گرداب- رهبر معظم انقلاب اسلامي، "مهندسي فرهنگي" را اين گونه تعريف مي کنند: «… مهندسي فرهنگ اين است كه با رويكرد سيستمي اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني، در مجموعه فرهنگ جانمايي شده و روابط آنها به خوبي تنظيم شود. ضعفهاي اجزاء و روابط آنها برطرف شود.
يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است؛ يعني مشخص كنيم كه فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي و حركت عظيم دروني و صيرورت بخش و كيفيت بخشي كه اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه به وجود ميآيد، چگونه بايد باشد؟ فرهنگ هدف كدام است؟ اشكالات و نواقصاش چيست؟ چگونه بايد رفع شود؟ فرهنگ موجود كدام است؟ كنديها و معارضاتش كجاست؟ مجموعهاي لازم است كه اينها را تصوير كند.» (مقام معظم رهبري 1383)
ضرورت مهندسي فرهنگيرهبر معظم انقلاب اسلامي، مهندسي فرهنگي را جزء تکاليف مسئولان نظام جمهوري اسلامي مي دانند: «با توجه به اهميت حقيقتي كه نامش فرهنگ جامعه است و با توجه به اين كه اگر اين مجموعه بناي فرهنگي را مهندسي و از آن حراست و حفاظت نكنيم، عوامل گوناگون تأثيرگذار در فرهنگ، قسم نخوردهاند كه چون ما كاري نميكنيم. آنها هم كاري نكنند. نه، آنها اثر خودشان را ميگذارند و كار خودشان را ميكنند. تكليف ما به عنوان مسئولان نظام جمهوري اسلامي چيست؟
يكي از مهمترين تكاليف ما در درجه اول مهندسي فرهنگ كشور است، يعني مشخص كنيم كه... بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشد.» (مقام معظم رهبري 1383)
مقام معظم رهبري، مهندسي فرهنگي را در تصميمات کلان کشور موثر مي دانند: «فرهنگ به عنوان جهتدهنده به تصميمات كلان كشور- حتي تصميمهاي اقتصادي، سياسي، مديريتي و يا در توليد نقش دارد. وقتي ما ميخواهيم ساختمان بسازيم و شهرسازي كنيم در واقع با اين كار داريم فرهنگي را ترويج ميكنيم يا توليد ميكنيم يا اشاعه ميدهيم.» (مقام معظم رهبري 1381)
ايشان، فرهنگ را روح تمام فعاليت هاي جامعه مي دانند و بر مهندسي فرهنگي در تمام ابعاد آن تاکيد دارند: «فرهنگ مثل روحي است كه در كالبد همه فعاليتهاي گوناگون كشور حضور و جريان دارد. فرهنگي كه بايد در توليد، خدمات، ساختمانسازي، كشاورزي، صنعت، سياست خارجي و تصميمات امنيتي رعايت شود و حدود را معين و جهت را مشخص كند، چيست؟ اين بايد در اين جا معين شود.» (مقام معظم رهبري 1381)
حضرت آيت الله خامنه اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، فرهنگ را مهمترين عامل دستيابي به آرمان اصلي ملت ايران مي دانند: «آرمان اصلي ملت ايران رسيدن به جامعه اي رشيد، موحد، پرنشاط، پراميد، عدالت طلب، داراي اعتماد به نفس، پركار، پيشرو، پيشرفته، داراي توكل و برخوردار از روح ايثار و گذشت است و "فرهنگ" مهمترين عامل دستيابي به اين هدف والاست.» ( مقام معظم رهبري 1386)
«عاملي كه يك ملت را به ركود و خمودي، يا تحرك و ايستادگي، يا صبر و حوصله يا پرخاشگري و بيحوصلگي يا اظهار ذلت در مقابل ديگران يا احساس غرور و عزت در مقابل ديگران به تحرك و فعاليت توليدي يا به بيگارگي و خمودي تحريك ميكند. فرهنگ ملي است. فرهنگ - با همين تعريف ويژه- محصول تعريف جمعي از يك جامعه است و خودش موثر در همه حركات و تحولات و تشكيلدهنده هويت يك جامعه است.» (مقام معظم رهبري 1383)
ابعاد مهندسي فرهنگيرهبر معظم انقلاب اسلامي، ابعاد مهندسي فرهنگي را در زمينه هاي فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني تعريف مي کنند: «فرهنگ يك سيستم است و داراي انواع و اجزائي است و مهندسي فرهنگ به عنوان يك مهندسي سيستم بايد انجام پذيرد. فرهنگ يك جامعه، اساس هويت آن جامعه است. فرهنگ كه ميگویيم اعم از مظاهر فرهنگي -مانند زبان و خط و امثال اينها و آنچه باطن و اصل تشكيلدهنده پيكره فرهنگ ملي است، مثل: عقايد، آداب اجتماعي، مواريث ملي، خصلتهاي بومي و قومي اينها اركان و مصالح تشكيلدهنده فرهنگ يك ملت است فرهنگ داراي انواعي است و در مهندسي فرهنگ همه اين انواع فرهنگ بايد مهندسي شوند. انواع فرهنگ عبارتند از: فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني و فرهنگ ملي.» (مقام معظم رهبري 1383)
مقام معظم رهبري، با اشاره به تأثيرگذاري عميق فرهنگ در ابعاد مختلف جامعه و كشور، ابعاد مهندسي فرهنگي را در تمام زمينه هاي فردي و اجتماعي مي دانند: «
فرهنگ عمومي علاوه بر رفتارهاي فردي و اجتماعي در تصميم سازيها و تصميم گيريهاي حكومتي نيز كاملاً مؤثر است و به همين علت بايد آن را به شكلي صحيح، تبيين و پيگيري كرد.» ( مقام معظم رهبري 1386)
مباني و معيارهاي مهندسي فرهنگيرهبر معظم انقلاب در درجه اول تعيين "مهندسي فرهنگ" را براي اجراي "مهندسي فرهنگي" ضروري مي دانند: «براي "مهندسي فرهنگي كشور" بايد فرهنگ مهندسي شدهاي كه بر اساس آن ميخواهد كشور مهندسي شود، معين گردد. بنابراين جايگاهي كه وظيفه مهندسي فرهنگي كشور را بر عهده دارد بايد نخست مهندسي فرهنگ انجام دهد.» (مقام معظم رهبري 1381)
مقام معظم رهبري، نگاه معقول اسلامي را ملاک "مهندسي فرهنگي" مي دانند: «ما نميخواهيم با نگاه افراطي به مقوله فرهنگ نگاه كنيم. بايستي نگاه معقول اسلامي را ملاك قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطي كه معارف و الگوهاي اسلامي به ما نشان ميدهد، تنظيم كرد. برخورد افراطي از دو سو امكانپذير است و تصور ميشود:
يكي از اين طرف كه مقوله فرهنگ را مقولهاي غيرقابل اداره و غير قابل مديريت بدانيم؛ مقولهاي رها و خود رو كه نبايد سر به سرش گذاشت و وارد آن شد.
متأسفانه اين تفكر در جاهايي است وعدهاي طرفدار رها كردن و بياعتنايي و بينظارتي در امر فرهنگ هستند. اين تفكر، تفكر درستي نيست و افراطي است.
در مقابل، تفكر افراطي ديگري وجود دارد كه آن سختگيري خشن و نظارت كنترلآميز بسيار دقيق است؛ اين تفكر هم به همان اندازه غلط است.
نه ميشود فرهنگ را در جامعه رها كرد كه هر چه پيش آمد، پيش بيايد نه ميشود آن طور سختگيريهاي غلطي را كه نه ممكن است و نه مفيد، الگو قرار داد.» (مقام معظم رهبري 1382)
رهبر معظم انقلاب اسلامي، اهداف عمومي ملت مسلمان و انقلابي ايران را مباني و معيارهاي مهندسي فرهنگي جهت دستيابي به جامعه آرماني مي دانند: «بايد ضمن پرهيز از بحثهاي صرفاً نظري و ذهني، به تطبيق وضع فرهنگي موجود با وضع مطلوب و آرماني پرداخت و با مشخص كردن عيبها و مشكلات و بررسي علل و عوامل آنها، به برنامه ريزي زمانبندي شده براي رفع مشكلات و دستيابي به اهداف و آرمانها، همت گماشت.» ( مقام معظم رهبري 1386)
مقام معظم رهبري همچنين تحقق عدالت اجتماعي در جامعه را از ديگر مباني و معيارهاي مهندسي فرهنگي مي دانند: «بايد فعاليتهاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي زمينه ساز تحقق عدالت اجتماعي، رفتارهاي صحيح فردي و اجتماعي و دين باوري در جامعه و كشور شود.» (مقام معظم رهبري 1386)
اهداف مثبت مهندسي فرهنگيحضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي، افزايش نشاط كار و ابتكار، ارتقاء اعتماد به نفس فردي و ملي، افزايش اميد، مصرف صحيح و تقويت گرايش به كالاهاي ساخت داخلي، توجه بيشتر به نشانه ها و آثار "اسلامي، ايراني و انقلابي" در معماري عمومي كشور و افزايش خطرپذيري و شجاعت اقدام را از جمله اهداف مثبت مهندسي فرهنگي مي خوانند و بر اين نکته تاکيد دارند که: «زمينه دستيابي به اين اهداف در جامعه وجود دارد و تحقق آنها، مستلزم تبيين مهندسي فرهنگي، برنامه ريزي و تلاش بيشتر است.» ( مقام معظم رهبري 1386)
توصيه هاي مقام معظم رهبري براي اجراي هر چه بهتر مهندسي فرهنگي توصيه اول رهبر معظم انقلاب اسلامي، براي اجراي مهندسي فرهنگي در کشور، تعيين يک متولي و مرکز براي انجام اين کار خطير است که ايشان اين وظيفه خطير را از شوراي عالي انقلاب فرهنگي انتظار دارند: «يك متولي و يك مركز ميخواهد تا از يك طرف (فرهنگ را) مهندسي كند؛ يعني با يك فكر كلان، با يك نگاه برتر و بالاتر از همه جريانهاي فرهنگي در داخل كشورببيند، حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي چگونه و با چه كيفيتي بايد باشد. به كدام سمت بايد برود (فرهنگ هدف كدامست؟) كجاهايش ايراد دارد(فرهنگ موجود كدامست؟)
اشكالات و نواقصاش چيست؟ كنديها و عارضاتش كجاست؟ مجموعهاي لازم است كه اينها را تصور كند. يك متولي و يك مركز ميخواهد كه با يك فكر كلان، با يك نگاه برتر و بالاتر از همه جريانهاي فرهنگي در داخل كشور، ببيند حقيقت فرهنگي و عنصر فرهنگي كجاهايش ايراد دارد.» (مقام معظم رهبري 1383)
توصيه دوم رهبر معظم انقلاب اسلامي براي اجراي هر چه بهتر مهندسي فرهنگي، نقش دلسوزانه حکومت در اجراي مهندسي فرهنگي در جامعه است: «
در مقوله فرهنگ، رفتار حكومت بايد دلسوزانه و مثل رفتار باغبان باشد. باغبان به هنگام، نهال ميكارد به هنگام، آبياري ميكند به هنگام، هرس ميكند به هنگام، سمپاشي ميكند به هنگام، هم ميوهچيني؛ بايد فضاي فرهنگي كشور را باغباني كرد. براي باغ با فنون مهندسي كشاورزي، نقشه مهندسي تهيه کرده، يعني مسئولانه و با دقت اين مقوله را دنبال كرد.» (مقام معظم رهبري 1382)
«دولت و مجموعه حكومت نميتواند خود را از اين موضوع بركنار بدارد و بگويد بالاخره فرهنگي وجود دارد و مردم به چيزي فكر ميكنند. نه، ما مسئوليت داريم اين فرهنگ را بشناسيم، اگر ناصواب است، آن را تصحيح كنيم. اگر ضعيف است، آن را تقويت كنيم، اگر در آن نفوذي هست، دست نفوذي را قطع كنيم.» (مقام معظم رهبري 1381)
«آنچه در مقوله فرهنگ بر عهده حكومت است، عبارت است از نظارت هوشمندانه، متفكرانه، آگاهانه، مراقبت از هرز روي نيروها و هرز رويي علف هرزه ها، هدايت جامعه به سمت درست، كمك به رشد و ترقي فرهنگي افراد جامعه.»(مقام معظم رهبري 1382)
«در قبال هجمهاي كه امروزوجود دارد، نميشود بيكار نشست و نظارت را از دست داد. بايستي با دقت مراقب رفتار و حركت فرهنگي جامعه بود و براي آن برنامهريزي كرد.اين يكي از مهمترين وظايف حكومت است وحق بزرگي است كه مردم بر گردن حكومت دارند.» (مقام معظم رهبري 1382)
توصيه سوم رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره "حدود مهندسي فرهنگي" است: «ما نه معتقد به ولنگاري و رهاسازي هستيم، كه به هرج و مرج خواهد انجاميد، نه معتقد به سختگيري شديد، اما معتقد به نظارت، مديريت، دقت در برنامهريزي و شناخت درست از واقعيات هستيم.» (مقام معظم رهبري 1382)
«نميشود ما ميدان را رها كنيم تا ديگران هر كاري كه ميخواهند، بكنند. امروز همان كساني كه ادعاي آزادي ميكنند و دم از ليبرال بودن ميزنند، پيچيدهترين و دقيقترين و ظريفترين شيوه كنترل را بر روي فرهنگ كشورهاي خودشان، بلكه سراسر دنيا، اعمال ميكنند و سعي دارند كه فرهنگ خود را به كشورهاي ديگر منتقل و تزريق كنند.» (مقام معظم رهبري 1382)
توصيه چهارم رهبر معظم انقلاب براي اجراي مهندسي فرهنگي، بهره بردن از عوامل تاثيرگذار در فرهنگ است: «
فرهنگ يك ملت را ميشود با عوامل تأثيرگذار به تدريج عوض كرد. يك ملت از لحاظ فرهنگي، عزيز را تبديل كرد به يك ملت توسري خور و ضعيف، متقابلا يك ملت تنبل را ميشود تبديل كرد به يك ملت زرنگ. اين رنگ ثابت لايزالي و لايزولي نيست.» (مقام معظم رهبري 1383)
توصيه پنجم مقام معظم رهبري، در اجراي مهندسي فرهنگي، ميدان دادن به اراده هاست: «فرهنگ ملي را ميشود به مرور در طول زمان تغيير داد، يعني مثل كوههاي عالم كه در قرنهاي متمادي جابهجا نميشوند، جزء ثوابت نيست؛ مجموعهاي لازم است كه اينها را (مشخص كنيم كه فرهنگ چگونه بايد باشد، اشكالات و نواقصاش چيست و چگونه بايد رفع شود، كندي ها و معارضاتش كجاست) تصوير كنند و بعد مثل دست محافظي هواي اين فرهنگ را داشته باشند. نميگويم به طور كامل كنترل كنند، چون كنترل فرهنگ به صورت كامل نه ممكن است و نه جايز. اصلاً رشد فرهنگي با ابتكار و آزادگي و آزادي و ميدان دادن به ارادههاست. در اين ترديدي نيست. منتها هواي كار را بايد داشت.» (مقام معظم رهبري 1383)
توصيه ششم رهبري بر شناخت نقاط ضعف در زمينه فرهنگي و تقويت اين نقاط و بهره جستن از نقاط قوت فرهنگي جامعه است: «فرهنگ به عنوان شكلدهنده به ذهن و رفتار عمومي جامعه است. انديشيدن و تصميمگيري جامعه بر اساس فرهنگي است كه بر ذهن آنها حاكم است. در داخل كشور، چيزهايي كه در فرهنگ عمومي، ضعيف است، يا جايش كم است، كدام است؟ يكي از آنها انضباط است ديگري اعتماد به نفس ملي واعتزاز ملي است؛ مورد بعدي، قانونپذيري است. مقوله بعدي، تدين و دينباوري است.
موارد ديگر فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگي، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره، فرهنگ لباس است.
بنده با مد خيلي موافقم؛ جزء آدمهايي هستم كه به مد گرايش دارم، اما مدي كه از داخل جوشيده باشد- چون مد يعني ابتكار و نوآوري- نه چيزي كه از بيرون بيايد. مد آرايش مو و لباس و حرف زدن ما همهاش دارد از بيرون ميآيد.» (مقام معظم رهبري 1381)
توصيه هفتم رهبر معظم انقلاب در مهندسي فرهنگي، تاکيد ايشان بر ارائه يک "الگوي لباس" براي تعيين "فرهنگ لباس" در جامعه است: «يكي از موارد فرهنگ عمومي، فرهنگ لباس است. وقتي بنده خودم در اين شورا بودم، شورا وزير محترم آن وقت را - كه جناب آقاي خاتمي بودند- موظف كرد تا الگوي لباس بياورد. ايشان رفتند زحماتي كشيدند، اما به جايي نرسيد. من نمي گويم آقايان حتماً كت و شلوار را بكنند و همان لباسهاي پيشنهادي را بپوشند، اما بگذاريد ما لباسي داشته باشيم كه بگوييم ايراني است. در موزهها آن را نگه داريم و مال زمان هخامنشيان و ساسانيان و سلجوقيان هم نباشد. باب امروز باشد.» (مقام معظم رهبري 1381)
توصيه هشتم مقام معظم رهبري، در اجراي مهندسي فرهنگي، اعلام مواضع شفاف در ابعاد مختلف فرهنگ جامعه از سوي مسئولان ذيربط است: «بالاخره جايي بايد موضع خود را درباره اينها (فرهنگ ازدواج و فرهنگ خانواده، فرهنگ لباس و الگوي مصرف و... در فرهنگ عمومي) معين كند. حتي اگر بگويد من الان وقت ندارم و اولويتم تعيين لباس ملي نيست. خيلي خوب، معلوم بشود كه ما تا پنج سال يا ده سال اين اولويت را نداريم و ميخواهيم آن را كنار بگذاريم، ليكن بالاخره اين انبار مجموعه فرهنگي صاحبي داشته باشد.» (مقام معظم رهبري 1381)
نکته پاياني:نويسنده بر اين اعتقاد است که فرهنگ روح حاکم در جامعه است و بايد جهت گيري هاي اصلي در تمام فعاليت ها بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل گيرد. در نظام جمهوري اسلامي ايران نيز که با انقلابي شکوهمند روي کار آمده است، بايد ادبيات انقلاب را در مهندسي فرهنگي مدنظر قرار داد و اميد، شجاعت، آرمان خواهي، همبستگي ملي، پيوستگي با نظام اسلامي را در مهندسي فرهنگي نظام جمهوري اسلامي ايران تقويت کرد.
به اعتقاد نويسنده، مهندسي فرهنگي، يعني به کارگيري همه عناصر در رسيدن به اهداف فرهنگي جامعه است که آرمان هاي اصلي يک ملت را رقم مي زند و در مورد ملت مسلمان ايران، اگر بخواهيم مهندسي فرهنگي اجرا شود، بايد فرهنگ جامعه را در همه عرصه ها تقويت کنيم و روح قرآني را در اين مسائل حاکم سازيم و بر اساس آموزه هاي ديني و باورهاي ملي در حوزه هاي اجتماعي و فرهنگي گام برداريم تا به اهداف اصلي مهندسي فرهنگي که همانا رسيدن به قله هاي افتخار و پيشرفت براي ايران اسلامي است، نائل شويم.
به نظر نويسنده، حال که زمينه براي مهندسي فرهنگي در کشور مهيا شده است و مقام معظم رهبري بر اجراي آن تاکيد فراوان دارند، بايد اولاً: هماهنگي بيشتري بين دستگاهها و نهادهاي فرهنگي که در اجراي مهندسي فرهنگي دخيل هستند، صورت پذيرد تا با هماهنگي بيشتر اين دستگاههاي اجرائي، سياست هاي کلان فرهنگي جامعه در قالب مهندسي فرهنگي اجرا شود.
ثانياً: در اجراي مهندسي فرهنگي کشور از دانشمندان و کارگروه هاي کارشناس فرهيخته و انديشمند استفاده شود تا با ارائه راهبردها و مصوبات براي حاکميت فرهنگي اسلامي بر لايه هاي اجتماعي و رفتار اجتماعي ايران اسلامي تلاش کافي صورت پذيرد.
ثالثاً: چنان که مقام معظم رهبري هم بر حرکت هوشمندانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تاکيد کرده اند، اين شورا بايد با حرکت هوشمندانه، جامع و معطوف به عمل، جايگاه واقعي خود را به عنوان مهمترين مجري مهندسي فرهنگي در نظام جمهوري اسلامي پيدا کند.
گروه مشاوران جوان