به گزارش
گرداب، گراهام فولر (معاون اسبق شوراي اطلاعات داخلي در سازمان CIA) در روزنامه كريستين ساينس مانيتور نوشت: رژيم عربستان اكنون وحشت زده پرچم مخالفت صريح با ايران را در سراسر جهان اسلام به دست گرفته و حتي گوي سبقت را در اين زمينه از واشنگتن ربوده است.
قرائت رياض در اين ميان غلط و به شكل خطرناكي گمراه كننده است. هراس پادشاهي سعودي از اينكه حاكميت استبدادي باثبات آنان طي نيم قرن گذشته اكنون مورد شديدترين تهديدهاست، قابل درك است. آنها اكنون تصميم گرفته اند روي ايران به عنوان منبع اصلي تحريك انقلاب هاي مردم انگشت بگذارند.
كارشناس ارشد موسسه رند اضافه مي كند: ايران كارت هاي سياست خارجي خود را در طول سال ها به گونه اي با زيركي بازي كرده است. براي اكثر افكار عمومي خاورميانه، تهران مخالف استيلاي آمريكا و حمايتش از سياستهاي اسرائيل در سرزمين هاي اشغالي است. اين براي مردم منطقه جذاب است، به خصوص در دولت هاي ديكتاتوري بي مايه اي كه مورد حمايت آمريكا بوده اند. نظرسنجي ها حاكي از اين است كه سطح نگراني افكار عمومي جهان عرب از سلاح هاي اتمي بالقوه ايران بسيار پائين است.
فولر مي نويسد: نظري به سازمان مقاومت فلسطيني حماس كه مورد حمايت ايران و اعراب هست، بياندازيد. حماس مطمئنا به اين واسطه كه يك جنبش سني بنيادگرا است رياض را تهديد نمي كند. تهديد او از اين بابت است كه اصولا ضدسلطنتي است، فلسطيني ها را دعوت به مبارزه مسلحانه كرده و نيروهاي ضداستبدادي مردمي در صحنه را نمايندگي مي كند.
آن چيزي كه دربار سعودي را عصباني كرده توده گرايي كنترل نشده است. رياض همچنين به دنبال خنثي كردن اجتماع شيعه مسلط و تحت رهبري حزب الله است كه از محبوبيت زيادي در بين سني هاي خارج از لبنان به خاطر مقاومت سرسختانه اش در برابر قدرت نظامي اسرائيل، برخوردار است.
بنابراين امروز رياض مي كوشد ايران را به عنوان مركز بزرگ تهديد عليه پادشاهي عرب وانمود كند. نه به دليل اينكه فارس است. عمدتا به اين دليل كه شيعه است، مذهبي كه از لحاظ اعتقادي به شدت مورد تنفر وهابي ها و القاعده است. وهابي ها نه تنها از شيعه متنفرند بلكه از "تهديد" داخلي يك اقليت سركوب شده شيعه در عربستان سعودي در هراس هستند كه بايد دهان آنها را بسته نگه داشت. از آن مهمتر، به جمعيت شيعه سركوب شده در بحرين (يك اكثريت مطلق) نبايد اجازه داده شود از طريق انتخابات قدرت بگيرند، همان گونه كه در عراق اتفاق افتاد. بحرين و عربستان با حركت تاريخ مي جنگند و در حال باختن هستند.
اين مقام سابق سرويس جاسوسي آمريكا، بي ثباتي فعلي را ناشي از باز شدن انفجارآميز ديكتاتوري هاي منطقه خوانده و يادآور مي شود: بنابراين دعوت يأس آميز عربستان براي ايجاد يك كلوپي از پادشاهان و دولت هاي سني متحد در جنوب و شرق آسيا جهت ايجاد جبهه اي عليه ايران برخلاف سياست روشن بينانه اي است كه آمريكا بايد در اين منطقه دنبال كند.
سياست هاي ضد ايران چارچوب معناداري براي ايجاد يك نظم جديد منطقه اي به وجود نمي آورد. مصر ممكن است كه علاقه ويژه اي به ايران نداشته باشد، ولي رژيم جديد آن به روشني درك مي كند كه دشمني با كشور مهمي مثل ايران غيرسازنده است. تركيه نيز منفعت بيشتر را در جذب ايران و نه در رويارويي بي ثمر و خشن با آن مي بيند. رژيم سركوبگر و اقليت در بحرين با تحول تهديد مي شود و اينك به طور معمول در يك بازي مذبوحانه نهايي به عربستان متوسل شده است.
فولر همچنين معتقد است: عربستان سعودي احتمالا يك جنگ واقعي با ايران را نمي خواهد. ولي اميدوار است كه موضع افراطي اش در خصوص ايران به جلب سكوت بلاشرط آمريكا از موضع ضددموكراسي خود رياض كمك كند. ولي آيا واشنگتن بايد در اين مسير قدم گذارد؟ اگر آمريكا خواهان آينده اي با ثبات و معقول براي خاورميانه است، نبايد از رياض دنباله روي كند.
رياض ممكن است در تطميع جمعيت خود در مقابل شورش داخلي موفق شود. ولي آمريكا نبايد، حتي در بهترين شرايط، ستاره بخت خود را به "كشتي راهنماي عربستان" وابسته كند. به خصوص حالا كه رياض در تلاش براي توقف فرآيند آهسته ولي غيرقابل اجتناب و پيچيده بهار عرب، تمايلات افراطي فرقه اي و ايدئولوژيك را مورد سوء استفاده قرار داده است.
منبع:
کیهان