بازی‌هایی که در اروپا ممنوع است در ایران فروخته می‌شود!

تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۰

در یک نمایشگاهی که متولی آن وزارت ارشاد بود در یک غرفه بازیهای ممنوعه نقد و بررسی می شد و در یک غرفه دیگر همین بازیها به فروش می رسید. والدین اعتراض می کردند که خوب تکلیفتان را معلوم کنید!

گرداب- مهندس مهدی حق وردی از معدود کارشناسان بازیهای رایانه ای است که به طور جدی، مداوم و از نزدیک این حوزه را مورد پی گیری قرار می دهد. چند سالی می شود که وبلاگ شخصی این جوان فارغ التصیل عمران با عنوان جهاد مجازی یکی از به روزترین مراجع خبر و تحلیل و مقاله درباره بازیهای رایانه ای است. چراکه به بازار بازیهای رایانه ای تسلط دارد و بسیاری از آنها را خود به بازی نشسته است. ماجرای بنیاد ملی ورده بندی بازی‌ها موضوعی بود که محور گفتگوی ما با او را در یک بعد از ظهر گرم تابستان انجام شد.

- یکی از اقداماتی که باید انجام می شد و ما در چند سال گذشته خیلی روی آن شعار می دادیم بحث رده بندی و نظارت بر بازیهای رایانه ای بود. این حرکت به چه شکلی انجام شد؟
۴-۵ سال پیش طی تذکری که مقام معظم رهبری به شورای عالی انقلاب فرهنگی دادند، بنیاد ملی بازیهای رایانه ای یا ESRA با هدف رده بندی بازیهای رایانه ای و حمایت از تولیدات بازیهای رایانه ای راه اندازی شد. بحث خیلی خوبی بود و جای خالی آن واقعا احساس می شد اما متاسفانه بنیاد به ضد کارکرد خودش تبدیل شد.

اول اینکه اگر ما قبلا بازیهای بدون هولوگرام در بازارمان توزیع می شد شاید خیلی ایرادی به آن وارد نبود، اما الان که بازیها با هولوگرام و مجوز وزارت ارشاد با محتوای غیر اخلاقی و بازیهایی در حوزه اسلام هراسی، ایران هراسی، شیعه هراسی وارد بازار می شود دیگر جای هیچ گونه توجیهی باقی نمی ماند و والدین را نسبت به این رده بندی بی‌اعتماد می کند. در صورتی که شعار دوستان این بود که این رده بندی را به کل دنیای اسلام و کشورهای همسایه تعمیم بدهد. اما وقتی در داخل نتوانند به یک موفقیت برسند مطمئنا در کشورهای اسلامی هم به این نتایج نخواهند رسید.

- مصادیق این اشتباهات چقدر بوده و دامنه آن در چه حد گسترده است؟
شما ببینید وقتی دوستان بنیاد و رئیس آن صحبت می کنند و می گویند ما هدفمان رده بندی بازیها بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی است واقعا حتی یک مورد سهوی هم قابل قبول نیست. حد توقع جامعه این است. در یک نمایشگاهی که متولی آن وزارت ارشاد بود در یک غرفه بازیهای ممنوعه نقد و بررسی می شد و در یک غرفه دیگر همین بازیها به فروش می رسید. والدین اعتراض می کردند که خوب تکلیفتان را معلوم کنید. آیا این بازی مجاز است یا ممنوع؟ اگر مجاز است این غرفه را جمع کنید. اگر ممنوع است پس چرا بازی فروخته می شود؟ من به اعتماد هولوگرام جمهوری اسلامی ایران رفته ام این بازی را خریده ام و در آن تصاویری پخش می شود که حتی در کوچه و خیابان هم فرزند من با آن مواجه نمی شود.

از طرف دیگر این اشتباهات بیشتر از یکی دو مورد است. بعضی از موارد نیاز به تحلیل و بررسی دارد. به طور مثال شاید دوستان متوجه مباحث پشت پرده بازی "آیین قاتل" (assassin creed) نشده باشند که این بازی ضد ایرانی، ضد اسلامی و ضد شیعه است. شاید اسم حضرت علی علیه السلام را ندیده اند در آن مکان تروریست ها. شاید متوجه نشده اند که شوالیه های معبد چه کسانی بوده اند که دارند ترور می شوند و پایه گذاران جنبش های فراماسونری بوده اند. شاید متوجه نشده اند که این شخص قاتل مسلمان شیعه ایرانی است. شاید هم چنین مباحثی را با این رویکرد قبول نداشته باشند.

ولی یک موقع یک بازی می آید به بازار که اسمش می شود "باربی و ۱۲ رقاص". اسم بازی حکایت از محتوا می کند. ولی وقتی شما به سامانه پیامک بنیاد ملی بازیهای رایانه ای پیامک می زنید می نویسد: محتوا نامشخص، بازی مجاز! خیلی جالب است. این بازی ویژه آموزش رقص به دختر بچه هاست و در اتحادیه اروپا مثبت ۳ سال اعلام شده. اما در بنیاد ملی بازیهای رایانه ای دوستان گفته اند نه دختر بچه های ما سه ساله نمی توانند رقص یاد بگیرند، بلکه ۷ سال به بالا می توانند! یعنی بازی برای هفت سال به بالا مجاز است. و الان این بازی با مجوز وزارت ارشاد دارد توزیع می شود. یعنی اگر فردا دیدید دختر بچه شما در مهد کودک با این بازی مشغول بوده و آموزش رقص دیده زیاد به مهد کودک ایراد نگیرید چون این بازی مجاز اعلام شده. خیلی از بازیهای دیگر هم هست. که این بازی مصداق علنی اش است که بیشتر از یک سال است این نکات درباره آن بیان شده ولی دوستان باز هم اصرار دارند که این بازی باید همچنان مجاز باشد!

- شاید نظر کارشناسان آن‌ها این است.
بنده هم به این اشاره کردم. علاوه بر آن نوع روش برخورد در حمایت از بازیهای ایرانی، نوع حمایت ها و همه این موارد باید در یک سیستم خیلی جدی و کارشناسی باشد. اما به عنوان مثال ما تا به حال اسامی کارشناسان بنیاد ملی بازیهای رایانه ای را هیچ جا نتوانسته ایم پیدا کنیم. اینکه دوستان اعلام می کنند از تعداد زیادی کارشناسان در حوزه های مختلف استفاده می شود؛ اسمی از این کارشناسان هیچ جا نیامده. دلیل رد یا تایید یک بازی را هم اعلام نمی کنند. یا حتی بحث چالشی مطرح نمی کنند که بازی اصلاح شود.

- این سیستم در فرایند فروش و بازار چقدر اعمال می شود؟
از یک طرف هم بنیاد دارد بازیها را رده بندی می کند و ممنوع اعلام می کند اما هیچ ارگانی نیست که جلوی فروش این بازیها ممنوعه را بگیرد. یعنی عملا بازیهای ممنوع به یک لیست سیاه برای کاربران تبدیل شده است که خیلی از گیمرها بازیهایشان را از این لیست انتخاب و خریداری می کنند. این طور است که رده بندی و مجوز به ضد کارکرد خودش تبدیل شده است. این ناهماهنگی و جزیره ای عمل کردن در حوزه های فرهنگی به جای کار به صورت سازمان یافته مشکل ایجاد کرده. آنقدر که بعضی می گویند اگر بنیاد این بخش کارش را تعطیل کند بیشتر به نفع انقلاب اسلامی است.

- درست است که بر بازار کسی نظارت ندارد و اعمال قانون نمی کند اما خانواده ها خیلی به این رده بندی و هولوگرام و مجوزها توجه می کنند.
درست است. اما یک مشکل دیگر هم هست. اینکه ما خیلی از بازیهای جدید و روز را سراغ داریم که اینها رده بندی نشده اند. اتفاقا خیلی از این بازی ها پر طرفدار هم هستند. سیستم رده بندی باید به مصادیق روز بپرازد و بازی که الان مبتلا به جامعه است باید رده بندی بشود. رده بندی بازیهایی که طرفدار زیادی ندارد هیچ نتیجه ای ندارد. از طرف دیگر همین رده بندی هم که وجود دارد خیلی از بازی ها را در بر نگرفته است. عمده رده بندی هایی که در بازار می بینیم اول ESRB است که متعلق به امریکا است. و رده بندی PEGI که برای اتحادیه اروپاست. قطعا این رده بندی هیچ وقت با فرهنگ ایرانی اسلامی ما سنخیت ندارد. جالب اینکه یک سری از بازیهایی که خیلی از کشورهای اروپایی و غربی ممنوع اعلام کرده اند و جلوی فروشش را گرفته اند در ایران ما با قیمتی کمتر از نیم دلار فروخته می شود!

- این ممنوع شدن در اجرا هم کارکرد مثبتی دارد؟
نکته بسیار قابل تامل این است که اگر ما در حوزه ممنوع کردن بازیها وارد بشویم اما جایگزین این بازیها را وارد بازار نکنیم؛ چه اتفاقی می افتد؟ اگر فلان بازی که مروج سحر و جادو است و پر است از نمادهای ضد اسلامی را جمع کنیم به جای ان چه بازی برای عرضه داریم؟ وقتی جایگزین قابل قبول نداشته باشیم تنها اتفاقی که می افتد به وجود آمدن بازار سیاه است. یعنی یک سویه عمل کردن. تنها رده بندی بازی و محدود کردن بدون جایگزین باز هم خروجی منفی دارد.

البته اگر بخواهیم انصاف به خرج بدهیم تنها کاری جدی که در کشور ما در خصوص بازیهای رایانه ای که در حوزه اجرا انجام شده است همین بنیاد ملی بازیها و رده بندی سنی بوده است. البته اگر بازیهای که در بخش خصوصی و سایر ارگان ها مثل بسیج تولید شده را جدا کنیم. سوال این است که در مقابل این حجم انتقادات مسئولین مربوطه و متصدیان امر چه واکنشی داشته اند؟ چه توضیحاتی داده اند؟ آیا حرکت اصلاحی انجام شده؟

راستش باید بپذیریم که ما با چند سال فاصله نسبت به دیگر کشورها وادر این حوزه شده ایم. و بهترین کار اجرایی که باید صورت می گرفت به عنوان اولین کار همین بحث اقداماتی است که بنیاد در خصوص رده بندی و حمایت از بازیها انجام می دهد. اما باید بپذیریم که بالطبع ممکن است یک بازی را چند نفر انجام بدهند و از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار بدهند. حتی شاید از ۲۰ نفر کارشناس ۱۹ نفر منعی برای بازی احساس نکنند.

اینجا جای شک وجود دارد که بنیاد ملی بازیهای رایانه ای وقتی اشتباهی صورت می گیرد که یک امر طبیعی است، وقتی اعتراضی به آن می شود و مصادیق غلط در یک بازی بیان می شود به نظر می رسد دیگر تعلل در اصلاح این موضوع دیگر جای توجیه ندارد. یعنی حتی اگر سهوی اتفاقی افتاده باشد، در اصلاح آن مصداق در حالی‌که در اکثر رسانه ها به آن موضوع اعتراض شده است تعلل معنی ندارد. این حساسیت برانگیز است که چرا مثلا با گذشت یک سال از اعتراض ها به همین بازی باربی چرا هنوز بنیاد دست به اصلاح نزده است. این در مورد دیگر بازیها هم هست.

منبع: تریبون مستضعفین