گرداب- چهار شبکه داخلی نام برده شده به همراه دیگر مهرههای غرب در دایرهای علیه ارکان نظام و احکام اسلام، با نقاب مبارزه با نقض حقوق بشر به اجرای مأموریت خود از سوی سازمانهای جاسوسی، اطلاعاتی و تروریستی آمریکا و صهیونیسم بینالملل میپردازند.
یکی از کارگزاران جنگ نرم در این حوزه، "شیرین عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و طیف متبوع وی است که
حمایت از همجنس بازی، بهائیان، فواحش، اشرار و تروریستها را دنبال می کنند.
"شیرین عبادی" از عناصر ضدانقلاب داخل کشور از سوي "الهه هیکس" (عضو ایرانی سازمان آمریکایی دیده بان حقوق بشر و عضو کمیته جهانی وکلا برای دفاع از حقوق بشر با هدایت سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا) بهعنوان نماینده سازمان آمریکایی دیده بان حقوق بشر در ایران منصوب شده و مسؤول هماهنگی با شبکه داخل میشود. (نشریه ضدانقلابی کار، چاپ آلمان، شمارهی 152) همکاریهای گسترده "هیکس" و "عبادی" همچنین باعث می شود که هیکس در سال 74 پس از بازگشت از ایران، عبادی را برای تقدیر به سازمان آمریکایی دیده بان حقوق بشر معرفی کند و در نتیجه، کمک مالی سال 75 سازمان به او اعطا می شود.
شیرین عبادی بهدنبال دریافت کمک مالی از سازمان دیده بان حقوق بشر به سمت نماینده داخلی این سازمان در امور ایران منصوب می شود. این درحالی بود که وی در حاشیه مراسم اعطای جایزه در آمریکا از دیده بان حقوق بشر به روزنامه واشنگتن پست می گوید: «امروز من علیه آنچه در ایران می گذرد مبارزه میکنم. امیدوارم کاری که میکنم چیزی را تغییر دهد.»
شیرین عبادی در راستای همین فعالیتهای ضدانقلابی با بنیاد ضدانقلابی پژوهشهای زنان ایران که مسؤول آن "گلناز امین لاجوردی" است، ارتباط داشته و به همراه هیکس در سمینار هفتم آن که در سیاتل آمریکا برگزار شد، شرکت کرد. وی همچنین با بنیاد مطالعات ایران، وابسته به اشرف پهلوی مرتبط است.
بدینگونه الهه هیکس طی سال های اواخر دهه 70 با شناسایی عناصر ضدانقلاب و ناراضی، شبکهای از آنها را ساماندهی كرده و از آنها بهعنوان
بازوی اطلاعاتی و تبلیغاتی سازمان آمریکایی دیده بان حقوق بشر و ارتباط دادن آنها به محافل دیگر بهره گیری کرده است.
بخشی از فعالیت های هیکس و شبکه داخلی او در قالب اهدای کمک مالی به افراد مستحق شبکه تحت امر آمریکا در ایران برای پیگیری اصلاحهای مورد نظر آنها و تلاش روزافزون آنها برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بوده است؛ بهطوری که سازمان آمریکایی دیده بان حقوق بشر اعلام کرده از این طریق به بیش از 20 ایرانی طی 10سال اخیر کمک کرده است که عبارتاند از : "سیمین بهبهانی" (مشاور اشرف پهلوی و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران)، "شیرین عبادی"، "اکبر گنجی" (از نخستین پیاده نظام های فراری جنگ نرم در ایران)، "حمیدرضا جلایی پور"، "عبدالکریم سروش" (پدر معنوی حلقهی ضدانقلابی کیان، نویسندهی کتاب ایدئولوژی شیطانی و نظریه پرداز تئوری سیاه سکولاریسم دینی)، "فرج سرکوهی"، "پری اسکندری"، "ابراهیم نبوی" (عضو طیف نظریه پردازان مرکز بینالمللی گفتگوی تمدن ها)، "مینا اسدی" و "شهرنوش پارسی پور".
فعالیت های ضدامنیتی امثال شیرین عبادی، "شادی صدر" (عضو کمپین دخترکان و پسرکان)، "شهلا شرکت" (طیف لاییک حلقهی موسوم به کیان)، "مهرانگیزکار"، "هدی صابر" (آغاز فعالیت سیاسی با گروهک جنبش مسلمانان مبارز و مرتبط با یکی از هسته های تشکیلاتی سازمان تروریستی منافقین)، "ژانت آفاری" (از هواداران فرقه ضاله بهائیت و از نظریه پردازان فمینیستی بنیاد مطالعات ایران)، "فریبا داوودی مهاجر" (یکی از اعضای خانه آزادی وابسته به سازمان جاسوسی سیا و عضو شورای عالی ادوار دفتر تحکیم وحدت)، "بابک احمدی" (نویسنده لیبرالی که خواجه حافظ شیرازی را همجنس باز می داند) و دیگر فمینیست های لائیک و شوالیه های ناتوی فرهنگی وقتی تشدید می شود که این افراد در تماس با دیگر محافل ضدانقلاب خارج کشور و عناصر سیاسی- امنیتی آمریکا، پروژههای مشترکی را انجام می دهند.
در گزارش 32، تاریخ 6 اكتبر 2007 كه به «بيت العدل» بهایيان (مستقر در سرزمین های اشغالی- اسرائيل) ارسال شده، از «شيرين عبادي» و كانون مدافعان حقوق بشر به دليل برگزاري يك كنفرانس مطبوعاتي با عنوان «حق آموزش و پرورش» در 26 مهرماه 1386 تشكر شده است.
در اين گزارش كه از شيرين عبادي و اعضاي كانون غيرقانوني مدافعان حقوق بشر در ايران با عنوان احباي عزيز تأكيد شده است: «برگزاري اين كنفرانس، نشانهاي از حسن نيت و صداقت مسؤولين كانون و همچنين آمادگي جو ايران براي فعاليتهايي كه احباي عزيز در عرض چند سال گذشته به آن مبادرت ورزيدهاند، ميباشد. «بيتالعدل» توصيه مينماید كه هيأت ياران در نامهاي خطاب به كانون مدافعان حقوق بشر از حسن نيت، صداقت و شجاعت ايشان در دفاع از حقوق جامعهی بهايي تشكر كنند.»
بهدنبال این گزارش، سران بهاييت در «بيت العدل» مستقر در سرزمین های اشغالی با ارسال تقديرنامهاي به كانون مدافعان حقوق بشر ايران، از خدمات «شيرين عبادي» و ساير اعضاي اين كانون را به فرقه بهاييت صميمانه تقدير وتشکر مینمایند.
«عبادی» با نادیده گرفتن حقوق بنیادین ملت خود، در مصاحبه ای با خبرگزاری فرانسه از موضع ايران در موضوع هسته اي به شدت انتقاد كرد و گفت: «ايران نبايد بر حق دستيابي، به انرژي هسته اي اصرار كند.» شاید اگر خانم «عبادی» در زمان مصدق زندگی می کرد، بهطورحتم طرف انگلیسی ها را می گرفت و در کنار انگلیسی ها روبروی نهضت مردمی ملی شدن صنعت نفت می ایستاد.
«شیرین عبادی» هم چنین پس از انتشار گزارش «البرادعي» مديركل وقت آژانس بين المللي انرژي اتمي در مورد انحراف نداشتن ايران از فعاليت هاي هسته اي، گفت: «من كاري به اين گزارش ندارم. حرف من اين است كه غني سازي بايد هرچه زودتر متوقف شود.» (شيرين عبادي: كار به البرادعي نداريم، غني سازي نكنيد- سايت عصر ايران- 30آبان 86) وی در موضعی وطن فروشانه و خائنانه خطاب به سران 8 كشور صنعتي تأكيد کرده بود كه در خصوص ايران رويهی تحريم را در پيش گيرند. (حمله شيرين عبادي به تصميماتG8- چرا در مقابل ايران كوتاه آمديد؟- خبرگزاري آكي ايتاليا- سايت عصر ايران- 20تير 88)
روزی نشریه فرانسوي «ماريان» به نقل از شیرین عبادی نوشت: «در قطعنامه هاي اول و دوم شوراي امنيت مجازاتهايي عليه ايرانيان در نظر گرفته شد، اما الان وقت آن است كه اين مجازات ها بيشتر شود؛ مي شود همانطور كه در فهرست مجازات هاي سازمان ملل متحد پيشنهاد شده مجازات هاي وسيع تري را عليه ايرانيان در نظر گرفت.» (ايران نيوز به نقل از نشريه فرانسوي ماريان- يكم آذر86)
کمیتهی صلح نوبل نیز در بیانیهی خود دربارهی جایزهی «شیرین عبادی» به این نکته تأکید کرده بود که «شيرين عبادي تمايل و توانايي خود را براي همكاري با نمايندگان گروه هاي سكولار به اثبات رسانيده است.» (بيانيهی كميتهی صلح نوبل دربارهی جايزهی شيرين عبادي)
رییس کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر هم چنین با ديكتاتوري خواندن نظام مردم سالار ايران و تروريست خواندن نهاد مقدسي همچون سپاه پاسداران، به سياه نمايي پرداخت و جنجالی رسانه ای را بر علیه جمهوری اسلامی ایران کلید زد. وی پس از دریافت جایزهی صلح بینالمللی نوبل با در اختيار گرفتن بلندگوهاي متعدد، دلواپسي هایش معطوف شد به مشكلات همجنس بازان (شیرین عبادی : متأسفم که همجنس بازی در ایران جرم است- سایت آفتاب)، تروريستهاي گروهك پژاك، بهاييان صهيونيست توطئه گر و جاسوسان آمريكايي.
«عبادی» هم چنین به انتخاب مجلهی «گلامور»، در کنار «کاندولیزا رایس»، «هیلاری کلینتون» و «نیکول کیدمن» بهعنوان زنان برتر سال 2008 میلادی انتخاب شد. (نيكول كيدمن، كاندوليزا رايس، هيلاري كلينتون و شيرين عبادي زنان برتر سال 2008 به انتخاب مجله گلامور- سايت عصر ايران)
«شيرين عبادي» دريافت كنندهی جايزهی به اصطلاح صلح نوبل جهاني كه با حمايت نهادهاي فراماسونر و لژهاي صهيونيستي به مدعيان دروغين حقوق بشر پيوسته است، با سكوت معنا دار خود در محكوميت ترورهاي وحشيانه و ددمنشانهی رژيمهاي نژادپرست، موجبات تنفر ملتهاي آزاديخواه جهان را از خود فراهم آورد.
پس از ترور ناجوانمردانهی «ندا آقا سلطان» توسط عناصر نفوذي دولت انگلستان، «شيرين عبادي» از جمله افرادي بود كه در راستاي تقويت رسانههاي دروغپردازي چون «دويچه وله آلمان» و «بيبيسي فارسي» و ... اقدام به انتشار بيانيه و يقه چاك كردن براي محكوميت اين موضوع و اتهامافكني عليه نظام جمهوري اسلامي ايران كرد و اينها همه در حالي است كه بار ديگر در راستاي رفتارهاي دوگانهی خود در جهت يك «آپارتايد حقوقي»[1] منطبق بر منافع دولتهاي مستكبر و ياغي، در خصوص قتل يك بانوي محجبه، سكوت اختيار كرده است.
البته اين اولين بار نيست كه اين دريافت كنندهی جايزهی به اصطلاح صلح نوبل درمقابل دستاندازيها و خونريزيهاي كشورهاي غاصب زبان در دهان گره ميزند، سكوت وي در مقابل جنايات هولناك و كودككشيهاي رژيمنژادپرست صهيونيستي در جنگ 22 روزه غزه و جنگ يك جانبه و متجاوزانهی 33 روزهی حزبالله لبنان نيز بارها و بارها ماهيت واقعي جايزهی اعطايي به او را براي جهانيان فاش ساخته است.
حال سؤال اينجاست كه آيا اين بانوي مدعي احقاق حقوق زنان كه به دنبال جمعآوري امضا براي كمپينهاي خود ساخته در قالب تشكلهاي فمنيستي است، تا كنون حتي جايي هم براي اعتراض به قتل يك مادر باردار مسلمان (شهیده حجاب؛ مروه الشربینی) در بندهاي حقوقي خود نيافته است كه اين گونه مغرضانه سانسور را بر موضعگيري ترجيح ميدهد؟
خبر دستگیری «ریگی» که بدون شک حامیان جهانی وی و دشمنان قسم خوردهی نظام جمهوری اسلامی را مات و مبهوت و شوک زده کرد و در واقع باید از آن بهعنوان ضرب شصت اطلاعاتی و امنیتی کشورمان به دشمنان خارجی و برخی عقبه های داخلی آنها یاد کرد، شیطان بزرگ را به عنوان حامی اصلی این گروهک تروریستی در موضع پاسخگویی به این سؤال قرار داده که بر اساس کدام مبنای حقوق بشری حمایت از فرد شروری مانند «عبدالمالک ریگی» و گروهک تروریستی وی را توجیه می کنند؟ آیا گفتارشان با عملکرد و رفتارشان 180 درجه اختلاف ندارد؟
سؤال دیگری که از «شیرین عبادی» و سایر مدعیان حقوق بشر لازم به پرسیدن است این می باشد که آیا منشور حقوق بشر مورد پذیرش شما جنایتها و ترورهای وحشیانه و سفاکانهی «عبدالمالک ریگی»، سرکرده گروهک تروریستی جند الشیطان در شرق کشور را محکوم نمی نماید و سکوت را ترجیح می دهد؟
9 مرزبان ایرانی که در سال 1384 گروگان گرفته شدند، 22 نفری که در آستانهی نوروز 85 در منطقهی تاسوکی جادهی زابل- زاهدان با اسلحه های آمریکایی به قتل رسیدند، 34 نفر کشته، زخمی و اسیری که در 23 اردیبهشت 85 در محور بم به کرمان در منطقهی دارزین مورد حمله گروهک جندالشیطان قرار گرفتند، 4 مأمور گشت نیروی انتظامی که روز 13 بهمن همان سال در خيابان بزرگمهر به رگبار بسته شدند، 11 پاسدار کشته شده در عمليات انفجار اتوبوس حامل پاسداران نیروی زمینی سپاه در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان و 25 نمازگزاری که در 8 خرداد سال جاری در مسجد علی بن ابیطالب (علیه السلام) به شهادت رسیدند، بشر نبودند؟ آیا ترور ناجوانمردانه سردار علی شوشتری و معاون فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران به همراه سران قبایل و طوایف استان زاهدان، برضد حقوق بشر نبود؟
اعضای کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر! اعضای کمیتهی گزارشگران حقوق بشر! مجموعهی فعالان حقوق بشر! اعضای کانون براندازانهی زنان ایرانی! و ... چرا ساکت ماندید؟
سایر مدعیان دروغین حقوق بشر ! آیا می توانید فقط یکبار به فیلم ها و تصاویر جنایتهای خلق کردهی خود در غزه، فلسطین، لبنان، یمن، عراق، افغانستان، ایران و ... نگاهی بیندازید؟
جای سؤال است که ایالات متحده و هم پیمانان اروپایی اش، هم اعتبار مالی فعالیت های شما را تأمین می کنند، هم اعتبار مالی گروهک شرور ریگی را؟ قطع به یقین فعالان دروغین حقوق بشر و گروهک های تروریستی منافقین، پژاک، جندالشیطان، کومله و ... روحی یکسان در بدن های مختلف هستند که ارتباطات مخفیانهی محفلی و باواسطه با یکدیگر و با نهادهای جاسوسی- امنیتی غرب برضد امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته اند. چه بسا قبلهی خیلی از تروریست ها، همین روشنفکران مرتجع و فعالین ضدانقلاب حقوق بشر باشد.
اینها و مواردی از این دست، تنها گوشه ای از دوگانگی های رفتاری و گفتاری مدعیان حقوق بشر است که این امر مهم را به ابزاری برای نیل به اهداف سیاسی خود نسبت به نظام های ناهمسو با سیاست های امپریالیستی و میلیتاریستی ایالات متحده و صهیونیسم بین الملل قرار داده اند. اما روز بهروز چهرهی حقیقی شان بر جامعهی بشری آشکارتر خواهد شد.
پینوشت:1.سلسله ای از اقدامات که با هدف استقرار و حفظ سلطه افراد یک گروه نژادی بر سایر افراد گروهای نژادی دیگر و سرکوب سیستیماتیک آنها انجام میگیرد.