منفعت‌طلبی غرب عامل گرسنگی مردم آفريقا

تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۳۹۰

کارشناسان معتقدند، به خاطر منفعت‌طلبي و تلاش برخي کشورهاي غربي براي جلوگيري از توسعه اقتصادي منطقه شاخ آفريقا، ده‌ها هزار نفر از مردم اين منطقه از قحطي و گرسنگي مي‌ميرند.

گرداب- آژانس خواروبار و کشاورزي سازمان ملل (فائو) با اشاره به اين که قحطي، روزانه صدها نفر را در قاره آفريقا از پاي در مي‌آورد، هشدار داد که شرايط در ماه‌هاي آينده در آفريقا وخيم‌تر خواهد شد.

همچنين سازمان ملل خواستار اقدام فوري براي مقابله با قحطي و خشکسالي در منطقه شاخ آفريقا شده است. حدود 12 ميليون نفر از ساکنان اين منطقه به کمک‌هاي فوري نيازمندند.

در همين حال، کارشناسان معتقدند، به خاطر منفعت‌طلبي و تلاش برخي کشورهاي غربي براي جلوگيري از توسعه اقتصادي منطقه شاخ آفريقا، ده‌ها هزار نفر از مردم اين منطقه از قحطي و گرسنگي مي‌ميرند.

از همین رو با هدف بررسي دلايل پشت پرده ناتواني دولت‌هاي آفريقايي از تامين مواد غذايي مورد نياز مردم، با "نيک دردن"، رئيس ائتلاف "کمپين بدهي" که خواهان بخشودگي بدهي کشورهاي فقير آفريقايي است، به گفت‌وگو نشسته است:

- با اين‌که از دهه 50 قرن بيستم کشورهاي مختلفي براي کمک به وضعيت گرسنگي در آفريقا وارد عمل شده‌اند، هنوز اين پديده ريشه‌کن نشده است. چرا؟

انسان وقتي به آفريقا نگاه مي‌کند، احساس مي‌کند که اين قاره با گرسنگي و فقر و بدبختي عجين شده است. ولي آن‌چه که مورد توجه قرار نمي‌گيرد اين است که چرا اين پديده در آفريقا اتفاق مي‌افتد.

- ولي مي‌گويند که اين‌ها ريشه در خشکسالي دارد.

البته گرم‌ شدن زمين به اين مسئله مربوط است، اما بخش ديگر آن به سياست باز مي‌گردد. آن‌ها را تشويق مي‌کنند تا در زمين‌هاي کشاورزي‌شان آن‌طور کشت کنند که شکم ما را در غرب سير مي‌کند. در اين مسير، شرکت‌هاي چند مليتي توليد غذا هم سودهاي بسياري مي‌برند.

 - چرا اين خبر را به مردمي که مثلا در انگلستان به صورت گروهي به افريقا کمک مي‌کنند، انعکاس نمي‌دهند؟

بعضي‌ها اين حقايق را مي‌دانند اما حق باشماست؛ با اين مسئله طوري برخورد مي‌کنند که گويي اين مشکل هيچ‌گاه تمام نخواهد شد. بنابراين بايد آن را تحمل کرد و با مشکلات‌اش کنار آمد. تنها چاره‌اي که براي اين مسئله درنظر مي‌گيرند اين است که به آن‌ها پول بدهند تا موقتا شکمشان را سير کنند. علت عمده بالا بودن قيمت غذا، مداخله بانک‌ها و پيش خريد محصولات غذايي است.

 - پس پولي که مردم به بانک‌ها مي‌دهند براي خريداري غذا و بال ابردن قيمت آن صرف مي‌شود.

بله؛ و وقتي موسسه‌اي مي‌خواهد براي از بين بردن اين چرخه نابرابر وام بگيرد، دولت (انگليس) جلويش را مي‌گيرد. چون دولت و بانک‌ها براي کسب چنين سودي با يکديگر همکارند.

- درمورد سوخت‎هاي زيستي وضع چطوراست چون؛ مي گويند که آن‎ها براي محيط زيست بهتراست.

به ما گفته‌اند که سوخت‌هاي زيستي در مقايسه با نفت و گاز آلودگي کمتري دارند،  بنابراين ما محصولاتي را کشت مي‌کنيم که بشود از آن‌ها اتانول گرفت و اين محصولات در حجم عظيم توليد مي‌شوند.

- منظورتان اين است که به کشورهاي فقير فشار مي‌آوردند تا محصولات کشاورزي توليد کنند که براي توليد اتانول به کار مي‌رود و از توليد محصولات غذايي باز مي‌مانند؟

بله. ما در جهان مشکل زمين کشاورزي داريم و قسمتي از کمبود زمين کشاورزي نيز به خاطر تشويق کشاورزان به کشت گياهاني است که از آن‌ها اتانول توليد مي‌شود وگرنه دليلش چيست که شرکت‌هاي بزرگ چند مليتي به آسيا و آفريقا مي‌روند تا زمين‌هاي کشاورزي حاصل‌خيز را براي کشت محصولات کشاورزي که در توليد اتانول به کار مي‌روند خريداري کنند.

اين خريداري زمين در تاريخ بي‌سابقه است. وقتي که زمين‌ها به اين موسسات فروخته شود، کشاورزي و اقتصاد اين کشورها به دست اين شرکت‌ها مي‌افتد و مردم هيچ اراده‌اي براي کنترل اقتصاد خود ندارند. کشورهاي بزرگ يا سازمان‌هايي مثل بانک جهاني، کشورها را به دريافت وام ترغيب مي‌کنند. بعد به اين کشورها مي‌گويند که سوبسيدها را قطع و اقتصادها را خصوصي کن کنيد.

 بنابراين با چنين سازوکاري، کشورهاي فقير بيشتر محصولات غذايي توليد شده خود را صادر مي‌کنند تا بتوانند وام گرفته ‌شده از بانک جهاني را به علاوه سودش به اين موسسه جهاني پرداخت کنند. مشاوره‌هاي موسسات مالي جهان مثل بانک جهاني نيز بر همين اساس استوار است. بنابراين براي کشورهاي فقير بهترين کار اين است که مشورت‌هاي اين‌گونه بانک جهاني را ناديده بگيرند.

چون اين اقدامات تبعات وحشتناکي براي کشورها به همراه خواهد داشت. وضع به جايي مي‌رسد که مردم يک کشور گرسنه‌اند در حالي که دولت به ساير کشورها محصولات غذايي صادر مي‌کند. اين اقدامات اقتصادي به هيچ‌وجه به نفع مردم کشورهاي فقير نيست. در گذشته مردم ايرلند از گرسنگي در عذاب بودند اما کشتي‌هاي محصولات کشاورزي به‌طور مستمر به انگليس بارگيري مي‌شدند.


- آيا مي‌توان مردم را طوري آموزش داد که به موسسات خيريه کمک کنند و جلوي اين سودجويي بين‌المللي را بگيرند؟

 بايد مردم آگاهانه و از مجاري شناخته‌ شده اقدام به کمک به کشورهاي فقير کنند. نمي‌گويم که به موسسات خيريه پول ندهند منظورم اين است که مردم ببينند که مساعدت مالي‌شان در کجا مصرف مي‌شود چون در کشور خودمان هم فقير زياد است. ديده شده که در زمان حادثه موسسات خيريه براي گرفتن کمک ازمردم داوطلب مي‌شوند ولي همه اين کمک‌ها به دست حادثه ‌ديدگان نمي‌رسد. بايد مکانيزمي ايجاد کرد که مردم بدانند اين کمک‌ها چگونه هزينه مي‌شود.

- با اين حساب تمام نشست‌هايي مثل کنفرانس گروه 20 براي ريشه‌کن کردن فقر بيهوده است. آيا واقعا اين سياستمداران مي‌خواهند که اين مردم از گرسنگي بميرند؟

امروزه اعتقادات اقتصادي کارشناسان مثل اعتقادات مذهبي‌شان مي‌تواند محکم باشد. همه اين کارشناسان در بانک جهاني براساس الگويي کار مي‌کنند که چنين فقري را مي‌طلبد. در اين ميان تصور اين‌که کسي از الگو خارج شود نمي‌رود.

علتش اين است که عده‌اي هستند که از اين رويه سود مي‌برند. حتي در کشوري مثل بريتانيا نيز بسياري از مردم دائما وضعشان خراب‌تر مي‌شود؛ در عوض عده کمي هم هستند که ثروت‌هاي آن‌چناني جمع مي‌کنند. بسياري از ما عمرمان را براي تغيير اين پديده‌ها اختصاص مي‌دهيم اما طبقه حاکم هم براي خود اقداماتي مي‌کند.

 مثلا برده‌داري را منسوخ کردند اما در دوران مدرن به شکل ديگري مردم را به بردگي مي‌گيرند. موضوع اين است که برخلاف گذشته، ديگر دولت‌ها درصدد تامين منافع مردمشان نيستند. بلکه مي‌کوشند منافع طبقه يا گروه خاصي را تامين کنند. در مقابل مردم نيز بايد تشکيلاتي به وجود آوردند تا وضعيت را به نفع خود تغيير دهند.


منبع: پرس تی‌وی