به گزارش
گرداب، سايت "امريكن فري پرس" در گزارشي به قلم "استيو لينچ" به پروژههاي سري تحقيقاتي آمريكا و اثرات احتمالي آن اشاره كرده و مينويسد: پروژههاي فوق سري تحقيقاتي آمريكا، يكي از نگرانيهاي دائمي دانشمندان مستقل و طرفداران حقوق بشر است. اخباري كه گهگاه و به صورت تصادفي از اين مطالعات به بيرون درز ميكند، آزاديخواهان را بر آن داشته تا به هر وسيله ممكن با نيات شيطاني اينگونه پروژههاي تحقيقاتي مقابله كنند.
دنيايي بدون حريم خصوصيجهاني را تصور كنيد كه در آن حريمهاي خصوصي كاملا از بين رفتهاند، شما نتوانيد حتي افكار شخصيتان را براي خودتان نگاه داريد و "ناظر كبير" (عنواني كه در داستان 1984 براي اشاره به شخصي كه در حكومتي معمولاً استبدادي، قدرت كامل را در اختيار دارد) بتواند با استفاده از ابزارهاي الكترونيكي و بدون اينكه حتي شما مطلع شويد، نحوه انديشيدن شما را تغيير دهد. تصور آيندهاي تا اين حد كابوسوار، از جامعه اي كه "جرج اورول" در كتاب 1984 توصيف ميكند نيز به مراتب وحشتناك تر است. در يك نظام پليسي الكترونيكي، با فن آوري هاي فوق پيشرفته، ديگر جايي براي فرار و يا مخفي شدن وجود نخواهد داشت.
سابقه 50 ساله سيا در تحقيق بر روي پروژههاي ضد بشريسازمان مركزي اطلاعات آمريكا بيش از 50 سال پيش، كار بر روي پروژهاي محرمانه با عنوان تكنولوژي كنترل ذهن را كليد زد. يكي از اولين برنامههاي محرمانه كنترل ذهن سيا، پروژه "كنگر فرنگي" (آرتيشو) نام داشت.
بر اساس مقالهاي كه در تاريخ 2 آگوست 1977 در روزنامه نيويورك تايمز به چاپ رسيد، خلاصهاي از دورنماي اين پروژه در يك يادداشت (CIA به تاريخ 25 ژانويه) آمده بود كه به موجب آن مقامات سازمان سيا خواستار "تدوين و ارزيابي هر نوع روشي كه از طريق آن بتوان بر خلاف خواسته و بدون اطلاع فرد، از وي اطلاعات گرفت"، شده بودند. در اين يادداشت مأمور سيا خواسته بود كه فرد مورد نظر تا حدي كنترل شود كه خواستههاي ماموران سيا را بر خلاف مصالح خود و حتي بر خلاف مقتضيات اصل حفظ حيات انجام دهد.
پروفسوري ديوانه، فاسد الاخلاق و آدم كش، مسئول تحقيقات سيا در تاريخ 13 آوريل 1953، اين طرح به يك پروژه فوق سري ارتقا يافت و دكتر "سيدني گوتليب" مسئول نظارت بر آن شد. پايگاه خبري "كانترپانچ" پيش از آن دكتر "گوتليب" را فردي قاتل و هوسران معرفي كرده بود. "ماركس جان" در كتاب خود با عنوان "جستجو براي كانديداي سنچوري" نوشته بود: متخصصان شستشوي مغزي سيا، بيشتر در قالب دانشمندان برجستهاي - و البته ديوانه - كه تحت تأثير شگفتيهاي مغز قرار گرفتهاند و خود نيز مجنون شدهاند، فعاليت ميكردند. رئيس "گوتليب" در سازمان سيا، يك مسيحي صهيونيست بدنام به اسم "جيمز انگلتون" بود.
دانشمندان دولتي در اين سالها بيكار ننشسته اند. سامانههاي قدرتمند كنترل اعصاب كه در اين سالها طراحي و تكميل شدهاند، نامهاي ديگري همچون "سلاحهاي راديوفركانسي"، "سلاحهاي غير كشنده"، "سلاحهاي تابشي الكترومغناطيس" و يا "سلاحهاي روانگردان" به خود گرفتهاند. هنگام طراحي اين سلاحها، اين شهروندان بی خبر آمريكايي بودند كه بر خلاف ميل خود تحت آزمايشهاي مرگ آور قرار ميگرفتند.
فقرا و زندانيان آمريكايي در صف اول قربانيان آزمايشهاي ضد بشري "چرلي ولش" يك متخصص بينالمللي سلاحهاي غير كشنده است كه در اين باره ميگويد: «اكثر قربانيان آزمايشهاي صورت گرفته در خلال دهه 50 تا 70 را اقشار ضعيف جامعه، فقرا و زندانيان تشكيل ميدادند. امروزه قربانيان اين آزمايشها از ميان اقشار سني مختلف، مردان، زنان، پيرها و جوان ها انتخاب ميشود و خبرچينها و خارجيها در اين ميان درصد بيشتري را به خود اختصاص ميدهند.»
با افزايش ميزان نفوذ صهيونيستها در جهان، استفاده از اين فن آوري هاي فوق پيشرفته شيطاني نيز رو به گسترش است. البته تعداد افرادي كه مخالف اينگونه طرحها هستند و مخالفت خود را ابراز ميكنند نيز به صورت چشمگيري در حال افزايش است. حتي در نيمه دوم دهه گذشته، چندين كتاب در خصوص كنترل الكترونيك و مخفيانه ذهن به رشته تحرير درآمد.
بايد تظاهرات گسترده براي جلوگيري از ادامه اينگونه تحقيقات برپا شودنويسندگان اين كتابها را عمدتاً پزشكان و دانشمندان، فعالين سياسي سابق، مخالفين سياسي دولت آمريكا و زندانيان تشكيل ميدهند. حتي تصور اينكه جامعه هدف اين سلاحهاي فوق پيشرفته را شهروندان بيگناه و مطيع قانون تشكيل ميدهد و هدف نهايي آن نيز تسلط بر ذهن آدمي است، وحشت آور است.
تصور چنين آيندهاي حتي براي افراد عادي جامعه آزاردهنده است. حتي بايد تظاهرات گسترده براي جلوگيري از ادامه اينگونه تحقيقات برپا شود. اين مسئله بايد براي مردم تبيين شود كه اگر جلوي كار اين دانشمندان ديوانه گرفته نشود، آنها نهايتاً سلاح دهشتناك خود را تكميل ميكنند و زمين را به سيارهاي جهنمي و مملو از آدمهاي رواني تبديل خواهند كرد.
منبع:
فارس