Gerdab.IR | گرداب

ارتباطات و فرهنگ در اينترنت

تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۳۸۷

اينترنت شبكه‌اي گسترده و بي حد و مرزي از شبكه‌ها است كه توسط لينك‌هاي زنده بين كامپيوترها ايجاد مي‌شود.همانگونه كه همه مي‌دانند اين شبكه در ابتدا پروژه اي بود كه وزارت دفاع آمريكا آن را انجام مي‌داد و به آرپا نت معروف شد.

ارتباطات و فرهنگ در اينترنت
Communication and Culture on the Internet


نام نويسنده:
Bernda Danetبرندا دنت
استاد ارتباطات و جامعه شناسي دانشگاه عبروي اورشليم


منبع:
http://pluto.mscc.huji.ac.il/~msdanet/papers/comm-cult.pdf

تاريخ انتشار: ژوئن 2002

متن مقاله:


بخش1ـ مقدمه


اينترنت شبكه‌اي گسترده و بي حد و مرزي از شبكه‌ها است كه توسط لينك‌هاي زنده بين كامپيوترها ايجاد مي‌شود.همانگونه كه همه مي‌دانند اين شبكه در ابتدا پروژه اي بود كه وزارت دفاع آمريكا آن را انجام مي‌داد و به آرپا نت معروف شد.تاريخ آن به دهه 1960 و اوايل دهه 1970 باز مي‌گردد.هدف اوليه آرپا نت ايجاد ارتباط بين ارتشي‌ها بود كه به آساني بتوان از بروز نقص و عدم عملكرد صحيح پرسنل نظامي آگاه شد.


از 40 سال يا بيشتر از آن زمان، اينترنت دستخوش تحولات چشمگير و عمدتاً غيرقابل پيش‌بيني بسياري بوده است. فناوري‌هاي ديجيتالي بسياري، ابعاد فرهنگ چاپي‌ ما را به چالش كشيده‌اند.اينترنت درحال توليد اشكال جديد اجتماعي‌شدن انسان و عملكردهاي جديد فرهنگي و نيز متحول ساختن اشكال و عملكردهاي قديمي است.سرعت اين تحول آن‌چنان بالا است كه بررسي كلي تحولات اغلب دشوار است، درست مثل اينكه بخواهيم از قطاري كه به سرعت در حال حركت است عكس‌برداري كنيم.پيش‌تر در دهه 1990 شنيديم كه افراد تنها از ايميل استفاده مي‌كردند يعني چت نمي‌كردند و در وب هم سير نمي‌كردند ـ يعني آنها در عصر حجر زندگي مي‌كنند! فاصله بين بچه‌ها و نوجوانان (كه به عنوان مشاركت‌كنندگان طبيعي و آماده، در اين دنياي جديد رشد مي‌كنند)و والدين آنها بعضاً مي‌تواند اقتدار سنتي والدين را به چالش بكشد.


من در اين سخنراني بالضروره و صرفاً بر چند جنبه از اين تحولات تأكيد خواهم كرد.شيوه‌هاي متعددي براي ارتباط آن‌لاين وجود دارد و مسلماً من نمي‌توانم به تفضيل تمام آنها را بررسي كنم.امروزه دست كم تمام افراد به تنهايي به نوعي با شبكه جهاني در ارتباط هستند.اين وسيله، ابزاري براي ارتباطات بين فردي مستقيم نيست، لذا در اين باره بيش از اين سخني نخواهم گفت.


صرفنظر از دو شخصي‌ كه ايميل به هم مي‌فرستند، اشكال مهمتري از ارتباطات گروهي همزمان نيز وجود دارد.در اينگونه ارتباطات درست مثل نامه‌هاي سنتي،بين نوشتن و فرستادن يك پيام و دريافت و خواندن آن به لحاظ زماني تأخير وجود دارد.اولين شكل روش ارتباط همزمان، وراي فناوري نظامي اوليه، تابلوي اعلانات الكترونيكي بود. BBSs در دهه 1980 در ميان هكرها و ديگر خبرگان كامپيوتر و عمدتاً‌ مذكرها رشد كرد.امروزه هزاران ليست مباحثه، فهرست پست الكترونيك، گروه هاي خبريUsenet و ديگر روش‌هاي ارتباط گروهي همزمان به افراد امكان مي‌دهد تا به رغم پراكندگي جغرافيايي، با خيال راحت حتي شب هنگام و به هنگام استراحت با يكديگر ارتباط برقرار كنند.به رغم نقل و انتقالات بسيار ميان بسياري از اين گروه‌ها، قوانين ثابتي سبب ظهور و بروز الگوها و هنجارهاي فرهنگي مي‌شوند.در اينجا چند نمونه از نرم‌هاي مشترك ميان اين گروه‌ها را بيان كرده‌ايم.


ارتباطات آن‌لاين همزمان، نظير ارسال پيام و چت بخشي از زندگي روزانه ميليون‌ها انسان خاصه نوجوانان و نيز بزرگسالان شده است.در بخش دوم اين سخنراني، در مور يكي از وسايل ارتباطي آن‌لاين سخني خواهم گفت: اتاق چت قابل اطمينان يكي ديگر از اشكالات چت، به Moos يا Muds، پديده‌هاي مجازي متن محور مشهورند؛ عوالمي كه تنها با واژه ساخته مي‌شوند و افراد در آنها در فضايي خيالي و نقش گزارانه پيچيده، تعامل مي‌كنند.معروف‌ترين كتابي كه درباره Moos نگاشته شده، كه »زندگي بر روي صفحه: هويت در عصر اينترنت »نام دارد.اين كتاب را شري تركل درسال 1995 نگاشته است.سخنراني دوم من به زبان ايميل كه عموماً در ارتباطات آن‌لاين همزمان بكار مي‌رود، اختصاص دارد.مابقي سخنانم به ارتباطات همزمان اختصاص خواهد يافت.سپس مقدمه كوتاهي در مورد مطالعات موردي مربوط به ابعاد ديداري و شفاهي ارتباط توسط اتاق چت قابل اطمينان عرض خواهم كرد.



از ارتباط ابزاري تا ارتباط بياني


يكي از تحولات مهم در اينترنت تغيير كاربردهاي كاملاً ابزاري به كاربردهاي بياني بوده است.رسانه‌هاي جديد توسعه روابط اجتماعي، بيان احساسات و بروز خلاقيت‌هاي بسياري را تسهيل كرده‌اند.اين وسيله، وراي كاربردهاي نظامي‌اش، اساساً در حوزه هاي كاري به كار مي‌رود.در نتيجه، دانشمندان علوم اجتماعي بسيار دير متوجه جوانب بياني نوظهور شدند چرا كه آنها نيز گرايشي ابزاري نسبت به كامپيوتر داشتند.به عنوان نمونه، پژوهش‌هاي اوليه در فاصله سال‌هاي 1975 و 1990، نحوه تأثير ايميل بر ارتباطات كاري (اينكه آيا ايميل روابط سلسله مراتبي را تضعيف مي‌كند؟) و غيره را بررسي كرده‌اند.اصطلاحاتي نظير كنفرانس تلفني و كنفرانس ها در پژوهش‌هاي منتشر شده در اين دوره رواج يافتند.از اين رو، مردم توقع داشتند چهارچوب تمام پيام‌هاي مبادلاتي جدي شود.


پژوهشگران در اوايل دهه1980،اين وسيله را سرد، گمنام و فاقد حضور اجتماعي ديدند چرا كه از نشانه‌هاي غيرشفاهي‌ نظير گفتگوي رودررو محروم بود.امروزه مي‌دانيم كه فضاي مجازي به همان ميزان كه به افراد و فعاليت‌هاي آنان مربوط است با انتقال اطلاعات نيز در ارتباط است.استعاره شاهراه اطلاعاتي كه بطور عمومي بكاربرده شده است، مفهوم رسانه جديد را به عنوان معابر انحصاري انتقال بيت ها و بايت ها، دائمي و جاوداني نموده است.امروزه بر اين باوريم كه فضاي مجازي بيشتر به افراد و فعاليت هاي آن ها تعلق دارد تا انتقال اطلاعات.


تا اواسط و اواخر دهه1990، فضاي مجازي، درنگاه من، كندوي پرسروصدايي (وزوزو) از فعاليت‌هاي اجتماعي و فرهنگي بود.با آغاز دوره جديد، الگوهاي قديمي‌تر كامپيوتري به مثابه ابزارهاي عقلاني، با الگوي جديدتري با امكانات مختلفي نظير فضاهاي بازي، تجربه اجتماعي و تعاملات تصويري به رقابت برخاستند.


كتاب من تحت عنوان »بازي مجازي: ارتباطات به صورت آن لاين» كه در سال 2001 منتشر شد، پنج پژوهش مربوط به ارتباطات و نگارش ديجيتالي را معرفي كرده است.در نيمه دوم دهه1990 بسياري از فعاليت‌هاي گفتاري و جذاب در اينترنت بوجود آمدند.اين كتاب با تحليل اين گرايش بر مظاهر شادي و تفريح در كامپيوتر تأكيد مي‌كند: انواع راه‌هايي كه افراد با آنها خود را سرگرم مي‌كنند، خواه تصاوير، مطالب و تكه‌كلام‌هاي جذاب.در وهله دوم دليلي آورده‌ام كه مردم از تجربه و عملكردهاي خود در اين زمينه بسيار لذت مي‌برند.



اينترنت به مثابه فضايي براي تفريح و نشاط


همانطور كه جان هايزن در اثر خود توضيح داده، تفريح همواره جزء حائز اهميت فرهنگ انسان بوده است.به اعتقاد راجر كوليوس تفريح 6 ويژگي دارد:


1ـ آزادي: تفريح كردن اجباري نيست.


2ـ جدابودن: محدود بودن به لحاظ زمان و مكان و قابليت تعريف شدن از قبل.


3ـ غيرقطعي: مدت آن قابل تعيين نيست، نتيجه نيز قابل پيش‌بيني نيست و به بازيكنان آزادي و مجال ابتكار و ابداع داده مي‌شود.


4ـ بي‌محصول بودن: نه پول ايجاد مي‌كند و نه كالا.


5ـ قانون‌مند بودن: وجود كنفوانسيون‌هايي كه قوانين مورد نياز را وضع مي‌كنند.


6ـ تظاهر: كه با آگاهي از يك واقعيت ثانوي و يا يك امر غيرواقعي آزاد كه با زندگي واقعي در تقابل است، همراه است.


تمام ويژگي‌هاي مذكور به استثناي ويژگي دوم، با فعاليت با نشاط و لذت‌بخش در اينترنت مطابق‌ هستندـ البته فعاليت آن‌لاين به زمان و مكان محدود نمي‌شود.در ميان اشكال مختلف ارتباطات آن‌لاين، چت براي فعال كردن فضاي تفريحي بسيار مؤثرتر است.به دليل پويايي اين وسيله و نيز به دليل پنهان بودن هويت افراد، مشاركت‌كنندگان از مسووليت كمتري كه در قبال كارهاي خود برخوردارند.لذا، مي‌توانند به انحاء مختلف تظاهر به انجام كاري بكنند.


در اواسط و اواخر دهه1990 فضاي مجازي برغم نبود جسم يا دست كم انتقال سريع نقش آن، فضايي شلوغ، مفرح و شاد بود.اين فضا از نگاه يك انسان‌شناس به نام ويكتور ترنر فضايي بينابين و عاري از قوانين و انتظاراتي بود كه عموماً بر رانندگي روزانه حاكم بوده، احتمالي و تجربي‌اند.دليل اين امر آن بود كه اين فضا، فضايي جديد و به لحاظ فرهنگي بدون چارچوب بود.دست كم در اشكال متني‌اش، غالباً هويت را پنهان مي‌كرد و مسئوليت در برابر كنش‌ها را كاهش مي‌داد.


امروزه ما تا چه اندازه مي‌توانيم اينترنت را نشاط‌آور و مفرح بدانيم؟ نظر به مشاركت صدها ميليون نفر كه مشخصاتشان كاملاً با هكرها، برنامه‌نويس‌ها و خبرگان كامپيوتر (كه اين فناوري‌ها را ايجاد كرده‌اند و امكانات بسيار ديگري را نيز در دست تهيه دارند) تفاوت دارد، چنين تعميم‌هايي ديگر مناسب نيست.اينترنت همانند ساير ابعاد زندگي معاصر متفاوت و پيچيده شده و روز به روز با دنياي آف‌لاين ارتباط تنگاتنگي برقراري مي‌كند و اين مسأله تعميم را دشوار ساخته است.در اين بخش از سخنراني، اساساً بر آنچه كه به اعتقاد من گرايشات عمده در اواخر دهه1990 بشمار مي‌روند تأكيد مي‌كنم و ارزيابي اينترنت را به عهده ديگران گذاشته يا به زمان ديگري موكول مي‌كنم.



چرا اينقدر با نشاط


چرا ارتباط با اينترنت تا اين اندازه نشاط‌آور است؟ به آساني نمي‌توان به اين سؤال پاسخ داد.به اعتقاد من، دست كم چهار عامل در اين مسأله مؤثرند:


تعامل


يكي از عوامل مهم، تعامل است.طبيعت كامپيوتر به مثابه ابزاري شادي‌آور است اما آنچه به همراه دارد، مباحثه است. بسياري از افراد اصطلاح تعامل را بكار مي‌برند اما آن را به گونه ديگري برداشت مي كنند.ماهيت پوياي تعامل ديجيتالي، ناشي از (به گفته نيكلاس نگروپونته ) تحول از اتم به ذرات يا بدتر از آن، ناشي‌از رهايي از استبداد ماديت است.


تعامل از هر نوعي با كامپيوتر اغلب به طور كلي جذاب است.به گفته شري تركل كامپيوترها امتداد خود و يا حتي خود دوم محسوب مي‌شوند.كاربران احساس در جريان بودن و بي‌زماني مي‌كنند و حالت سحرآميز تعامل با كامپيوتر، حتي زماني‌كه به تنهايي و بدون مخاطب باشند، اين حس در جريان بودن را تقويت مي‌كند.ما پاسخ انتخاب‌هاي خود را به سرعت دريافت مي‌كنيم.سرعت بالا و استفاده آسان، تنوع و زودگذر بودن نرم‌افزارها، همگي شادي آورند.جي ديويد بولتر در كتابش با عنوان »فضاي نگارش: كامپيوتر، فوق متن و تاريخ نگارش» نوشت:


«نشاط (فرح بخش بودن) يكي از ويژگي‌هاي بارز اين ابزار جديد است، ادبيات الكترونيكي درست همانند برنامه‌ريزي كامپيوتري، يك بازي است.[فوق متن] … محصول بازي‌هاي كامپيوتري است، ادبيات كامپيوتري از دو جهت اهميت دارد: از آنجا كه هيچ موفقيتي پايدار نيست، هيچ شكستي هم لزوماً دوام ندارد.در مقابل، نوعي جديت در كانون ادبيات چاپي، حتي در نوع كمدي، زمان و طنز آن وجود دارد كه اين مسأله ناشي از تغييرناپذيري صفحه چاپي است.»


رويكرد ديگر تعامل، بر استعاره تاتر تأكيد دارد.اين مورد را مي‌توان در اثر برنارد لورل، ريچارد لانهام، و الوكوئيير استون ملاحظه نمود.برندا لورل در اثرش با عنوان كامپيوتر به مثابه تئاتر معتقد است كه هر چه گزينه‌هاي ما بيشتر باشد، مجال انتخاب آنها گسترده‌تر است، اهميت بيشتري پيدا مي‌كنند، تجربه آنها عميق‌تر است و تعامل با آنها بيشتر است.اين ديدگاه را هم مي‌توان براي تعامل تك نفره با كامپيوترها بكار برد و هم براي ارتباطات بين فردي كه با كامپيوترها به هم مرتبط مي‌شوند.


ريچارد لانهام نويسنده كتاب «واژه الكترونيك: دموكراسي، تكنولوژي و هنر» كامپيوتر شخصي را ابزاري اساساً نمايشي مي‌بيند:


از سرعت، انعطاف‌پذيري، تعامل و غناي امكاناتش كه بگذريم، اين ابزار در صورت وجود چندرسانه، كاربر را به نوعي «كارگردان» برنامه خود مي‌كند.كاربران سيستم عامل مكينتاش در دهه1980 اولين كاربراني بودند كه تجربه استفاده از كامپيوتر را «پرواز كردن»، يا آزادي فوق‌العاده تعبير كردند.امروزه صدها ميليون نفر آن را از طريق ماكروسافت ويندوز تجربه مي‌كنند.




فرهنگ هكر


فرهنگ هكري دومين عامل مؤثر در كنش‌هاي مربوط به شبكه است.نشاط براي آنچه هكرها انجام مي‌دهند و نحوه برداشت آنها از خود نقش محوري دارد.البته منظور من در اينجا هكرهايي نيست كه در خبرها از خلافهايشان مي‌شنويم و به شدت از سوي كساني كه طرفدار اخلاق اصيل هكر هستند مطرودند.بر طبق تعريفي خودساخته هكرها در فرهنگ لغت جديد آن‌لاين هكرها با نام فهرست اصطلاحات مخصوص ، هكر، شخصي است كه از جستجو در جزئيات سيستم‌هاي برنامه‌ريزي و چگونگي بسط قابليت‌هاي آنها لذت مي‌برد يا كسي است كه از چالش فكري با محدوديت‌هاي مختلف لذت مي‌برد.هك كردن يعني تعامل با كامپيوتر به نحوي لذت‌بخش و جستجوگرانه و نه هدفمند.


هكرها عاشق بازي با كلمات و نشانه‌ها هستند و اساساً به بازي كردن با كلمات و خبره بودن در ساير كاركردهاي زباني معروفند.اصطلاح «ميل حلزوني» كه كنايه از نامه‌نگاري‌هاي سنتي است، تنها بخشي از ادبيات هكرهاست.


چاپ هكري از روي عمد ناخوانا و مغلوط است.غيرمعمول بودن متن به لحاظ شكل نگارش واژه‌ها، كه در نرم‌افزار ASCll نمونه‌هاي آن را مي‌توان يافت و نيز موجود بودن حروف چاپي در تمام سيستم‌هاي عامل اينترنتي از جمله ويژگي‌هاي سيستم چاپ هكري است.Anarchy Mono نمونه‌اي است كه واژه‌هاي چاپي را در يك فونت كاملاً ديجيتال نشان مي‌دهد.


واژه‌هاي نامتعارف به طور عجيبي جايگزين واژه‌هاي معمولي الفبا مي‌شوند.لذا، تايپ كردن حرف e در جايگاه معمول آن نگاشته شده، در عوض،نشانه پوند (واحد پول انگليس) است.همچنين، اگر كليد حرف قراردادي s را بفشاريم، نتيجه آن نشانه دلار و يا حرف بزرگ S است.درمثال دوم ملاحظه مي‌كنيم كه چنانچه متن معمولي را در يك فونت هكر به نام Hacker Argot قرار دهيم، چگونه به نظر مي‌رسد.




فضاي مجازي به مثابه يك قلمرو جديد فرهنگي و اجتماعي


عامل سومي كه سبب لذت بردن از اينترنت بود، ويژگي شبه مرز اين دنياي جديد بود كه در دهه‌هاي1980 و 1990 در آثار اين انديشمندان ظهور يافت: جامعه مجازي: ماءواگزيني در قلمرو الكترونيكي اثر هاوارد رينگ ، سايبر پانك: انون شكنان و هكرها در قلمورو كامپيوتر اثر كيت هافنر و جان مارخوف ، ظهر بلند در قلمرو كامپيوتر اثر پيتر لوداوو .جان پيتر بارلو يك مفسر مشهور درباره فناوري هاي جديد در سال1990 چنين گفت:


"فضاي مجازي در وضعيت فعلي مشتركات بسياري با غرب قرن 19 دارد.اين فضا، گستره بي‌حد و مرز، مبهم به لحاظ فرهنگي و قانوني، موجز است و فائق آمدن بر آن دشوار است.مؤسسات بزرگ مدعي‌اند كه مالك محلي هستند، اما اكثر بومي‌ها منزوي و مستقل‌اند.البته اين امر بستر مناسب و كاملي هم براي ايده‌هاي قديمي (مطرود) و جديد در مورد آزادي است".


در اواخر دهه1990 بحث درباره تصوير مرزي امكان‌پذير بود.شواهد زيادي براي رشد سازمان اجتماعي در فضاي مجازي وجود داشت.گروه‌هاي خبري اينترنتي و فهرست‌هاي پستي الكترونيكي به سرعت خرده فرهنگ‌هاي خاص خود نظير قواعد حاكم بر ارتباط و تعامل را گسترش داند.وب‌سايت‌هاي اتاق چت قابل اطمينان و MUDS به عنوان تبالوهاي اعلانات، تصاوير،قوانين و اطلاعات مربوط به گذشته و آينده و وقايع اجتماعي آن‌لاين عمل مي‌كردند.ناآرامي‌هاي موجود در رسانه‌ها و قانون فضاي مجازي در اواخر دهه1990 درخصوص مشكلات پورنوگرافي، نژادپرستي، ارتباطات افتراآميز و جلوگيري و مجازات جرائم كامپيوتري، بخشي از تلاش‌هايي است كه درجهت اهلي كردن اين غرب وحشي صورت گرفت.مطمئناً نبود «آقاي اينترنت» (يعني هيچ ناظر اصلي نبود كه بر رفتار كاربران نظارت كند) كمك بسياري به مفهوم مرز باز مي‌كرد.بارلو و ديگران از ماهيت بي‌نظم اينترنت خوشحال بودند.در عين حال، بقيه از آن انتقاد مي‌كردند.لورنس لزينگ در كتاب اخيرش با عنوان «كد و قوانين ديگر فضاي مجازي» بر نياز به نظم و قانون در فضاي مجازي تأكيد و از پايان شكوه استعاره مرز و قلمرو حمايت كرد.


استتار هويت


چهارمين عامل كه نشاط را تقويت مي‌كند گمنامي رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي است.چت نوشتاري بسيار جذاب بود چرا كه هويت فرد را بيش از ايميل استتار مي‌‌كرد.اسم‌هاي مستعار و متن‌هاي تايپ شده، همان ماسكي هستند كه هويت فرد را استتار مي‌كنند.اين مسأله ضرب‌المثلي شده كه «در اينترنت هيچ كس نمي‌داند كه شما سگ هستيد!»


نبود نشانه‌هاي مادي يا اجتماعي و غيرشفاهي هويت افراد را آزاد مي‌گذارد تا به شيوه‌هاي نويني عمل كنند يا شخصيتي از خود بروز دهند كه تاكنون سابقه نداشته است، بويژه هنگامي كه چندين شخصيت خيالي براي خود مي‌سازند، نمونه اين كار در محيط Moos بسيار رخ مي‌دهد.در كل اسم‌هاي مستعار در اتاق چت قابل اطمينان و چت لازم‌اند.كاربران اتاق چت قابل اطمينان هر زمان كه بخواهند مي‌توانند اسم مستعار خود را تغيير دهند.در عين حال، آنها يك اسم را با دقت انتخاب مي‌كنند و طي زمان دائماً از آن استفاده مي‌كنند.


همانگونه كه اشاره شد، در Moos با هويت بيشتر بازي مي‌شود تا در اتاق چت قابل اطمينان و احتمالاً نتايج آن نيز گسترده‌تر است. زماني كه افراد به Moos مي‌پيوندند شخصيتي براي خود مي‌سازند كه براي هر كس كه خواهان برقراري ارتباط با آنهاست، قابل دسترسي باشد.كاربران پس از ثبت شخصيت خود كه ممكن است يك حيوان، يك موجود فانتزي و حتي يك زوج نظير شاه و شاهزاده باشد و ماه‌ها و سال‌ها ايفاي نقش مي‌كنند.مبدل پوشي متني ـ تظاهر به اينكه من جنس مخالف (مذكر يا مؤنث) هستم ـ شايع‌ترين بازي هويت در Moos است و برخي افراد حتي براي خود جنسيتي خنثي برمي‌گزينند.


از برخي جهات مي‌توان درباره مدل يكپارچه فرهنگ اينترنتي يا فرهنگ مجازي در اواخر دهه1990 صحبت كرد.تا اندازه‌اي از اصطلاح شهروندان شبكه روز به روز به منظور تقسيم عامل هاي چندي از روش مشترك زندگي- زبان نامفهوم، طرز تلقي‌ها،مهارت‌‌ها و اعمال- و نيز برخي نرم‌هايي كه پيش‌تر نشان داده شد استفاده مي شود.اما، از ساير جهات، اينترنت، اصلاً يكپارچه نيست.هرگروه آن‌لاين با دارابودن مجموه اي از قواعد نسبتاً ثابت خرده فرهنگ و دنياي كوچك، خود را خلق مي كنند كه ممكن است از بسياري جهات منحصر به فرد باشد.



بخش 2: ارتباطات،هنر و فرهنگ در اتاق چت قابل اطمينان: دوگونه عملكرد


دو مبحث از كتاب من تحت عنوان Cyberpl@y به گونه‌هاي مختلف عملكرد آن‌لاين پرداخته است.اين دونشان مي‌دهند كه ـ با كمال تعجب و در عين حال تناقص آميز ـ ارتباط آن‌لاين شبيه ارتباط در فرهنگ‌هاي شفاهي (يعني فرهنگ‌هايي كه در آن نوشتن وجود ندارد) است.ارتباطات در اينها بسيار تصنعتي است.نحوه شكل‌گيري و تدوين پيام مي‌تواند حتي مهم‌تر از محتواي پيام باشد.در اين بخش از سخنراني، بر دو موضوع متمركز خواهم شد:


1ـ جوانب هنر شفاهي و عملكرد در ارتباطات همزمان و غيره.


2ـ شكل جديدي از هنر بومي جديد در اتاق چت قابل اطمينان وجود دارد كه در آن تصاوير ساخته شده از عناصر متني- حروف و ديگر نشانه‌هاي چاپي- هم هنر‌ مي باشند و هم ابزار ارتباطات آن‌لاين.


جاز(Jazz) تايپ شده


يكي از فصول Cyberpl@y درخصوص ارتباطات نوشتاري در اتاق چت قابل اطمينان به مثابه جاز تايپ شده است.دليل انتخاب اين اصطلاح آن است كه نوشتن خودجوش گونه‌اي بديه‌گويي است.ماهيت تعاملي اين ابزار (به همراه عدم شناسايي ويژگي‌هاي تايپيست) ما را متوجه سبك، نوع پيام و محتوا مي‌كند.زمانيكه چارچوب عملكرد فعال مي‌شود، مشاركت كننده چنين ارتباط برقرار مي‌كند: به من نگاه كن! به ما نگاه كن و به آنچه ما انجام مي‌دهيم بنگر!


ريچارد باومن در مقاله معروفي به نام هنرشفاهي به مثابه عمل ،مي‌نويسد:


"عملكرد... عبارت است از مسووليت نشان دادن توانايي برقراري ارتباط، شيوه، مهارت و تأثيرگزاري...عملكرد بيان از نقطه نظر اجرايي منوط به ارزيابي روشي مي باشد كه مطابق آن اجرا مي گردد، عملكرد از نقطه نظر مهارت نسبي و تاثيرات نمايش اجرايي صلاحيت و شايستگي، سبب آگاهي از بيان شده و به مخاطب اجازه مي‌دهد تا با دقت بيشتري به عمل كننده توجه كند".


در فصل مربوط به ارتباط تايپ شده در اتاق چت قابل اطمينان دو دليل قابل توجه براي اين مدعي كه عملكرد مهم است، آورده شده است.اول آنكه، سلسله قابل توجهي را تحليل مي‌كنم كه در آن بازيكنان ـ اغلب كساني كه هيچگاه آن‌لاين را قبلاً نديده‌اند ـ ‌همزمان از طريق كلمات و نشانه‌هاي تصويري به كشيدن ماري جوانا شبيه سازي مي شوند.ما مي‌توانيم آنچه در كانال همانند آنچه در 5 مجموعه چارچوب تعامل، زندگي واقعي، بازي اتاق چت قابل اطمينان پارتي و غيره روي مي‌دهد را مفهوم‌سازي كنيم.شركت‌كنندگان در اين پارتي در يك بازي‌نما شركت مي‌كنند كه عملكرد در آن بسيار مهم است.


Herre عبارت است از دو رشته ناشي از شبيه‌سازي كه به اجرا در مي آيد.كل اين شبيه‌سازي را همكار بعدي من، لوسيا دنبرگ-رايت ، ثبت نمود.او و شخصي با نام مستعار رعد و برق تصميم گرفته بودند به طور آن لاين در جلسه‌اي با يكديگر ملاقات كنند، اين جلسه در رابطه با علاقه لوسيا به عملكرد بود، در عين حال، افراد ديگري نيز بي‌مقدمه به اين كانال ـ كه #Weed نام داشت پيوستند و در نتيجه نتوانستند از پيش بدانند كه ماجرا چه بوده است.


عمده بديه‌گويي‌ها توسط رعد و برق وكانگ انجام شد.توجه داشته‌ باشيد كه چگونه مراحل مختلف كشيدن ماري جوانا را هم شفاهاً، (كه تا اندازه‌اي به كتاب‌هاي فكاهي شبيه بود) و هم تصويري، شبيه‌سازي مي‌كنند.مثلاً‌ دود به شكل حرف s بالا مي‌رود و همزمان صدا نيز با كشيدن ماري جوانا پخش مي‌شود.در هر دو نمونه، فراتفسيرهاي ارزيابانه‌اي در مورد عملكرد وجود دارد.در نمونه اول هم كانگ و هم همكار من لوسيا در واكنش به اين شبيه‌سازي هوشمندانه با تايپ Smiley به عنوان چشمك زدن، «چشمك زدند».در نمونه دوم، رعد و برق آنچنان تحت تأثير عملكردش قرار مي‌گيرد كه چنين تايپ مي‌كند: WOW


فعاليت‌هاي گروهي،با نام Hamnet Players نيز كه در همين فصل كتاب بررسي شده است، يك بديهه‌گويي شاد آن‌لاين را به شكلي گسترده‌تر نشان مي‌دهد.البته اصطلاح Hamnet عبارت است از نمايشي در مورد هملت و نيز «بندبازي در شبكه».اصطلاح ham it up يعني در نقش خود مبالغه كردن.


بازيگران Hamnet در سال 94 ـ 1993 براي اولين بار در تئاتر مجازي‌ كه توسط فردي به نام استوارت هريس (متخصص تئاتر و كامپيوتر) ايجاد شده بود شركت كردند.هريس هجونامه هملت و Tennessee Williams Streetcar Named Desire را نوشت و همسرش PcBeth: an IBM Clone، هجونامه اي از مكبث را نگاشت.در اين تصوير كيدر و هريس در لباس Elizabethean و درجشن فعاليت‌هاي شكسپيري‌شان هستند.هر دو نمايش داراي مجموعه‌هاي ASCII كه به صورت متن بودند، بود و كيدر نيز براي PCbeth چند تصوير رنگي درست كرد.


متن‌هاي Hamnet خنده‌دار، داراي جملات بي‌ربطي به زبان شكسپير، مطالبي از اتاق چت قابل اطمينان و مطالب نيز برگفته از فرهنگ رايج عامه بود.براي نشان دادن اين مسأله، صحنه دوم Hamnet را آورده‌ايم.هر نمايش دوبار به طور آن‌لاين اجرا شد.متأسفم كه فرصت توضيح نحوه ي انجام اين نمايش را در اينجا ندارم.هنگامي كه دست نوشته ها به صورت آن لاين اجرا مي شد، فرم هاي بسياري از بديه گويي هاي زيركانه وجود داشت.مؤثرترين اين بديه گويي ها تماما در قالب جناس هاي متقابل همزمان و پيوسته آورده شده بود.در اينجا بديه گويي هاي انفرادي ساده وجود دارد.فرم هاي بسياري از بديه گويي ها كه بويژه قابل توجه و تعمق بودند، و با توجه به اينكه بازيگران در جهان واقعي امكان ملاقات رو در رو با يكديگر را نداشتند، بالطبع قادر به مشاهده يكديگر نبوده، و تنها وسيله در دسترسشان كيبوردهاي كامپيوتر و تصوراتشان از يكديگر بود.


تصاوير مقتبس زماني:هنر و ارتباطات در اتاق چت قابل اطمينان


تجربه‌هاي‌ اوليه بازيگران Hamnet در تئاتر مجازي، نمونه تلاشي است در جهت انتقال ژانرهاي قديمي به رسانه اي جديد ـ كه دراين مورد عبارت است از انتقال تئاتر كمدي و طنز از صحنه واقعي به اينترنت (صحنه مجازي).لذا آنها آزمايش‌هايي در تئاتر مجازي بودند چرا كه هم عوام و هم متخصصان عموماً تئاتر را مستلزم حضور فيزيكي بازيگر و مخاطب مي‌دانند.


شايد حتي جالب‌تر از همه، ظهور فرم هاي جديد فرهنگي در اينترنت باشد كه هيچ‌گونه سابقه‌اي در دنياي واقعي نداشته‌اند.در مورد اين فرهنگ، من تنها مي‌توانم يك نمونه جالب را بيان كنم.در سال 1997 دريافتم كه شركت‌كنندگان كانال‌هاي اتاق چت قابل اطمينان در ابتدا بيشتر از طريق نمايش تصاوير و نه واژه‌ها با هم ارتباط برقرار مي‌كنند.در فصل 6 كتاب Cyberp@y گزارش مربوط به پژوهش‌ من درباره كانال‌هاي Undernet يكي از شبكه‌هاي عمده اتاق چت قابل اطمينان با سرورهاي #mirc_rainbow و #mirc_colors يا مختصر آن، colors و rainbow آمده است.


من اين هنر را وصله پيكسلي مي‌نامم چرا كه تا اندازه‌اي شبيه اقتباس و اقتباسات وصله اي است.در نمونه حاضر، اين كار اقتباس زماني است و نه در مكان.وصله ها نامفهوم‌اند و از پيكسل ها بوجود مي‌آيند.تصاوير اتاق چت قابل اطمينان نيز تا اندازه‌اي شبيه صنايع دستي نظير بافندگي و گلدوزي هستند.اين شباهت اساساً از اين مسأله گرفته شده كه متن اتاق چت قابل اطمينان مانند تمام فرايندهاي واژه‌پردازي، اساساً روي شبكه درست مي‌شود.


تصاوير اتاق چت قابل اطمينان مي‌توانند انتزاعي يا رمزي باشند.در مورد تصاوير رمزي، متني از پيش ساخته شده معمولاً اضافه شده كه اين تصوير را به چيزي شبيه يك كارت تبريك مي‌سازد.اين هنر يك مرحله جديد در هنر متن محور ساده است؛ هنري كه از عناصر متن در كامپيوتر ساخته شده است.متن قبل كه ممكن است شبيه متني باشد كه از حروف اصلي يا نمادهاي چاپي روي صفحه كليد كامپيوتر تهيه شده باشد، هنر ASCII است.اين هنر از دهه1960 وجود داشته و امروزه در مجموعه‌هاي بزرگ شبكه جهاني نگهداري مي‌شود.


شرح حال اجتماعي بازيگران


اعضاي رنگ و رنگين كمانrainbow and colors از مردم عادي هستند.آنها عمدتاً طيفي از طبقات متوسط و رو به پايين با تحصيلات متوسطه- دوره دبيرستان و آموزش فني و حرفه اي متوسطه را تشكيل مي‌دهند.40 درصد زن و 60 درصد مرد هستند.از همه سنين وجود دارد،از بچه تا افراد60 و 70 ساله در عين حال عمده افراد،ميان‌سال‌اند.اكثراً از آمريكاي شمالي، جنوبي و غربي‌اند.در عين حال، افرادي از كشورهاي ديگر نيز وجود دارند.لذا اين پژوهش افرادي را كه عضو طبقه روشنفكران نيستند و به لحاظ ايدئولوژي و سبك زندگي از خرده فرهنگي كه كامپيوتر و شبكه ايجاد كرده فاصله دارند را نيز دربرمي‌گيرد.


در دو اسلايد بعدي ما عكس‌هايي از رهبران رنگ و رنگين‌كمان مي‌بينيم، از جمله زني با نام مستعار sher،پركارترين و محبوب‌ترين هنرمند رنگين‌كمان.رهبر رنگين‌كمان، امروز زني است با نام مستعار patches كه هنرش را در قالب يك quilter مجرب به نمايش مي گذارد.هنگامي كه رنگ درهاي مجازي خود را در دسامبر سال2000 بست، رنگين‌كمان حداقل تا چندي پيش رونق داشت.با اين حال نشانه هايي وجود دارد دال بر اينكه بازيگران ممكن است علاقه خود را از دست داده باشند.


هنگامي كه افراد به كانال متصل مي شدند، معمولا به واسطه تصاوير با خوشامد گويي ديگران روبرو مي شدند.بسياري از بازيگران از تصاوير ساخته شده توسط ديگران به عنوان نشانه براي برقراري ارتباط استفاده مي‌كنند.در سمت راست صفحه كانال فهرستي از اسامي مستعار بازيگران وجود دارد.بازيگران تصويري را انتخاب مي‌كنند و در آخرين لحظه پيش از نشان دادن آن، اسم مستعار دريافت كننده را وارد مي‌كنند.در اينجا، بازيگري با اسم مستعار Motosune تازه وارد كانال شده است.توجه كنيد كه چگونه بازيگران و همچنين بازيگر ديگري كه با اسم مستعار bizbille در كانال وجود دارند از او استقبال مي‌كنند.ملاحظه مي‌كنيم كه ارتباط شفاهي بسيار كم است.به طور خلاصه، تصاوير هم هنر هستند و هم نشانه‌‌اي براي تعامل،هم هنر و هم ارتباط.



فرضيات


در تحليل‌هاي خود از تصوير با دو فرضيه كار مي‌كردم: يكي اساساً روانشناختي بود و ديگري اجتماعي.در فصل 6 شاهدي براي اين مدعي آورده‌ام كه ساختن، نمايش و حتي ديدن تصاوير با برخي ويژگي‌هاي رسمي، خاصه اهميت الگو و تناسب (توازن)،همگي ابزاري براي خاتمه، تكميل يا كامل كردن است.بازيگران مايلند دنيايي امن و حتي جادويي ايجاد كنند كه در آن احساس امنيت و محبوبيت كنند.


در اثر اخيرم در پي آن بودم تا جوانب اجتماعي فعاليت كانال را مستقيماً با خود هنر پيوند دهم.فرضيه دوم بنده آن است كه تناسب دو جانبه ـ كه عمدتاً تناسب آينه‌اي خوانده مي‌شود ـ در تصاوير، نماد تصويري جوامع و ثبات گروهي است.يكي از گوياترين اصطلاحاتي كه انسجام ايجاد مي‌كند، تصويري است كه در وب‌سايت رنگين‌كمان قرار دارد. تصويري اوليه با دو بازوي باز، 9 صورت كوچك كه از كاراكترهاي ASCII ساخته شده‌اند را احاطه مي‌كند.زير اين تصوير اين پيام نوشته شده: ما در اينجا #mirc_rainbow همه را دوست داريم.


الگو و تناسب به مثابه ابزاري براي خاتمه دادن


تصاوير اتاق چت قابل اطمينان پر از زرق و برق، الگومند و متناسب اند.آنها برغم پيچيدگي‌شان از انسجامي چشمگير همراه با انبوهي از اشكال تزئيني ملموس و هنر قوم‌نگاري پيشين برخوردارند.همانگونه كه جيمز تري لينگ در كتابش با عنوان زبان زيبنده مي‌گويد، تزئين، گسترش و بسط اشياء به خاطر لذت ظاهري آنهاست.كتاب راهنماي طراحان گرافيك، الگو را طرحي متشكل از يك يا چند نقش تعريف مي‌كند كه به طور منظم در يك سلسله كنار هم قرار گرفته‌اند: يك نقش واحد، نقشي است كه طراح با آن و با تكرار آن روي يك صفحه به طور منظم و متوالي، طرحي را ايجاد مي‌كند.


رياضي‌دانان هفده نوع تناسب را مشخص‌ كرده‌اند.تناسب يعني تناظر در سايز، شكل و ترتيب دو طرف هواپيما، خط يا نقطه.معروفترين و آسان‌ترين آنها تناسب دوجانبه يا آينه‌اي است.اگر تصاوير از محور افقي يا عمودي تاه گردند، دو نيمه تصوير كه تناسب دوطرفه خواهد داشت، بطور كامل روي هم خواهند افتاد.


در هنر اتاق چت قابل اطمينان همانند هنر تزئيني، الگو و تناسب از طريق تكرار كلمات، نشانه‌هاي تصويري و نقش‌هاي رمزي ايجاد مي‌شود.اسلايد بعدي، بزرگ كردن تصويري كه پيش‌تر ديديم، يك نمونه بسيار خاص است كه نه تنها دربردارنده همان بازي گسترده با تصاوير است بلكه شامل 4 محور تناسب، افقي،عموي و نيز دو محور ضربدري مي‌شود.چرا كه اين طرح، يك مربع است.در دو اسلايد بعدي ما شاهد تكرار يك كلمه يا يك اسم مستعار يا يك نقش رمزي هستيم.


تناسب دوجانبه و انسجام گروهي


به طور خلاصه، فرضيه دوم من كه پس از انتشار كتاب Cyberpl@y گسترش پيدا كرد، آن است كه در ساختن، نشان دادن و ديدن تصاوير داراي تناسب دوجانبه يا آينه‌اي، بازيگران در حال ابراز درخواست خود براي مفهومي از اجتماع و جمع هستند.در پژوهش اخيرم، تصاوير تهيه شده براي بزرگداشت كانال رنگين كمان (به تعبير ديگر تولد اين گروه) را با تصاوير تهيه شده براي بزرگداشت تولد افراد خاص مقايسه كرده‌ام.


توجه داشته باشيد كه دو مورد فوق داراي يك تناسب عمودي و افقي كامل است، حال آنكه تصوير سمت چپ پايين بينابيني است و تصوير سمت راست پايين نامتقارن است.در اينجا نمونه‌هايي از تصاوير نامتقارن كه براي بزرگداشت تولد texxy تهيه شده‌اند را آورده‌ايم.


جالب اينكه دريافتم كه تصاوير بزرگداشت كانال دوبرابر متقارن‌تر از تصاوير بزرگداشت تولد افراد است و تصاوير تولد دو برابر بي‌نظم‌تر يا نامتقارن‌ترند.در اينجا همچنين تصويري است كه texxy از پيش خود را به منظور تشكر از ديگران براي پارتي آن‌لاين‌اش آماده كرده است: يك مربع كامل شامل چهار محور متقارن است و مربع‌هاي كوچك درون هر مربع نيز داراي 4 محور متقارن‌اند!


تصاوير تلويحي: Teddy Bears Galore


من نمي‌توانم به طور مفصل تصاوير تلويحي را توضيح دهم، در عين حال، دست كم مايلم چند كلمه‌اي در اين باره بگويم.مجدداً به تصاوير تلويحي كه در آغاز سخن به شما نشان دادم بنگريد.آنها يا احساسي و يا شاد و فكاهي هستند.بسياري از آنها را مي‌توان به عنوان تصاوير جذاب يا مطبوع طبقه بندي كرد.بسياري نيز بچه‌گانه و از سيرقهقرايي برخوردارند.هيچ چيز گوياتر از تصاوير خرس هاي teddy نيست چراكه در وسايلي كه من براي ساخت آنها استفاده كرده ام مشترك و شادي بازيگران در مقايسه با دنيايي كه در آن زندگي مي كنند راحت‌تر، امن‌تر و ساده‌تر مي باشد.


اجرا و بازي رسمي و تشريفاتي


پژوهش اخير من درخصوص هنر اتاق چت قابل اطمينان به من فهماند كه ما نه يكي بلكه با دوگونه متفاوت از عملكرد آن‌لاين مواجه هستيم.در مورد تظاهر و تقليد به كشيدن ماري‌جوانا و محصولات بازيگران Hament كه هر دو يك بديه‌گويي متني بودند، بايد گفت كه مهارت‌هاي افراد در آن خصوص قابل تحسين بودند.در عوض، در مورد هنر IRS به اعتقاد من، ما با يك عملكرد جمعي مواجه هستيم.با اين حال عقيده من بر اين است كه هنرنمايي هاي هنرمندان اصلي، به واسطه گروه تعيين و مشخص مي گردد.هنر اتاق چت قابل اطمينان گونه‌اي از بازي رسمي و تشريفاتي يا آيين سكولار شاد است كه در آن مادامي كه چه كسي استقبال مي‌كند يا چه كسي و چگونه مورد استقبال قرار مي‌گيرد چندان اهميت ندارد و گروه مادامي كه به تعهد خود در قبال آييني كه مشاركت اجتماعي مي باشد، ادامه مي دهد، تجربه باهم بودن، القاء و بازخواني مي گردد.
















نتايج


بايد بخاطر داشت كه اينترنت در كنار توزيع اطلاعات-عملكردهاي توزيعي، به نوعي "پيانوي بزرگ" تبديل شده است- ابزاري هيجاني كه را ه هاي بسياري را براي ارتباط و انتقال پيام انسان ها بدون نياز به برنامه ي آموزشي گسترده يا سخت افزارهاي پيچيده، فراهم كرده است.ملاحضه مي كنيم كه برخي تلاش ها در راستاي انتقال نسل فرهنگي كهن به رسانه هاي جديد و بهره برداري از امكانات جديد انجام گرفته است.در نمونه هاي ديگر، مشاهده تجربيات فرهنگي جديد نظير، هنر اتاق چت قابل اطمينان كه درباره آن بحث كرديم، هستيم.


در آغاز سخن اشاره كردم كه ميزان تغيير در زمانهاي ما گيج كننده است، و اين امر مشكلات بسياري براي محققاني كه خواهان تعليم رويدادها و تعميم تاثيرگزاري آن ها بر زندگي هستند، ايجاد كرده است.مطالعه ي موردي من از عملكرد بانشاط در ارتباط متني آن لاين تمايل كلي را نشان مي دهد كه در چت همزمان بروز مي كند.اين روند گاهي اوقات نيز در ايميل تجلي مي يابد.


در هنر اتاق چت قابل اطمينان اين پديده ي خاص ممكن است در آينده ي نه چندان دوري ناپديد گردد و كاربردهاي جديد فناوري جايگزين كاربردهاي قديمي گردد.اما اين مطالعه موردي دو نكته را نيز نشان مي دهد.اول: اين مطالعه نشان مي دهد كه افراد با سطح سواد متوسط و داشتن مهارتي نسبي از كامپيوتر مي توانند اشكال فرهنگي جديدي را ايجاد نمايند كه با ارزش ها و سنت هاي گذشته ارتباط معناداري داشته باشند، اما همزمان به آنها كمك مي كند تا جهت اين تغيير را عوض كنند.من بين سطح فردي و رواني تحليل و سطح فرهنگي آن تمايز قائل مي شوم: خواه اين فعاليت كه عملا به نفع افراد است، فراتر از اختيار من باشد و خواه اينكه نباشد.در عين حال، بر اين باورم كه اين امر استعداد غني سازي زندگي آن ها را دارد.دوم: اين مطالعه همچنين نشانه اي از آنچه ممكن است در معرض خطر ايجاد آيين سكولار يا مذهبي قرار گيرد را در اختيار مي نهد.در 10 سال گذشته بر اين باور بودم كه آيين يكي از حوزه هاي فعاليت انسان است كه نمي توان آن را به رسانه انتقال داد، خاصه به دليل تمايل مستقيم حواس كه در ادبيات انسان شناسي آيين بر آن تاكيد شده است.اما امروز نظرم تغيير كرده است.



منابع:



Baym, Nancy. 2000. Tune In, Log On: Soaps, Fandom, and Online Community.


Thousand Oaks, CA & London: Sage. (about r.a.t.s. (rec.arts.tv.soaps), a Usenet newsgroup that follows soap operas)


Bolter, Jay David. 1991. Writing Space: The Computer, Hypertext, and the History of Writing. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum. Chaps 1-4, pp. 1-62.


Cherny, Lynn. 1999. Conversation and Community: Chat in a Virtual World. Stanford:


CSLI Publications, Stanford, chaps. 1, 7. (about ElseMOO, a role-playing virtual reality that was a spin-off of LambdaMOO, the original MOO).


Danet, Brenda. 2001. Cyberpl@y: Communicating Online. Oxford: Berg Publishers, chapters 1, 3, 6. Chapter 6, about IRC art, is also available online at the book’s Companion Website, http://atar.mscc.huji.ac.il/~msdanet/cyberpl@y/. Best viewed in Internet Explorer. The online version includes all illustrations as well as the text. A text-only .pdf version can also be downloaded.


Danet, Brenda, Lucia Ruedenberg, and Yehudit Rosenbaum-Tamari. 1997. “’Hmmm...Where's That Smoke Coming From?' " Writing, Play and Performance on Internet Relay Chat". Journal of Computer-mediated Communication, 2, 4. http://www.ascusc.org/jcmc/vol2/issue4/.


Jones, Steven G., ed. 1997. Virtual Culture: Identity and Communication in Cybersociety. London, Thousand Oaks and New Delhi: Sage.


Porter, David, ed. 1997. Internet Culture. New York and London: Routledge, especially


papers by Shawn P.Wilbur, Derek Fioster, and Dave Healy.


Raymond, Eric S. 1996. The New Hackers' Dictionary (3rd ed). Cambridge, MA: M.I.T


Press. Especially Guy Steele Jr., "Confessions of a Happy Hacker," and Appendix B, "A Portrait of J. Random Hacker.” See also the online version, “The Jargon File,” http://beast.cc.emory.edu/Jargon30/JARGON.HTML Or


http://www.tuxedo.org/%7Eesr/jargon/ or


http://www.logophilia.com/jargon/jargon.html.


Reid, Elizabeth. 1996. Communication and Community on Internet Relay Chat: Constructing Communities. In High Noon on the Electronic Frontier: Conceptual Issues in Cyberspace, edited by P. Ludlow. Cambridge, Ma: M.I.T. Press. (excerpted from Reid, Elizabeth. 1991. Electropolis: Communication and Community on Internet Relay Chat. http://home.earthlink.net/~aluluei/work.htm; pioneering student study of communication and culture on IRC).


Turkle, Sherry. 1995. Life on the Screen: Identity in the Age of the Internet. New York,


NY: Simon & Schuster. Introduction and Chapter 1, pp. 9-49.


Werry, Christopher C. 1996. "Linguistic and Interactional Features of Internet Relay


Chat." Pp. 47-64 in Computer-mediated Communication: Linguistic, Social and Cross-cultural Perspectives, edited by S. C. Herring, pp. 47-64. Philadelphia and Amsterdam: John Benjamins.

 

منبع: دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی