ابوحمزهات اوج عشق بازي با معبود و مكارمالاخلاق تو درس درست زيستن است.
گرداب- ای زمزمه گر معرفت و معنويت
سجاده ات را به وسعت تمام هستي گسترده اي تا هرچه عبادت و راز و نياز است سهم تو باشد. هركس را از دنيا بهرهاي است و بهره تو سجدههاي طولاني و استغاثههايي است كه در برابر محبوب و معبودت داشتي و چه اندوختهاي بالاتر از اين.
سهم تو، مناجات و راز و نيازهايي است كه انسان را به خدا مي رساند و بالهاي پروازي است كه خاك را به افلاك پيوند مي زند.
ای نگين انگشتری عبوديت
اگر صحيفه سجاديهات نبود ما به كدام زبان آشنا با خداي خويش سخن ميگفتيم و با چه رو و آبرويي پيش چشمان او ميايستاديم؟
اگر زمزمههاي عارفانهات جان هستي را نمي نواخت، چه كس ميدانست چگونه بايد با خداي خويش راز گويد و نياز خواهد؟
ای زينت حق پرستان
اگر تو نبودي و اگر زمزمههای تو نبود فضاي بين ما و معبود فضايي بي روح و بي معنا بود و حرفي براي گفتن باقي نميماند.
ابوحمزهات اوج عشق بازي با معبود و مكارمالاخلاق تو درس درست زيستن است.
هيچ چيز تو را از او جدا نميكرد حتي آنگاه كه به نماز ايستاده بودي و ماري به پايت پيچيد و پايت را گزيد و تو بياعتنا به آنهمه درد به راز و نيازت ادامه دادي تا از آسمان ندا رسيد "انت زينالعابدين".
روز ولادت تو روز اتصال انسان به خداست و روز تولد راز و نيازها و سجده هايي خالصانه براي معبود.