فرماندهی مجازی آمريکا در کشمکش با فناوری و مسائل سیاسی

تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۰

ستاد فرماندهی مجازی پنتاگون که از آغاز به کار آن زمان زیادی نمي گذرد، نزدیک به هزار نفر را استخدام کرده و همچنان نیروی کار و امکانات خود را در فورت مید گسترش می‌دهد.

به گزارش گرداب، اشراف به نقل از مجله دفاع ملي نوشت:  با وجود رشد سریع و آتشین، مسئولیتهای سایبرکام (فرماندهی مجازی) به عنوان محافظ شبکه های اطلاعات نظامی امریکا هنوز مبهم است.

مقامات فرماندهی هنوز واقف نیستند که چگونه می توانند به حملات مجازی پاسخ دهند که نه تنها بر شبکه های نظامی بلکه بر سیستم های شهری نیز می تواند تاثیرگذار باشد. آنها همچنین با سوالات بزرگ فلسفی  در کشمکش هستند که فضای مجازی چگونه می تواند متناسب با استراتژی نظامی باشد. ناآشنایی با حوزه تهدید، تعیین بهترین روش برای دفاع از شبکه ها و اینکه چه سرمایه گذاری هایی باید برای آینده صورت پذیرد را دشوار ساخته است.

"رابرت اشمیدل"، معاون فرماندهی مجازی امریکا، معتقد است: جهان فضای مجازی با کمبود واقعی اصول و خط مشی مواجه است. او می گوید: «یکی از چالشهای بزرگ سازمان، شناخت این موضوع است که چگونه فضای مجازی را عملیاتی کنیم؛ به تعبیر او رابطه بین اصول فنی و مفهومی.»

اشمیدل در یک کنفرانس سرمایه گذاران صنایع دفاعی در "آرلینگتون" که از سوی "کردیت سوئیس" تشکیل شده بود گفت: «باید بحث گسترده ای در مورد اینکه "ما چگونه باید با تهدیدات اینترنتی مقابله کنیم" در داخل و خارج از محیط وزارت دفاع صورت گیرد.»

او گفت: «چالشهای سایبرکام گسترده است. در کنار سیاست، یکی از بزرگترین ابهامات در حملات مجازی، خطوط قدرت است.»

وی این سوال را طرح کرد: «ما چگونه می توانیم در برابر اتفاقاتی که در صدم ثانیه در فضای مجازی رخ می دهد، واکنش نشان دهیم. چگونه است که ارتش در فرآیند فرماندهی و کنترل پاسخ به موشکهای هسته ای دشمن مسلط است، اما سایبرکام هنوز مطمئن نیست که مثلا در برابر ویروس های کامپیوتری آلوده و مخرب شبکه برق کشور چه نقشی دارد.»

 اشمیدل افزود: «لازم است که اقدامات جلوگیری از سقوط زیرساخت های حیاتی در چند دقیقه صورت بپذیرد که نیازمند زنجیره نا متمرکز فرماندهی بیشتری است. همچنین نیاز به برنامه ریزی قابل توجه در این زمینه است. وزارت امنیت داخلی متهم به حمایت از بخش غیرنظامی دولت و شبکه های بخش خصوصی است. اما اینکه چگونه وزارت امنیت داخلی و وزارت دفاع با هم فعالیت می کنند، موضوعی آشفته است.»

اشمیدل اذعان کرد: «سایبرکام در صورت نیاز به وزارت امنیت داخلی کمک های فنی می کند.»

اشمیدل ادامه داد: «سایبرکام باید در کوتاه مدت پایه استعداد خود را بر کارشناسان فناوری اطلاعات، مهندسان شبکه و تحلیلگران قرار دهد. یکی از عمده ترین نیازهای ما تحلیل گرانند. تحلیل گر مناسب نه تنها دانش علوم سخت امنیت فضای مجازی را دارد، بلکه می داند که ارتش چگونه با اطلاعات کار می کند. بسیاری از بحث های امروز در مورد فضای مجازی یا بسیار فنی گرا و یا بسیار احساسی است و یا هر دوی اینهاست.»

 او می خواهد مذاکراتی در سطح ملی شبیه به آنچه در دهه 1950 و دهه 1960 اتفاق افتاد را ببیند، زمانی که ایالات متحده با موضوع استفاده از سلاح های هسته ای دست به گریبان بود.

اشمیدل این سؤال را مطرح می کند که بازدارندگی استراتژیک چگونه در فضای مجازی قابل اجراست؟ این نوع از گفتگوی آگاهانه در مورد فضای مجازی و روشی که ما برای عملکرد در این فضا داریم، اولین گام پیشروی ماست.

همچنین وی بیان می کند که از لحاظ فنی، فرمانده به دنبال ساخت یک تصویر عملیاتی مشترک است که به رهبران سایبرکام اجازه می دهد، بر فعالیت های طیف کاملی از شبکه های دفاعی نظارت کند. در حال حاضر فرماندهی بر صدها سیستم اطلاعاتی که از سوی سرویس های نظامی و سازمان های دفاعی اداره می شود، نظارتی ناچیز دارد و یا اصلا هیچ نظارتی ندارد. دسترسی به یک تصور مشترک آسان به نظر می رسد اما بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که کارشناسان پیش بینی می کنند.

به عقیده اشمیدل، سوال دشوار دیگر برای سایبرکام تعریف چیزی به نام دفاع از شبکه است. معمولا بدان معنی است که آیا سیستم سخت شده است و یا اینکه نرم افزار آنتی ویروس نصب شده است. اما در سال های اخیر معلوم شده است که آنچه شبکه های دفاعی را آسیب پذیر کرده است طراحی کاربران ضخیم آنهاست. کاربر ضخیم، یک کامپیوتر در شبکه مرکزی است که قابلیت استقلال از سرور مرکزی را فراهم می کند. در مقابل، کاربر نازک، یک کامپیوتر به شدت وابسته به برنامه های کاربردی کامپیوتر مرکزی است.

اشمیدل اظهار می کند: «طراحان کاربری ضخیم بزرگترین عامل آسیب پذیری ما هستند. اکثر کارکنان با کامپیوتر های شخصی چندجانبه خود می توانند هر واحدی را مورد هدف قرار دهند. یک کاربر نازک، یا یک محیط ابر محاسبه ای راحت تر می تواند دفاع شود.»

به گفته اشمیدل، شرکت های صنایع دفاعی و فناوری اطلاعات در انتظارند تا سایبرکام افشا کند که چه فناوری سرمایه گذاری در برنامه ساختن است. اما فرماندهی لیست درخواستی واضحی برای سخت افزار و نرم افزارهای جدید ندارد. سازمان های نظامی مجازی مجبورند یک تعدیل فرهنگی در جهانی به وجود بیاورند که به مراتب متفاوت از کسب و کار خرید سلاح های سنتی است.

او می پرسد: «کجا می توانید تعادلی بین سلاح های متعارف (مانند کشتی و هواپیما) و سلاح های مجازی بیابید؟ در فضای مجازی ما باید چه کاری انجام دهیم؟»

وی اشاره کرد که، سایبرکام قدرت تدارکات ندارد. بیشتر بودجه آن برای مردم و تسهیلات پرداخت می شود. سایبرکام باید بر خدمات نظامی و سازمان های وابسته تحقیق، توسعه و خرید محصولات جدید تکیه کند.

"دیوید بورن"، مقام ارشد اجرایی نیروی هوایی، نیز در کنفرانس کردیت سوئیس، گفت: «سرویس، مشتاق به حمایت از تلاش های اینترنتی است، اما انتظار دارد که شیب منحنی یادگیری تند باشد. ما باید مطلع تر شویم.»

بورن گفت: «ما چگونه این چیزها (فعالیت های مجازی) را به دست می آوریم؟ ما فعلا آنها را دسته بندی می کنیم.»

"چارلز کروم"، بازنشسته نیروی هوایی و معاون رئيس جمهور، از راه حل های امنیت مجازی در لاکهید مارتین کروپ، در کنفرانس صنعت در ماه ژانویه گفت: «مقامات در یک بخش محرمانه، در عین حال، در انتظار آمدن دولت با یک استراتژی منسجم اینترنتی هستند. آرایش پراکنده از مسئولیت های امنیت مجازی ایالات متحده، تنها  در مورد اینکه چه کسی قدرت رهایی از حملات شبکه ای دشمن را دارد و چه کسی قدرت تعیین مشروع بودن آن را دارد، سردرگمی ایجاد می کند.»

کروم پرسید: «چه اتفاقی می افتد اگر ما تاسیسات کشوری را نابود کنیم و برق بیمارستان قطع شود؟ اگر زیرساخت های حیاتی آمریکا با تروجان مورد حمله قرار می گرفت، آنگاه معلوم نبود که آیا یک عمل خصمانه تروریستی در نظر گرفته می شد یا نه. آستانه تحمل ما برای جنگ چیست، و چه وقت ما پاسخ حرکتی به موضوع می دهیم و می گوییم "کافی است".»

کروم ارتش را به خاطر تامین نکردن متخصصان راهنما برای مقامات غیر نظامی سرزنش می کند. او می گوید: «به نظر من ارتش از جنبه های استراتژیک اجتناب کرده و در عوض هنگام مشکلات فقط پول خرج کرده است. در ارتش، ما  در زمانی که به یک مشکل سخت بر می خوریم، چه کاری انجام می دهیم. ما یک سازمان ایجاد می کنیم. وزارت دفاع فرماندهی مجازی را ایجاد کرد. وقتی بوروکراسی قرار می گیرد، شاید کسی خواهد پرسید که استراتژی ما چه بود؟... من نمی گویم که بد است، اما عقب مانده به نظر می رسد.»

از نظر کروم، فرماندهی مجازی، در پاییز گذشته، قبل از موعد مقرر، بدون هیچ روند و استعدادی خود را عملیاتی نشان داده است. بخش خصوصی در مورد سرمایه گذاری در بخش فن آوری جنگ مجازی دوجنبه ای عمل کرده است، زیرا برای بسیاری از شرکت ها هنوز جنبه تجاری پیدا نکرده است. صنعت نیز به دولت می گوید: «هی! تو اطلاعات بیشتری نسبت به من دریافت کرده ای، چرا شروع به اشتراک گذاشتن آن نمی کنی؟»