به گزارش
گرداب، به نقل از مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، حسن عباسی، رئیس موسسه بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز و اندیشکده یقین در همایشی با حضور در جمع دانشجویان حاضر در ضیافت اندیشه تکمیلی در مشهد مقدس به سخنرانی پرداخت و گفت: «برای اینکه مخاطرات مسئله زندگی دوم کاهش پیدا کند و حتی تبدیل به فرصت شود، از خود نفس انسان که در معرض این قضیه است و بهتر این موضوع را ادراک می کند و میفهمد می توان کمک گرفت و ابعاد بنیادین این موضوع را مورد ارزیابی قرار داد.»
وی افزود: «برای این منظور هر چند که در social network ساختار شبکه های اجتماعی امروز و تمدن میلیونی فیس بوک به قاره آسیا وارد شود اما موضوع second life یا زندگی دوم اهمیت، حساسیت و مسائل ویژه خاص خودش را ایجاد کرده که ما در بعضی از طبقه های اجتماعی ابعادش را می بینیم.»
عباسی با اشاره به زندگی دوم تصریح کرد: «
بیشتر مطالبی که بیان می کنم ناظر به چارچوب های خود تحلیل گران غربی در مورد second life است. اگر رصد فرهنگی و جریان شناسی فرهنگی کنیم امروز یکی از مهمترین نکات، موضوع زندگی دوم است و برای اینکه این موضوع در آینده به چالش جدی زندگی ما تبدیل نشود از همین امروز که هنوز ما با آن خیلی درگیر نشده ایم باید چاره ای اندیشید. لذا این جلسات در این دوره ها جلسات مقدماتی است و امید است به سمتی برود که در فضای دانشگاه ها به طور عمیق تر و تخصصی تر به این موضوع پرداخته شود.»
وی با بیان این که سوال اینجاست که با این پدیده چه باید کرد؟
در سال 1979 و 1980 و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی نویسنده کتاب "موج سوم" گفته بود که در آینده "کلبه الکترونیک" شکل خواهد گرفت و بعدا این جمله را تحت عنوان "کلبه دیجیتالی" کامل کرد ادامه داد: «امروز کلبه دیجیتالی محقق شده و شما می دانید که هر کس که به وسیله کامپیوتر شخصی خودش می تواند به جامعه تمدنی دیجیتالی در فضای سایبر متصل شود و آن دوره ای که این موضوع پیش بینی شده بود عملا محقق شده است.
اما نکته ای که برای ما اهمیت دارد این است که کلبه دیجیتالی و زندگی در فضای سایبر فاقد معناست. کمیت در آن گسترده است اما معنا گوهر نایاب است. اگر معنا را از زندگی بگیریم همان مشکلاتی که امروز انسان غربی با آن مواجه است به وجود میآید و به جای اینکه مشکلاتش را با یک روحانی مطرح کنند با کلینیک های روانکاری مطرح می کنند و به روانشناسان مراجعه می کنند.»
رئیس موسسه بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز عنوان کرد: «
اگر مسائل زندگی دوم در فضای سایبر را هم به این مشکلات اضافه کنیم سوال اینجاست که چگونه باید با آنها روبرو شد؟ و این نگرانی باید مطرح شود و چاره ای اندیشید. آشنایی با زندگی دوم اگر با نگاه فلسفی باشد صحبت از آواتار پیش می آید.
یعنی وقتی شما صحبت از second life می کنید قبل از اینکه به زندگی دوم بپردازید و قبل از اینکه با سازوکار آن آشنا باشید باید به این مفهوم پاسخ دهید که میزان شناخت شما از آواتار چقدر است؟ چون انسان در فضای سایبر برای خودش آواتار درست می کند و باید این مسئله را در نظر گرفت که چه شده ایالات متحده انیمیشنی به نام آواتار در 60 قسمت درست می کند؟ و یا اینکه چه می شود که شما اسطوره ای از خودتان در فضای سایبر ایجاد میکنید و با آن اسطوره زندگی میکنید؟ پس وقتی پرسش فلسفی در مورد زندگی دوم مطرح است، نه در مورد زندگی است نه در مورد فضای سایبر بلکه در مورد مفهومی به نام آواتار است.»
وی بیان داشت: «به نظر شما این آواتار چیست؟
اسطوره ای است که ما در آن فضا از خودمان می تراشیم و باید بررسی کنیم که چه اتفاقی افتاده است که بشر احساس نیاز کرده و از خودش یک آواتار ساخته است. دلیل اهمیت این موضوع این است که SECOND LIFE یا زندگی دوم جزئی از سبک زندگی آمریکایی است. امروز سبک زندگی آمریکایی یک دین است. اگر دانشجوی فلسفه دین باشید اگر از شما بپرسند دین یعنی چه؟ می گویید راه و روش زندگی.»
عباسی با بیان اینکه سبک زندگی آمریکایی امروز یک دین زمینی است خاطرنشان کرد: «این دین زمینی به روش های مختلف ترویج می شود و بروز داده می شود از نوع روابط بین انسانها و نوع خوراک و پوشاک بگیرید تا مناسبات سیاسی و رسانه ای. این اجزا بروز و ظهور دین آمریکایی است. تفاوت دین آمریکایی با دین الهی این است که در دین آمریکایی اصالت از آن انسان است. وقتی اصالت از آن انسان شد و امانیزم مطرح شد بشر حق دارد و از آن به human right تعبیر می شود. به تبع حقی که هر انسان برای خودش قائل است یک نوع زندگی مخصوصی را برای خودش طراحی می کند.»
آواتار، اسطورهاي مجازي ساخته دست بشر براي فرار از خود است
وی گفت: «انسانها موجودات متکثرند و به تعداد جمعیت انسان ها یعنی 6 میلیارد و 800 میلیون انسان روی کره زمین، سبک زندگی مختلف وجود دارد. یعنی به این تعداد مدل زندگی داریم. این باعث کثرت (پلورالیزم) در زندگی خواهد شد. این کثرت در زندگی همان شیوه زندگی آمریکایی است. در مقابل در دین الهی حق با خداست. وقتی خدا اصالت داشت، حق انسان با معیار الهی سنجیده می شود. چون خدا واحد است حق او هم یکی است.»
عباسی با بیان اینکه اعلام جهانی حق خدا در قالب قرآن بیان شده است و این موضوع در مقابل دین آمریکایی قرار میگیرد، افزود: «
با توجه به سبک زندگی آمریکایی وقتی شما وارد فضای سایبر می شوید دچار پلورالیزم (کثرت) شخصیت می شوید و می بینید که افراد مختلف از خودشان آواتارهایی را تراشیده اند و با آواتارهایی که با خودشان هیچ سنخیتی ندارد در فضای مجازی زندگی می کند. فردی که مثلا موهایش سفید شده و پا به سن گذاشته از خودش آواتاری می سازد که جوان است و این جوان انطباقی با خود فرد در عالم حقیقی ندارد.»
وی با اشاره به آوارتاهای مختلف تصریح کرد: «در این جا این مسئله به وجود می آید که یک قاعده برای زندگی وجود ندارد و زندگی متکثر است. حال وقتی در فضای سایبر رفتیم این افرادی که هر کدام سبک زندگی متفاوتی دارند هر کدامشان در فضای سایبر یک شخصیت اسطوره ای برای خودشان درست می کنند. این اسطوره نماد است. مرحوم شریعتی در صحبتی در این باره بیان می کند که دارد که : علی حقیقتی بر گونه اساطیر.
عباسي اظهار كرد: «امروز ديگر با اين موضوع مواجه نيستيم كه فردي مثل فردوسي پيدا شود و اسطورهها را بنويسد بلكه هر كس اسطوره خودش را ميسرايد. حماسهاي هست كه در آن آواتارِ شخص وجود دارد. مفهوم آواتار در فضاي سايبر اين است كه شمايي كه وارد فضاي سايبر شدي براي خودت يك اسطوره بساز و آن را بروز بده.»
وي گفت: «اين زندگي دوم، سه مسئله را باعث شده است؛ اول مسئله اخلاقي، بعد فلسفي و سوم مسئله امنيتي به وجود ميآيد و اين مفاهيمي است كه خود غربيها هم تحليل كردند.»عباسي درباره به وجود آمدن آوارتا تصريح كرد: «آواتار يك لغت "سانسكريت" است كه در زبان هندوها مطرح است. بعد وارد چين شد و مذهب "تائو" هم اين واژه را پذيرفت و بر اين تأكيد داشت كه آواتار هر چند صد سال يكبار در يك حقيقت بيروني تجلي ميكند. ابعاد اين هم اين است كه يا در يازده حيوان حلول ميكند يا در يك انسان. حيواناتي مثل مار، لاكپشت و گاو اما زماني كه در انسان ظهور كرد، اين آواتار نجاتدهنده بشريت ميشود. اين امر شباهت زيادي با موضوع مهدويت ما دارد و شايد بتوان گفت كه آنان از اين مسئله الهام گرفتند و در فضاي سايبر به كار بردهاند و به هر كس كه چنين شخصيتي براي خودش درست كند ميگويند اسم آن را "آواتار" بگذار. يعني اين شخصيت منجي خودت است.»
عباسي ادامه داد: «پس به جاي اينكه اين حقيقت در يك انسان حلول كند (با توجه به مكتب تائو) در تكتك انسانهايي كه در فضاي سايبر فعاليت ميكنند، متجلي ميشود و هر فردي يك آواتار ميشود و آن آواتار منجي بشريت است و شما تكثر منجي بشريت را نتيجه ميگيريد.»
رئيس مركز بررسيهاي دكترينال گفت: «فرد در SECOND LIFE يك زمين میخرد و كنار ساحل، ويلا درست ميكند و خانه را طوري طراحي ميكند كه دوست دارد. داخل فضاي سايبر يك نفر را پيدا ميكند و با او ازدواج ميكند. در آنجا ريزترين مسائل شخصي زندگي وجود دارد و با هم ارتباط عاطفي دارند. همه مسائل هست پس نميتوانند جداي از هم زندگي كنند و روزانه بايد 8 تا 10 ساعت پاي كامپيوتر باشند.»
گرايش دختران به بازي sims نشانگر عدم رضايت آنان از خودشان استوي افزود: «اما در ايران چون دسترسي به اين فضا امكانپذير نبوده اين روش با بازي SIMS در ايران و در بين جوانان رواج پيدا كرده است. اما چرا دختران بيشتر گرايش دارند؟ چون از وضعيت خودشان راضي نيستند. يعني از دختر بودن خودشان راضي نيستند و دوست داشتند پسر باشند و دوم اينكه حتي آنهايي كه از اين وضعيت خود راضي هستند از زن بودن خوشان راضي نيستند. نتيجه طبيعي اين است كه ميروند در فضاي سايبر و براي خودشان كاراكتري ايجاد ميكنند آنطور كه خوشان دوست دارند.»
عباسي ادامه داد: «اين اشكالش در اين است كه انسان به آن شخص غير واقعي خودش علاقهمند ميشود و از خود اصلياش نفرت پيدا ميكند؛ هر قدر اين شكاف روحي رواني بيشتر شود انسان خودش را آن آواتار خود ميبيند نه آنگونه كه واقعاً هست. در نتيجه بيماري جديدي بهوجود مي آيد؛ اين بيماري امروز گريبان غرب را گرفته است كه بيبيسي هم يك گزارش 7روزه درباره آن تهيه ميكند.»
وي بيان كرد: «روانشناسان معتقدند كه تحريك جنسي از طريق ديدن فقط براي آقايان رخ ميدهد نه براي خانمها اما اين مسئله امروزه در جوامع رد شده است. چارچوب بحث اين است كه در اين قضايا "خانواده" ميپاشد و اين افراد براي خودشان آواتار درست ميكنند؛ یک خانمي كه ميان سال است از خودش يك دختر هجده ساله درست ميكند يا آقايي كه موهايش ريخته است يك شخصيتي مانند بوروسلي يا آرنولد درست كند. اسم اين فيلم مستند "زناي محصنه در فضاي سايبر در قالب زندگي دوم" است. هدف بيبيسي از تهيه اين برنامه اين نبوده كه چون خانوادههاي غربي در حال پاشيده شدن هستند، اين فيلم را بسازد و هشدار دهد زيرا اصلاً خانواده براي اينها مهم نيست و اين امر فقط به خاطر اين است كه بيماريهاي خاصي گريبانگير اين افراد ميشود.»
هنري كه اصالت را به خيال ميدهد از اساس مذموم استعباسي تصريح كرد: «مبحث دوم در اين باره مسئله فلسفي است.
ما پنج نظام معرفتي داريم: توهم، تخيل، تفكر، تعقل و تذكر و سه مورد آن در قرآن ممدوح است: تفكر، تعقل و تذكر. اما بشر2 انگاره دارد كه مذموم است: توهم و تخيل. مشكل فلسفي كه در حال به وجود آمدن است، اين است كه امروز تخيل جايگزين تفكر و تعقل شده است. امروز در آموزش و پرورش توصيه ميشود كه فرزندان خودتان را خيالپرداز بار بياوريد. امروز در حوزه رسانه و سينما توصيه ميشود كه خيال را پرورش دهيد. هنري كه اصالت را به خيال ميدهد از اساس مذموم است.»
وي در اين باره افزود: «اما در قرآن خيال مذموم است. موسي
علیه السلام وقتي به درگاه فرعون ميرود در آنجا جادوگرها مأمور ميشوند كه طنابهاي خودشان را بياندازند. وقتي طنابها را انداختند موسي
علیه السلام خيال كرد كه اينها تكان ميخورند. قرآن ميفرمايد كه موسي پنداشت كه اينها در حال تكان خوردن هستند. در آيه بعد ميفرمايد كه يك خوفي در موسي ايجاد شد كه مبادا بر من غلبه كنند كه ما به او پيام داديم و آرامش داديم و او عصايش را انداخت و سحر آنها را از بين برد. ما امروز يكي از مشكلاتمان اين است كه دائما به مشهورات دامن ميزنيم. يكي از دعواهاي ما با آموزش و پرورش و هنر اين بود كه از آنها سؤال كرديم كه چرا شما اين همه اصرار داريد كه بايد قوه خيال را پرورش داد؟ و مشكل دوم اين بود كه ما هنري ميخواهيم كه بر پايه تفكر الهي باشد. اما هنري كه بر گرفته از خيال است مثل "هري پاتر" از ديد اسلام مردود است. پس مشكل ما تخيل است.
عشقهاي مثلثي سينما همه با زبان غريزه سخن ميگويندوي گفت: «يك خانم ميرود و در فضاهاي مختلف آواتار خودش را تخيل ميكند و خيال ميكند به جای چهل سال، هجده سال دارد. اگر درام و سينما برگرفته از خيال است ما كه در قرآن هم قصه داريم پس قصههاي قرآن هم خيال است! چرا قرآن شيوه قصهگويي خودش را احسن القصص ميداند؟ جواب اين است كه قصههايي كه در قرآن است ابتدا رخ داده و بعد قرآن آن را نقل كرده است. اين عشقهاي مثلثي كه در فيلمها ميبينيد همه به زبان غريزه با شما سخن ميگويند؛ ولي قرآن وقتي در سوره يوسف عشق مثلثي را ميگويد با زبان فطرت سخن ميگويد. عمده مفسرين معتقدند كه تلاوت سوره يوسف هيچگونه حس شهوتي براي انسان ايجاد نميكند. اما اگر شما درامنويس باشيد حتماً از گزارههايي استفاده ميكنيد تا زمينه نشستن مخاطب پاي فيلم يا سريال فراهم شود.»
عباسي افزود: «نكته دوم اين است كه قرآن با بيان اين وقايع به شما رشد ميدهد نه اينكه اغوا كند. ما قصد بايكوت كردن شعر و سينما و فعاليتهاي هنري را نداريم. اكثر افراد خيال ميكنند كه دارند فكر ميكنند. اما بايد گفت كه آنان فكر نميكنند بلكه دارند خيال ميكنند. در فضاي علمي هم امروز ما تخيل ميكنيم نه تفكر. خيلي از افراد در مدت تحصيل بعد از چند سال استاد ميشوند. فردي كه استاد فيزيك است نيامده خودش را درس بدهد بلكه يا نيوتن درس ميدهد يا انيشتين. آيا ميشناسيد استادي را كه بيايد خودش را درس بدهد؟ اگر نميشناسيد معنايش اين است كه آن استاد فكر نكرده تا علمي را توليد كند. خيال ميكند كه دكتر شده است. چون فكر كردن مانند درد زايمان سخت است.»
هدف غرب از معرفي صرف جهان موازي، زير سؤال بردن معاد استوي ادامه داد: «نكته سوم كه بحث امنيتي است موضوع خيلي پيچيده ای دارد. ما الآن در "جهان موازي" به سر ميبريم. جهان موازي جهاني است كه انسان در ذهن خودش ميسازد. آنها معتقدند كه مانند اين جهان بي نهايت جهان ديگر وجود دارد. ما در اسلام جهان موازي داريم كه آن را محيالدين عربي بيان ميكند و ما اسم آن را عالمهاي ممكن ميگذاريم. در عالمهاي ممكن به موازات اين عالم، عالمهاي ديگري وجود دارد كه ما در اين عالم در خوابيم و بعضاً اين بحث مطرح است كه ما وقتي از اين دنيا رفتيم بيدار ميشويم. امام
رحمةاللهعلیه فرمود كه ميتوان در اين جهان هم بيدار شد كه تعبير ميشود به "يقظه".»
عباسي با بيان اينكه از كوري به بينايي زمينه رويت پديد ميآيد، خاطرنشان كرد: «از نگاه عرفاي مسلمان عوامل ممكن اينها هستند. شما اينجا را عالم ناسوت كه پستترين عالم است، بگيريد، عالم بعدي، عالم جبروت بعد عالم ملكوت بعد عالم لاهوت همينطور بالا ميرويد. لذا جهان موازي مدرن ميگويد اين جهان، جهان خوبي است و بقيه جهان را ابتر و ذهني در نظر بگيريد. در مقوله جهانها و عالمهاي ممكن در نگاه عرفان اسلامي ما معتقديم كه اين عالم پايينترين و سخيفترين سطح عالم است، عالمهاي ديگر عالمهاي كامل هستند. يك انسان را هم ميشناسيم كه اين مراحل را طي كرده است.»
وي با اشاره به جهانهاي متوالي اذعان كرد: «ما به جهانهاي متوالي معتقديم، جهانهاي متوالي ما اينهاست، جهان اول؛ اين دنيا، جهان دوم؛ برزخ، جهان سوم؛ عقبي و آخرت.»
عباسي گفت: «ما هم جهاني موازي را قبول داريم هم عوامل متوالي را و يك نفر را ميشناسيم كه اين مراحل را طي كرده است هر 2 را همزمان و آن وجود نازنين رسولالله است. زماني كه تا سدره منتهي رفتند و حتي قيامت را ديدند و حال ما را در بهشت و جهنم از نزديك مشاهده كردند. ما در مقابل مسئله مهم جهان موازي در موضع انفعال نيستيم. در اين زمينه ما مدعي هستيم اما فراموش نكنيد جهان موازي را امروز مطرح ميكنند تا معاد را بزنند. چون اين را مطرح ميكنند كه عالم متوالي وجود ندارد.
هر چه هست عالم موازي است كه در چپ و راست اينها بي نهايت عالم وجود دارد.»وي بيان كرد: «اگر احساس كرديد كسي از عالم غيب آمده اين از عالم موازي شما آمده آن عالمي كه فكر ميكرديد، عالم آخرت است ولي عالم موازي شماست كه از اين عالم پستتر است در صورتي كه ما معتقديم كه عالم اخري دارالقرار و اينجا مزرعه الآخره است.»
عباسي تأكيد كرد: «اگر كسي باور كرد كه عالم موازي وجود دارد بنيانهاي معاد براي او زده ميشود. مسئله عالم موازي ذهني است. وقتي ذهني شد، ما الآن 2 جهان موازي را تعريف كرديم و در جهانهاي موازي 2 زندگي را تعريف ميكنند كه زندگي دوم ذهني است. زندگي دوم سايبري اين 2 را انطباق ميدهد و شما در ذهنت يك شخصيت آزاد ميسازي.»
عباسي تصريح كرد: «شما يك ذهنيت داريد و آن ذهنيت را در اينجا متجلي ميكنيد و بروز ميدهيد و آنچه در ذهن داريد و به كسي نميتوانيد بگوييد كه چه دوست داريد و نميتوانستيد به كسي بگوييد كه چه چهره و هيكلي را دوست داريد. حالا آنها را در اين زندگي ميسازيد. در فضاي سايبر اين 2 امر بروز بيروني دارند اين شده مسئله انسانشناسي و مسئله زندگي ما.»
در آمريكا اينترنت را وزارت دفاع اداره ميكند در ايران وزارت ارتباطات و مخابراتوي ادامه داد: «نكته بعدي مسئله NSA است كه اين را بارها در دانشگاههاي مختلف و رسانههاي سراسري بحث كردهايم و مورد تحقيق قرار داديم. اين قضيه چگونه است بعد از اينكه در چند سال گذشته براي نهادهاي مهم امنيتي كشور چارچوب اين را بررسي كرديم نكاتش و خطراتي را كه سازمان NSA دارد را معين كرديم؛ مقرر شد كه ما در مدارس و دانشگاهها اين را فرهنگسازي كنيم. این كه پديده اينترنت غير نظامي نيست در ايران اينطور است كه زير نظر وزارت ارتباطات و مخابرات ولي در ايالات متحده اين سازمان را وزارت دفاع اداره ميكند.»
عباسي با اشاره به NSA يعني آژانس امنيت آمريكا، گفت: «اين آژانس در 1953 زير نظر پنتاگون مجموعهاي را كه شما به نام اينترنت ميشناسيد به وجود آورد و شما در رسانهها شنيديد كه آمريكا ستاد مركزي جنگ سايبر تشكيل داد. آدمي را با حفظ سمت گذاشتند فرمانده جنگ سايبر يعني همزمان هم رئيس اينترنت است هم قرارگاه مركزي جنگ در فضاي سايبري. هميشه زماني كه از من ميپرسند كي آمريكا به ايران حمله ميكند ميگويم زماني كه رئيس اين سازمان به ايران بيايد.»
اساتيد ما هنوز نميدانند كه اينترنت يك ابزار نظامي استوي تصريح كرد: «يك بار به يك رسانه سراسري اعلام كردم كه ويندوز براي جاسوسي ساخته شده است. يك عده انسان كوتهبين نوشتند كه ويندوز قفل شكسته استفاده ميكنند و زماني كه به اينترنت متصل ميشوند ويندوز دچار مشكل ميشود و فكر ميكنند دچار حمله جاسوسي شدهاند.»
عباسي افزود: «زماني كه جامعه با چنين افرادي روبه رو است معلوم است كه هك كردن شما كار بسيار آساني است. وقتي استادهاي دانشگاههاي شما نميدانند كه اينترنت يك ابزار نظامي است، همه فكر ميكنند بعد از مودم و كامپيوترشان هيچ چيز ديگري نيست. نميدانند كه هر كاري پشت مودم انجام ميدهند دوستان عزيز NSA، آن طرف نشستهاند و ميبينند شما كجا ميرويد و چه كار ميكنيد.»
وي اظهار كرد: «يك نكته امنيتيتر اينكه همين الآن سازمانهاي امنيتي خودمان هم توانايي انجام چنين كاري را دارند. كساني كه فكر ميكنند بيل گيتس عاشق چشم و ابروي انسان ايراني است و سالي يكبار مايكروسافت ويندوزهاي xp ,seven و vista و بقيه نرم افزارها را همين طور به صورت مجاني براي انسان ايراني ميفرستد تا استفاده كنند نميدانند كه NSA به بيل گيتس دستور داده كه سال آينده سيستمي با پنجرهاي به صورت ويندوز seven يا xp ميخواهد.»عباسي با بيان اينكه لينوكس هم براي جاسوسي آمده است، گفت: «اينكه چهطور در ذهن مسئولين و دانشجويان اين موضوع را جا بياندازيم كه اين فضايي كه واردش ميشويم فضاي امني نيست. سازمان NSA روزي سه ميليارد پيام را ثبت ميكند و 9 هكتار سيستم كامپيوتر دارد كه در شمال شهر واشنگتن واقع است و آنجا مغز جهان است؛ همانطور كه مغز شما مركز اصلي در بدن شماست. در قراردادي كه آمريكا در ژنو براي كنترل موتورهاي جستجوگر امضا كرد، قرار شد كه برخي از آنها را امضا كند اما هنوز هشت سال است كه زير بار اين قرار داد نرفته است.»
وي گفت: «
اكنون آمريكا در حال طراحي اينترنت 2 است. وقتي از لپتاپ استفاده ميكنيد اولين باري كه از قسمت لمسي به عنوان ماوس استفاده ميكنيد اثر انگشت شما را بر ميدارد و همينطور كه از وب كم استفاده ميكنيد چشم شما را اسكن ميكند و وقتي با دوستان اطراف لپتاپ صحبت ميكنيد صداي شما ضبط ميشود و زماني كه به اينترنت وصل ميشويد يك آيپي سيزده رقمي در NSA براي شما ثبت ميشود كه اين فرد با اين مشخصات است و چنين آي پي دارد.»
اطلاعات موجود در شبكه اجتماعي از بمب اتم خطرناكتر استعباسي افزود: «از زماني كه سايت دانشگاه خود را باز ميكنيد ميفهمند در چه رشتهاي و در كدام دانشگاه در حال تحصيل هستيد و چند واحد پاس كردهايد. در زماني كه بليط هواپيما ميخريد هم همين موضوع مطرح است. تمام اين اطلاعات در NSA ذخيره ميشود. آقاياني كه فكر ميكنند اينها واقعيت ندارد بنشينند و سريال 24 را ببينند. اين قسمت در فصل دوم سريال 24 وجود دارد. آن فردي كه كودتا ميكند و رئيس جمهور آمريكا را بر كنار ميكند آن فرد وابسته به NSA است.
ما زماني كه اين موضوع را اعلام كرديم 2 ماه بعد سرويس اطلاعاتي چين اعلام كرد كه اين موضوع درست است و ويندوزها جاسوسي ميكنند. ما تا در اين زمينه ضربه نخوريم بيدار نميشويم. الان با شما كاري ندارند روزي كه شما براي جامعه خودتان فرد مهمي شديد از اين اطلاعات عليهتان استفاده ميكنند. براي اينكه يك نمونه مثال بزنم بايد بگويم كه وزير اطلاعات در جريان فتنه 88 گفته بود كه در زمان فتنه آمار پروازهاي لندن تهران چند برابر افزايش يافته است. همچنين افرادي كه در جريانهاي بعد از انتخابات اغتشاش ايجاد كردند سازمانهاي جاسوسي از شخصيت اينها اطلاعات كاملي داشتند.»
وي بيان كرد: «اطلاعاتي كه در شبكههاي اجتماعي ميگذاريد از بمب اتم هم خطرناكتر است.
اگر شما در فضاي سايبر بي مهابا حضور داشته باشيد به درد فرداي كشور نميخوريد. در فضاي سايبر افرادي را دور هم جمع ميكنند تا بتوانند از شما اطلاعات كسب كنند. همانطور كه در اوايل انقلاب اينگونه بود كه فردي را وارد زندان ميكردند وقتي آن شخص با شما هم صحبت ميشد به راحتي ميتوانست اطلاعات مورد نظر را كسب كند كه اين الآن در فضاي سايبر در حال رخ دادن است. غير از آن سه نكتهاي كه در مورد عواقب second life بيان كردم نكته چهارمي هم وجود دارد و آن اين است كه اين مسئله در مقابل موضوع مهدويت قرار دارد.»
عباسي با اشاره به رسالت انبيا عنوان كرد: «انبيا آمدند تا سطح عقل بشر را ارتقا دهند. زماني كه حضرت ظهور كنند قرآن را در اين عقلهاي رشد يافته پياده ميكنند و شيطان از اين طرف سعي در مخدوش كردن عقل ها دارد كه يكي از راههاي مخدوش كردن آن اين است كه فرد هشت ساعت از زندگي را در فضاي سايبر مي گذراند و به شما مي گويد كه به دنبال موعود خود نباش موعود و آواتار خود تو هستي.»