Gerdab.IR | گرداب

قابل توجه کاندیداهای ریاست جمهوری و فعالان سیاسی؛

خدمت هر کجا؛ حاضرم چای بریزم

تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۰

امام خامنه اي: «نه تنها براى اين مقطع، كه براى هميشه خودتان را آماده نگه‌داريد تا انقلاب - به هر طريق كه اقتضا مى‌كند - از شما استفاده كند.»

گرداب- گاهی کار تا آنجا پیش می رود که یک فعال سیاسی یا غیر آن که از قضا شخصیت با تجربه ای هم هست، به پست خاصی چشم می دوزد و اگر آن کرسی به او پیشنهاد نشود از اساس حاضر به هیچ گونه همکاری با مجموعه مورد نظر نمی شود که چه بسا به جرگه مخالفان و تضعیف کنندگان آن بپیوندند.

تا آغاز تبلیغات انتخاباتی مجلس نهم و ریاست جمهوری دهم زمان زیادی باقیست اما جلسات، همایش ها و فعالیت های تبلیغی گروه ها و کاندیداهای ورود به مجلس از ماه ها پیش آغاز شده است.

عده ای از داوطلبان ورود به مجلس نهم حتی تعداد کرسی های موردنظر و مسیر پر اشکال ورود به مجلس نهم را هم برای همفکران خود ترسیم کرده و بودجه کلانی را از بیت المال برای کسب پست های معین شده اختصاص داده اند؛ گویا این افراد و گروه ها شایسته ترین گزینه موجود برای تکیه زدن بر کرسی های مجلس اند.

این تفکر دنیایی که هرگز اصالت را به انجام وظیفه الهی و خدمتگزاری به مردم نداده است، در دیگر عرصه سیاسی و اجتماعی جامعه هم حضوری گاه پر رنگ دارد.

یعنی می توان به راحتی افراد نالایقی را یافت که برای کسب ناحق یک پست و مقام، آبرو و حیثیت چندین مدیر شایسته و حقوق جمع زیادی از مردم را فدای خواسته خود می کنند. آنان در عین حال شعارهای مردمی و انقلابی سر می دهند و ژست های آنچنانی می گیرند؛ گویی این جایگاه تنها برازنده و لایق آن هاست. البته پس از تصاحب آن کرسی چیزی جز منافع شخصی و گروهی در اولویت اقدامات این افراد قرار نمی گیرد.
 

گاهی کار تا آنجا پیش می رود که یک فعال سیاسی یا غیر آن که از قضا شخصیت با تجربه ای هم هست، به پست خاصی چشم می دوزد و اگر آن کرسی به او پیشنهاد نشود، از اساس حاضر به هیچ گونه همکاری با مجموعه موردنظر نمی شود که چه بسا به جرگه مخالفان و تضعیف کنندگان آن بپیوندد.

رهبر معظم انقلاب درباره این رفتارهای غیر الهی و سیاسی بیانات روشنگرانه ای دارند که مرور آن در شرایط کنونی راهگشا و تلنگری به مسئولان و داوطلبان کسب مسئولیت است که بدانند باید به پست و مقام چگونه بنگرند.
 
ایشان مرداد ۱۳۶۸ در مراسم توديع كاركنان نهاد رياست جمهورى با بیان اینکه "نسبت به آينده، بايستى خودمان را براى خدمت در هر جا و به هر گونه آماده كنيم؛ بدون اين‌كه قبلاً در جايى، خدمت خود را نشان و مشخص كرده باشيم"، عنوان کردند: «از اول انقلاب، خودم اين‌گونه بودم و بنايم بر اين بود. هنگامى كه قرار بود امام‌رحمت‌الله‌عليه تشريف بياورند و ما در دانشگاه تهران تحصن داشتيم، جمعى از رفقاى نزديكى كه با هم كار مى‌كرديم و همه‌شان در طول مدت انقلاب، نام و نشانهايى پيدا كردند و بعضى از آنها هم به شهادت رسيدند - مثل شهيد بهشتى، شهيد مطهرى، شهيد باهنر، برادر عزيزمان آقاى هاشمى، مرحوم ربانى شيرازى، مرحوم ربانى املشى - با هم مى‌نشستيم و در مورد قضاياى گوناگون مشورت مى‌كرديم. گفتيم كه امام، دو سه روز ديگر يا مثلاً فردا وارد تهران مى‌شوند و ما آمادگى لازم را نداريم. بياييم سازماندهى كنيم كه وقتى ايشان آمدند و مراجعات زياد شد و كارها از همه طرف به اين‌جا ارجاع گرديد، معطل نمانيم. صحبت دولت هم در ميان نبود.»

رهبر معظم انقلاب سپس به بیان خاطره ای از نحوه تشکیل شورای انقلاب پرداختند: «ما عضو شوراى انقلاب بوديم و بعضى هم در آن وقت، اين موضوع را نمى‌دانستند و حتّى بعضى از رفقا - مثل مرحوم ربانى شيرازى يا مرحوم ربانى املشى - نمى‌دانستند كه ما چند نفر، عضو شوراى انقلاب هم هستيم. ما با هم كار مى‌كرديم و صحبتِ دولت هم در ميان نبود؛ صحبتِ همان بيت امام بود كه وقتى ايشان وارد مى‌شوند، مسئوليتهايى پيش خواهد آمد. گفتيم بنشينيم براى اين موضوع، يك سازماندهى بكنيم. ساعتى را در عصر يك روز معيّن كرديم و رفتيم در اطاقى نشستيم. صحبت از تقسيم مسئوليتها شد و در آن‌جا گفتم كه مسئوليت من اين باشد كه چاى بدهم! همه تعجب كردند. يعنى چه؟ چاى؟ گفتم: بله، من چاى درست كردن را خوب بلدم. با گفتن اين پيشنهاد، جلسه حالى پيدا كرد. مى‌شود آدم بگويد كه مثلاً قسمت دفتر مراجعات، به عهده‌ من باشد. تنافس و تعارض كه نيست. ما مى‌خواهيم اين مجموعه را با همديگر اداره كنيم؛ هر جايش هم كه قرار گرفتيم، اگر توانستيم كارِ آن‌جا را انجام بدهيم، خوب است.»

ایشان تاکید کردند: «اين، روحيه‌ من بوده است. البته، آن حرفى كه در آن‌جا زدم، مى‌دانستم كه كسى من را براى چاى ريختن معيّن نخواهد كرد و نمى‌گذارند كه من در آن‌جا بنشينم و چاى بريزم، اما واقعاً اگر كار به اين‌جا مى‌رسيد كه بگويند درست كردن چاى به عهده‌ شماست، مى‌رفتم عبايم را كنار مى‌گذاشتم و آستينهايم را بالا مى‌زدم و چاى درست مى‌كردم.اين پيشنهاد، نه تنها براى اين بود كه چيزى گفته باشم؛ واقعاً براى اين كار آماده بودم. من، با اين روحيه وارد شدم و بارها به دوستانم مى‌گفتم كه آن كسى نيستم كه اگر وارد اتاقى شدم، بگويم آن صندلى متعلق به من است و اگر خالى بود، بروم آن‌جا بنشينم و اگر خالى نبود، قهر كنم و بيرون بروم. نخير، من هيچ صندلى خاصى در هيچ اتاقى ندارم. من وارد اتاق مى‌شوم و هر جا خالى بود، همان‌جا مى‌نشينم. اگر مجموعه احساس كرد كه اين‌جا براى من كم است و روى صندلى ديگرى نشاند، مى‌نشينم و اگر همان كار را نيز مناسب دانست، آن را انجام مى‌دهم.

گفتن اين مطالب، شايد چندان آسان نباشد و ممكن است حمل بر چيزهاى ديگر شود؛ اما واقعاً اعتقادم اين است كه براى انقلاب بايد اين‌طورى باشيم. از پيش معيّن نكنيم كه صندلى ما آن‌جاست واگر ديديم آن صندلى را به ما دادند، خوشحال بشويم و برويم بنشينيم و بگوييم حقمان بود و اگر ديديم آن صندلى نشد و يا گوشه‌اش ذره‌اى ساييده بود، بگوييم به ما ظلم شد و قبول نداريم و قهر كنيم و بيرون برويم. من، از اول اين روحيه را نداشتم و سعى نكردم اين‌طورى باشم. در مجموعه‌ انقلاب، تكليف ما اين است.

قبل از رحلت حضرت امام كه دوران رياست جمهورى در حال اتمام بود، دست و پايم را جمع مى‌كردم. مكرر مراجعه مى‌كردند و بعضى از مشاغل را پيشنهاد مى‌نمودند. آدمهاى بى‌مسئوليت، اين مشاغل را پيش خودشان به قد و قواره‌ من بريده و دوخته بودند! ولى من گفتم كه اگر يك وقت امام به من واجب كنند و بگويند شما فلان كار را انجام دهيد، چون دستور امام تكليف است و برو برگرد ندارد، آن را انجام مى‌دهم. اما اگر چنانچه تكليف نباشد - و من از امام خواهش خواهم كرد كه تكليفى به من نكنند تا به كارهاى فرهنگى بپردازم - دنبال كارهاى فرهنگى مى‌روم.

نه تنها براى اين مقطع، كه براى هميشه خودتان را آماده نگه‌داريد تا انقلاب - به هر طريق كه اقتضا مى‌كند - از شما استفاده كند.اين يادگارى را با هم داشته باشيم. يك وقت، بهترين استفاده از يك انسان زنده و عاقل و باشعور اين است كه مثل نردبان بشود و يك نفر پايش را روى دوش او بگذارد تا دستش به جايى برسد كه كارى انجام بدهد. چه اشكالى دارد؟ اگر مصلحت انقلاب و كشور اقتضا مى‌كند، بايد چنين كارى هم كرد.»
 
جهان