Gerdab.IR | گرداب

پايگاه تحليلي "کانترپانچ":

آيا پس از انگليس، آمريكا مقصد بعدی اعتراض‌ها خواهد بود

تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۰

طی روزهای اخیر مردم چند شهر انگليس و برخی کشورهای اروپایی که از اوضاع نابسامان‌شان به ستوه آمده بودند دست به اعتراض زده اند. کارشناسان معتقدند شايد آمريکا مقصد بعدي این اعتراضات باشد.

به گزارش گرداب، پايگاه تحليلي "کانترپانچ" در مقاله‌اي به قلم "کارل فينامور" مي‌نويسد: شورش‌هاي پيش بيني نشده چند اقليت و محله فقيرنشين در لندن توانست تشکيلات همواره باثبات و محتاط انگليس را به شدت تحت تاثير قرار دهد.

نخست وزير انگليس "ديويد کامرون"، مسافرت خود به منطقه "توسکاني" در مرکز کشور ايتاليا را نيمه تمام رها کرد تا به لندن بازگردد و چشم انداز قرمز و نارنجي اين شهر در حال سوختن را به نظاره بنشيند.

چند شهر انگليس در آتش خشم مردم سوختند
بنابراين، مي‌توان به جرات گفت که در اين هفته و پس از سال‌ها ناديده گرفتن نابرابري و بي عدالتي، تمام مردم انگليس توجه خود را معطوف "تاتنهام" - که محله‌اي پرجمعيت در شمال شهر لندن است - کردند و از شهرهاي "بيرمنگام"، "منچستر"، "ليورپول" و "بريستول" و اجتماع اقليت‌ها در آنها نيز خبرهايي مخابره شد؛ شهرهايي که خشم ساکنان آنها مجددا شعله‌ور شد.

ماهيت اعتراضات لندن با ديگر اعتراضات متفاوت است
اما شورش‌هاي لندن، تفاوت‌هاي زيادي با تظاهرات گسترده ديگر پايتخت‌هاي کشورهاي اروپايي و اعتراضات کشورهاي خاور ميانه داشت. هرچند جامعه فقير شهر "تاتنهام" با برادران سياه پوست و اقليت‌هاي اجتماعي کشورهاي آمريکاي شمالي، وجه مشترک زيادي دارند: هيچ‌کدام طرفداران و حاميان قدرتمندي که به ساختار سياسي کشور وابستگي نداشته باشند، ندارند.

آيا شورش‌هاي لندن، آينده آمريکا را پيش بيني مي‌کنند؟
جوامع سنتي و حزب کارگر کشورهاي انگليس و آمريکا که ظاهرا نماينده نيروي انساني هستند، عملا در سياست‌ها و تعهدات خود به اين افراد شکست خورده‌اند و به دولت و سرمايه داران هردو کشور اجازه داده‌اند تا سياست‌هاي رياضتي خود را بر گروهي تحميل کنند که کم‌ترين نماينده قانوني را در مجامع کشورهاي خود دارند.

آيا مي‌توان همين شرايط را براي آمريکا نيز متصور شد؟ جایي که فقدان آرا و صداهاي برجسته ملي که جوامع مظلوم را براي درخواست کار و نيروي انساني بسيج مي‌کنند، محسوس است. البته، دولت انگليس اتفاقات "تاتنهام" را نامشخص و بي ارزش جلوه داد. اين طرز تفکر در بيشتر روزنامه‌ها بازتاب داشته است.

انكار مشکلات اجتماعي در شهر "تاتنهام"
يکي از اين اظهارنظرها مربوط بود به "مايکل گولدفارب"، خبرنگار روزنامه "گلدپست" در لندن که صحبت‌هاي او به طور اهانت آميزي در وب سايت "پي. بي. اس نيوزاور" آورده شده بود. او مي‌گويد: «تنش و کشمکش موجود (کشتار جوانان سياه پوست از سوی نيروهاي پليس) خيلي زود از کنترل نيروهاي امنيتي خارج شد، اما از همان ابتداي اين شورش‌ها مشخص بود که اين اتفاقات تنها سرقت‌هايي هستند که از سوی جوانان بيکار انجام مي‌شود؛ افرادي که براي شب‌هاي گرم تابستان هيچ برنامه‌اي غير از اين ندارند.»

 وي با اين کلمات سعي داشت تا منکر مشکلات اجتماعي در شهر "تاتنهام" شود، اما مشخص بود که صحبت‌هاي او تحريف شده است.

هرج و مرج هاي "تاتنهام" با تظاهرات ديگر شهرهاي جهان متفاوت بود
اگرچه ممکن است اين اظهارنظر ناپخته، نظر بسياري از مردم انگليس باشد، حقيقت حاکم بر اين جامعه را به وضوح بيان مي‌کند: ساکنان شهر "تاتنهام" هم از بعد سياسي و هم از بعد اجتماعي در کشور انگليس منزوي هستند و حساب آنها از حساب طبقه کارگر انگلستان جداست.

زندگي منزوي آنها مي‌تواند علت تغيير شکل و جهت شورش‌هاي آنها را توجيه کند؛ از نظر مردم عادي، شورش‌هاي انگلستان بيشتر به هرج و مرج هايي آشفته و بي نظم شبيه بود و در نقطه مقابل، انقلاب‌هاي سازماندهي شده و عظيم مردمي در شهرهاي "مادريد"، "آتن" و "قاهره" است که قسمت عمده‌اي از مردم را با يکديگر متحد ساخت و بدين ترتيب، حس همدردي و تحسين مردم جهان بيشتر برانگيخته شد.

سازمان‌هاي اجتماعي بزرگ و مطرح دنيا در نهايت از همين فعاليت‌هاي منظم حمايت کردند؛ حمايتي که مشخصه‌هاي قدرتمند و تاثيرگذار اين تظاهرات را مورد تائيد قرار مي‌داد.

بايد نقش اقليت‌ها در جامعه پررنگ‌تر شود
همان ميزان که اين حرکات و تحولات، اعمالي مجرمانه به حساب مي‌آيند، سازمان‌هاي طبقه کارگر نيز در اين اعتراضات مقصر هستند؛ سازمان‌هايي که در پذيرش اين مجامع و گروه‌ها قصور زيادي کردند، نتوانستند آنها را در منافع سازمان‌هاي خود سهيم کنند و با آنها احساس نزديکي و برادري نمي‌کردند. بنده معتقديم که درگير کردن اين گروه در حوزه‌هاي سازماني و سياست گذاري‌ها، مي‌توانست به طور چشمگيري شيوه واکنش ساکنان شهر "تاتنهام" طي روزهاي اخير را دستخوش تغييرات کند و مسير اين اعتراض‌ها را کاملا عوض کند.

مجامع به چند گروه تقسيم شده‌اند و آشفته عمل مي‌کنند
بر اساس مدارک فاش شده که در اسناد COINTELPRO دولت آمريکا آورده شده است، در تلاش‌هايي که در دوره جنبش حقوق مدني انجام شد و موفقيت آميز بود، سعي شد تا جوامع و افراد سياه پوست آمريکا را چه سياسي و چه اجتماعي با تمام کشور متحد سازند؛ البته واکنش دولت و پليس وقت به اين جنبش، قتل‌هاي زنجيره‌اي و ترورهاي متعدد بود.

در نتيجه اين تحولات و در آغاز دهه 70 ميلادي، گروه‌هاي جنايتکار جايگزين سازمان‌هاي جنگ طلب شدند؛ سازمان‌هايي که در حوزه اجتماع و سياست در مجامع مظلوم فعاليت مي‌کردند و در ليست گروه‌هاي تحت تعقيب "اف. بي. آي" قرار داشتند.

خشم و غضب امروز مردم ناشي از سرکوب‌هاي دهه‌هاي پيش است
سرکوب‌هاي دهه 70 ميلادي پس از چند دهه ضعيف‌تر و کمتر شد و نتيجه آن اين است که امروز، مردم نسبت به خشونت‌هاي پليس و فقر واکنش نشان مي‌دهند؛ واکنش‌هايي که در غالب حرکت‌هاي انفرادي، پراکنده و ناشي از خشم و غضب معترضين بود.

اين تظاهرات در برخي موارد، با رفتارها و هنجارهايي ضد اجتماعي پيوند مي‌خورند که در دوره‌هاي گذشته تحت عنوان شيوه‌هاي بقا مورد استفاده قرار مي‌گرفتند. به عنوان مثال، اگرچه در هر دو شهر "تاتنهام" و "قاهره" در ظاهر هدف‌هايي نظير ماشين پليس و دفتر مراکز دولتي و خصوصی به آتش کشيده مي‌شدند، موارد قبلي نيز کماکان بر قوت خود باقي بود؛ به آتش کشيدن ساختمان‌ها و اموال خصوصي که از خشم و غضب دروني نشئت گرفته است.

نمونه‌هاي ديگري از فعاليت‌هاي مجرمانه و درگيري بين گروه‌هاي جنايتکار در شهر "تاتنهام" گزارش شد. اينها نيز نتيجه دهه‌ها نابساماني و هرج و مرج در مجامع مظلوم منطقه است. صحبت‌هاي مطرح شده نه بهانه جويي و توجيه هستند و نه دفاع از شورش‌ها، بلکه توضيح است؛ توضيحي که حاوي جواب‌هايي براي پيامدهاي اين اعتراضات است: سازمان‌ها و تشکل‌هاي جديد بايد به گونه‌اي تقويت شوند که به اتحاد مجامع مختلف حول اهداف و آرزوهاي اجتماعي مشترک کمک کنند.

قدرت حاکم ثروتمند از اتحاد مردم تاتنهام وحشت داشت
تنها افراد ثروتمند و قدرتمند از جدايي و رقابت بين جوامع مظلوم در انگليس و آمريکا سود مي‌بردند. همين نيروها، فرهنگ بزهکاري و جنايت را به عنوان راهکاري براي پيشگيري از اتحاد اجتماعي ترويج مي‌دهند؛ اتحادي که ممکن است روزي به يک قدرت سياسي بانفوذ تبديل شود.

 شهر "تاتنهام" که از لحاظ سياسي کاملا منسجم و متحد است، به شبحی ترسناک تبديل شده که قدرت حاکمه ثروتمند کشور انگلستان را به وحشت انداخته است. اين قدرت بيش از اتفاقات و هتک حرمت‌هاي چشمگير اخير، حکومت را دچار تشويش و اضطراب کرده است.

آيا آمريکا مقصد بعدي تظاهرات اعتراض آميز است؟
قدرت حاکمه ثروتمند کشور انگليس به خوبي از آتش زير خاکستر ناشي از نارضايتي‌ها، آگاه است؛ ناخشنودي و شکايتي که مدت‌هاست به دليل کاهش بي سابقه فرصت‌هاي شغلي، خدمات رفاهي و مدني، در مردم انگلستان منتظر کوچک‌ترين جرقه براي بروز و فوران است. اين موارد شامل حال اکثر مردم آمريکا نيز مي‌شود و ما از تحولات شهر "تاتنهام" به اين نتيجه مي‌رسيم که يک پاسخ متحد، براي گروهي از طبقه کارگر - که هيچ انجمن يا تشکيلاتي ندارند و به حال خود رها شده‌اند تا از خود دفاع کنند - بهترين جواب ممکن است.

منبع: فارس