وبلاگ "شناخت رهبری"

از دنیا به اندازه کفایت بردارید

تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۰

امیرالمؤمنین فرمودند: «كسي كه به قدر كفايت از دنيا بردارد در آرامش به سر مي برد و آن كس كه در پي به دست آوردن متاع بيشتري از آن باشد، وسايل نابودي خود را فراهم كرده و به زودي از دست مي رود.»

گرداب- اميرالمومنين علی علیه السلام در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه در وصف دنيا می فرمايند: «كسي كه به قدر كفايت از دنيا بردارد، در آرامش به سر مي برد و آن كس كه در پي به دست آوردن متاع بيشتري از آن باشد وسائل نابودي خود را فراهم كرده و به زودي از دست مي رود.»

وصف دنيا
همانا من شما را از دنياي حرام مي ترسانم، زيرا در كام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است؛ در شهوات و خواهش هاي نفساني پوشيده شده و با نعمت هاي زودگذر دوستي مي ورزد. با متاع اندك زيبا جلوه مي كند و در لباس آرزوها خود را نشان مي دهد و با زينت غرور، خود را مي آرايد، شادي آن دوام ندارد و كسي از اندوه آن ايمن نيست.

شناخت ماهيت دنيا، دنياي حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است؛ دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار و كشنده اي تبهكار است و آنگاه كه به دست آرزومندان افتاد و با خواهش هاي آنان دمساز شد، مي نگرند كه جز سرابي بيش نيست كه خداي سبحان فرمود: «زندگي چون آبي ماند كه از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله گياهان فراوان روييد سپس خشك شده، باد آنها را پراكنده کرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست.»

دنيا، سرای فريب
كسي از دنيا شادماني نديد، جز آنكه پس از آن با اشك و آه روبه رو شد؛ هنوز با خوشي هاي دنيا روبه رو نشده است كه با ناراحتي ها و پشت كردن آن مبتلا مي شود. شبنمي از رفاه و خوشي دنيا بر كسي فرود نيامده، جز آنكه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بن مي كند؛ هرگاه صبحگاهان به ياري كسي برخيزد، شامگاهان خود را به ناشناسي مي زند، اگر از يك طرف شيرين و گوارا باشد، از طرف ديگر تلخ و ناگوار است.

كسي از فراواني نعمت هاي دنيا كام نگرفت، جز آنكه مشكلات و سختي ها دامنگير او شد؛ شبي را در آغوش امن دنيا به سر نبرده، جز آنكه صبحگاهان بال هاي ترس و وحشت بر سر او كوبيد. بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگي دارد، فاني و زودگذر است و هر كس در آن زندگي مي كند، فنا مي پذيرد. روش برخورد با دنيا در زاد و توشه آن جز تقوا خبري نيست.

كسی كه به قدر كفايت از دنيا بردارد در آسايش است
كسي كه به قدر كفايت از دنيا بردارد در آرامش به سر مي برد و آن كس كه در پي به دست آوردن متاع بيشتري از آن باشد، وسايل نابودي خود را فراهم كرده و به زودي از دست مي رود.

بسا افرادي كه به دنيا اعتماد كردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطميناني كه به خاك و خونش كشيد، چه انسان هاي باعظمتي را كه خوار و كوچك ساخت و بسا فخرفروشاني را كه به خاك ذلت افكند. حكومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگاني آن تيره و تار، گواراي آن شور و شيريني آن تلخ، غذاي آن زهر، و اسباب و وسايل آن پوشيده است؛ زنده آن در معرض مردن و تندرست آن گرفتار بيماري است، حكومت آن بر باد رفته و عزيزان آن شكست خورده متاع آن نكبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود.

شناخت رهبری