمع كردهاند، تروريست معرفي كند و دستور حمله ارتش به اين ساختمان را صادر كند. به راستي آيا مي توان چندي بعد شاهد قتل فعالان مدني با تمسك به همين قانون بود؟
منبع:
فارس