دکتر خرمشاد تشریح کرد:

انقلابیون به دنبال دموکراسی اسلامی

تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۰

شاید زمانی‌که آن جوان تونسی خود را به آتش می‌کشید نمی‌دانست، خزان زندگی او بهانه آغاز تحولات جدیدی خواهد بود که "بهار عربی" نام می‌گیرد. تحولاتی که هنوز هم بسیاری بر این باورند تنها اقدامی برای رسیدن به دموکراسی غربی است...

گرداب- هنوز هم بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند که ملت‌های منطقه، علی‌رغم رنجی که از سال‌ها وابستگی به غرب کشیده‌اند، ‌به دنبال دموکراسی از نوع غربی هستند. ارزیابی این تحلیل‌ها را با دکتر "محمدباقر خرمشاد"، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم.
 
- امروز بسیاری از تحلیل‌گران داخلی بر این باورند که خیزش‌های مردم منطقه تنها برای رسیدن به دموکراسی شکل گرفته و به دنبال مبارزه با استعمار نیست؛ ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟

اگر ما این حرف را بپذیریم؛ ‌سؤال این جاست که دموکراسی نقطه‌ مقابل چیست؟ دموکراسی نقطه‌‌ مقابل استبداد و دیکتاتوری است. دیکتاتوری‌هایی که به نظر می‌رسد با حمایت‌های خارجی توانستند باقی بمانند که عمدتاً از سوی غرب و به خصوص ایالات متحده‌ آمریکا بوده است.
در نتیجه اگر مردم این کشورها به دنبال دموکراسی بروند؛ طالب نوعی از دموکراسی خواهند بود که به طور قطع غرب در درونش نباشد. دوباره این سؤال پیش خواهد آمد که پس این دموکراسی چه جایگزینی برای فاکتورهای غربی دارد؟ پاسخ به این پرسش نیز واضح است، بیش‌تر تحلیل‌گران غربی معتقدند که دو دهه است که منطقه‌ جهان اسلام به خصوص بخشی از جهان اسلام که گرفتار دیکتاتوری و استبداد بوده در جست‌وجوی دموکراسی و اسلام سیاسی است.
 
وقتی مردم طالب اسلام سیاسی باشند پس می‌توان گفت این خیزش‌ها بیداری اسلامی، یعنی بیداری برضد شب و ظلمت استبداد دیکتاتور و استعمار استکبار با تکیه و پشتیبانی فرهنگ تمدن اسلامی این سرزمین‌هاست. به همین جهت است که امروز تونسی‌ها می‌گویند که در جست‌وجوی کرامت هستند، کرامت در چه؟ در غرب‌گرایی؟ در دموکراسی لیبرال؟ در دموکراسی سکولار؟ قطعاً نه! بلکه خواهان کرامتی هستند که ریشه در فرهنگ و تمدن اسلامی آن‌ها داشته باشد.

- به نظر شما تخصیص بودجه‌ میلیاردی برای ایجاد دموکراسی در این کشورها چه پیامد‌هایی خواهد داشت؟
اولین سؤال این است که آیا دموکراسی با پول گسترش پیدا می‌کند؟ و دوم این‌که دموکراسی یک پروژه یا یک پروسه است؟

باراک اوباما دقیقاً دارد اشتباهی را تکرار می‌کند که بوش پسر مرتکب آن شد. او فکر می‌کرد دموکراسی "بسته‌ای‌"‌‌ است که آن را در غرب تدارک می‌بیند و سپس از آن جا به دیگر کشورها گسترش پیدا می‌کند، اما در واقع دموکراسی یک پروسه است و یک پروژه نیست!

مطلب سوم این که، ملت‌ها در جست‌وجوی دموکراسی مطابق با فرهنگ و شرایط جامعه‌ خودشان هستند. آیا ملت‌هایی که مسلمان هستند مثل مصر و تونس می‌توانند تحقیر شدن خودشان را از سوی اسرائیل تحمل کنند؟ چرا که هنوز هم اسرائیل با حمایت‌های علنی آمریکا به دنبال تأمین منافع خود است. به عنوان مثال، هنوز هم خواستار آزاد شدن تنها اسیر اسرائیلی در دستان حماس است، اما کوچک‌ترین  اشاره‌ای به ده‌ها هزار فلسطینی اسیر و گرفتار در زندان‌های اسرائیل نمی‌شود. به نظر می‌رسد نمی‌توان با پول، ملت‌ها را تغییر داد و وادارشان کرد که دیروز را فراموش کنند و به دموکراسی از نوع آمریکایی‌اش روی بیاورند.

نکته‌ دیگر این است که چرا اوباما ناگهان به این فکر افتاده که به دموکراتیزه کردن این کشورها کمک کند؟ آیا همین آقای اوباما و رئیس‌جمهور قبلی ایالات متحده نبودند که از حسنی مبارک حمایت می‌کردند؟ و یا آیا مردم مصر یادشان رفته که هر چه کشیده‌اند و هر چه کشته داده‌اند از این‌ها  بوده است؟


- شما علت اصلی تخصیص این بودجه، ‌آن هم در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکایی با بحران اقتصادی دست به گریبان هستند را چه می‌دانید؟
به نظر می‌رسد این اقدام بیهوده نیز گواهی دیگر است که نشان می‌دهد غرب در مواجهه با سیل خروشان مردم منطقه، دچار انفعال و غافل‌گیری شده است و اقداماتی نامعقول را در پیش گرفته است.

منبع: برهان