اين علوم انسانىاى كه امروز رایج است، محتواهایى دارد كه ماهيتاً معارض و مخالف با حركت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متكى بر جهانبينى ديگرى است؛ هدف ديگرى دارد. وقتى اينها رایج شد، مديران بر اساس آنها تربيت میشوند.
ما بايستى راه جديدى را باز كنيم. راه جديد اين است كه يك ملتى با دارا بودن ابزار علم و اقتدار علمى -كه همه چيز ديگر را به دنبال خودش مىآورد- انگيزههاى الهى و ارزشهاى الهى و اخلاق الهى را در دنيا عَلم كند و پرچمش را برافرازد.
مثلاً چند تا فكر داراى اقتدار علمى، در يك نقطه دنيا به يك نتيجهاى رسيدهاند؛ اين معنايش اين نيست كه هر آنچه كه آنها فهميدهاند، درست است! شما به مبانى خودتان نگاه كنيد.
تا كسانى كه اهل كار و تلاش هستند، با پيشنهادها و با قالبها و نوآوريهاى علمىِ خودى بتوانند بناى حقيقى يك جامعه آباد و عادلانه مبتنى بر تفكّرات و ارزشهاى اسلامى را بالا ببرند. امروز كشور ما از دانشگاه اين را مىخواهد.