گرداب- هفته گذشته انتشار خبر كشتار گروهي از جوانان و نوجوانان در نروژ مهترين خبري بود كه تيتر يك رسانه ها را به خود اختصاص داد. اين جنايت كه خونبارترین واقعه در نروژ از زمان جنگ جهانی دوم توصیف شده است، حداقل ۹۳ نفر کشته و ۹۶ نفر مجروح به جا گذاشت.
بلافاصله پس انتشار اين خبر، انگشت اتهام به سوي گروه هاي اسلامي و حتي ايران نشانه رفته و خبر گزاري ها در لابه لاي اخبار خود گروه هاي اسلامي و حتي ايران را از مظنونين اصلي اين حادثه تروريستي قلمداد کرده و در راستاي سياست اسلام هراسي، خود را براي حمله همه جانبه عليه مسلمانان و ايران آماده کردند.
خوشبختانه عامل اين حمله تروريستي به سرعت بازداشت شد و ضمن اعتراف به جنايات پليدش، خود را از مسيحيان افراطي و ضداسلامي معرفي کرده و در حالي كه رسانه هاي غربي خود را براي ايجاد يك موج جديد و عظيم عليه مسلمانان و ايران آماده مي كردند به يك باره فروكش شده و با تغيير استراتژي خود فرد تروريست كه حدود يكصد انسان بيگناه را به خاك وخون كشيده و به قتل رسانده بود، فردي افراطي و حتي رواني معرفي کردند و بعد از اين ديگر از اين حادثه به عنوان ترور و تروريست نامي نبردند و در بدترين حالت از "آندرس برویک"، جوان 32 ساله نروژی به عنوان يك مسيحي افراطي گرا نام بردند.
غرب و رسانه هاي غربي كه از هر دفاع مسلماني در برابر جان و مال و هويت خود به عنوان تروريست نام مي برند و اگر در اين ميان از دماغ هر فرد غربي قطره خوني جاري شود با دميدن بر توپخانه رسانه اي خود گوش فلك را كر مي کنند و مرثيه ها مي سرايند، اما اين رسانهها به طور گسترده از به کار بردن واژه تروریست برای عامل این حمله تروریستی که از سوی پلیس دستگیر شده و هم اکنون در بازداشت است خودداری میکنند. آیا کسی میتواند یک ذره شک داشته باشد که اگر این عمل وحشیانه، علیه شهروندان غیر نظامی را یک فرد مسلمان مو مشکی و چشم تیره، انجام داده بود در بوق و کرنا نمیشد که این عمل یک "حمله تروریستی" است؟در همين زمينه "گلن گرین والد" از روزنامه نگاران منتقد مینویسد: «این تناقض و آشفتهگویی بسیار آشکار است، زیرا در رسانههای آمریکایی و گفتمان سیاسی غالب در آمریکا، تروریسم به طور ساده این گونه معنا میدهد که حمله تروریستی از سوی افراد مسلمان که از غرب و غربیان متنفرند، صورت میگیرد. آنها میگویند البته کسی که مثل ماست و به خدایی که ما قبول داریم اعتقاد دارد هم ممکن است که این عمل را مرتکب شود، ولی این اتفاق وقتی میافتد که از آنها سوء استفاده شده باشد. مسیحیها در قالب "تعریف تروریسم" نمیگنجند، مگر اینکه تحت فشار و یا اجبار به این کار وادار شده باشند. مسئله تروریسم منحصرا از آنِ مسلمانهاست.»
اینها همه جملاتی است که این روزها از هر رسانه و هر نخبه سیاسی شنیده میشود؛
مسیحیان در این گونه تعاریف مفهومی از واژگان نمیگنجند و اگر کشتاری هم به راه بیندازند "افراط گرا" خوانده میشوند. این واژه "افراط گرا" در اطلاق به عامل این رویداد در رسانههای غربی در حال گسترش است.
به هر حال غرب و امپراطوري رسانه اي غرب ثابت كرده اند كاربرد تمامي اصطلاحات و واژه ها كاربرد دوگانه دارند و مصداق آنها در جوامع مختلف معاني گوناگوني دارند و از طرفي رسانه هاي استكباري متناسب با توپخانه جنگي و جنگ افزارهاي جنگي شليك مي كنند و در ده هاي اخير نيز نشان دادند كه شليك رسانه هاي استكباري قبل از شليك توپخانه نظامي صورت گرفته و تلفات آن نيز بالاتر از تلفات نظامي است.
اما نكته اي كه در اين ميان مورد غفلت واقع شده است، اين است كه اصولا كشورهاي مسلمان و به طور كلي جهان اسلام همانطوري كه در بخش سخت افزاري پيرو غرب هستند، در بخش رسانه اي هم از غرب پيروي مي كنند و علي رغم رشد بيداري اسلامي در ميان جوامع اسلامي هنوز نتوانسته اند راه خود را از غرب جدا كنند.
در حالي كه عليرغم اينكه حادثه نروژ يك حادثه تروريستي و ضد انساني بود كه دل هر انسان آزادهاي را به درد مي آورد، اما
اگر كشورهاي اسلامي كمي به رسانه هاي خود كه در حال حاضر مي توان از آن به عنوان توپخانه مجازي نام برد درست، مناسب و تاثير گذاري استفاده مي کردند، مي توانستند با آگاه کردن افكار عمومي دنيا و حتي غرب ضمن به نمايش گذاشتن ابعاد اين جنايت به جهانيان نشان دهند كه در واقع اين سران استكبار هستند كه از تروريست به عنوان ابزار عليه ملتها استفاده مي کنند و بين تروريست و اسلام هيج گونه سنخيتي وجود نداشته و همواره ترور و كشتن انسانهاي بيگناه از بالاترين گناهان در دين مبين اسلام است و از طرف ديگر اينكه ترور و تروريست زاده و پرورش يافته افكار پليد سران غرب و قدرت طلبان غربي است.اما متاسفانه اين حادثه بار ديگر ضعف جهان اسلام و كشورهاي اسلامي در استفاده از رسانه ها و افكار عمومي نشان داد، به طوري كه پس از مشخص شدن هويت اين جنايت كار و امتناع رسانه هاي غربي از به كار بردن لفظ تروريست براي اين جاني نه تنها در اكثر رسانه هاي كشورهاي غربي و اسلامي از جنايتكار فوق به عنوان تروريست نامي برده نشد، بلكه از فردي كه حدود دويست نفر را به خاك و خون كشيده بود به عنوان مسيحي افراطي و حتي رواني نام برده شد؛ تاسف بارتر هم اينكه اين الفاظ حتي در رسانه هاي خودمان نيز مورد استفاده قرار گرفت.
به هر حال اين حادثه و حوادث مختلف ديگر نشان مي دهد كه كشورهاي جهان اسلام و در راس آن ايران اسلامي بايد با اهتمام به مسئله افكار عمومي اقدام به ايجاد رسانه اي قوي و تاثير گذار در جهان کرده تا در مواقع لزوم در مقابل شليك هاي توپخانه اي رسانه اي غرب، با شليك به افكار عمومي جهان، مردم جهان را از واقعيت هاي موجود آگاه کند.
رشيد غريبی اندبيلی