گرداب- پایگاه تحلیلی کهنه سربازان آمریکا "وترنز تودی" در مصاحبهای از سوی کورش ضیابری با "ریچارد جواد حیدریان" ضمن بررسی رفتار دوگانه آمریکا و غرب در برخورد با بهار عربی و موضوع حقوق بشر، به بررسی رابطه بین ایران، آمریکا و اروپا میپردازد. در قسمت دوم این گزارش کورش ضیابری، مسئله سکوت رسانههای غربی در قبال پیشرفتهای علمی ایران را پیش میکشد و علت آن را جویا میشود.
رفتار دوگانه آمریکا در برخورد با شورشهاقیامهای عربی، عدم تعهد واقعی آمریکا به دموکراسی در خاورمیانه را نشان داد. حتی دولت اوباما با گرایشهای لیبرالی بیشتر، حمایت از این قیامهای دموکراتیک را دریغ کرده است.
در مصر، آمریکا تا آخرین لحظه (زمانی که تظاهرات، کشور را فلج و نیروهای نظامی تهدید به مداخله کردند) و قبل از آنکه به نمایندگی از طرف حسنی مبارک و همراهانش دعوت به مصالحه کند، صبر کرد. در بحرین، "سکوت" آمریکا در برابر سرکوب وحشیانه اعتراضات به ویژه با توجه به منافع عمیق ژئواستراتژیک واشنگتن در خلیج فارس، بسیار قابل توجه بوده است. در لیبی در حالی که دولت درگیر خشونتهای گسترده بود، آمریکا تخلیه شهروندان خود را در اولویت قرارداد. در مرحله بعد، به جای جستجو برای یک راه حل دیپلماتیک عملی، آمریکا از مداخله نظامی حمایت و به تدریج وظایف عملیاتی را به شرکای اروپایی واگذار کرد. بیش از همه، واشنگتن در واکنش به اعتراضات مردمی منطقه، رفتار دوگانهای از خود نشان داده است. مطمئنا، هر کشوری واقعیت جغرافیایی و سیاسی منحصر به فردی دارد، اما روح و پیام شورشهای عربی اساسا یکسان بوده است و در نتیجه واکنش واشنگتن و دیگر مدعیان حمایت از دموکراسی باید همسانتر باشد.
کورش ضیابری: آیا شما نشانههای احساسات ضد آمریکایی را در زنجیره انقلابهای خاورمیانه مشاهده میکنید و یا به سادگی آنها را پیامد ذاتی فقر، بیکاری، تورم و نابرابری اجتماعی میدانید؟ آیا کشورهای عربی منطقه هنوز هم مایل به اتحاد با آمریکا هستند؟
ناامیدی از رژیمهای عربی عامل اصلی شورشها
ریچارد جواد حیدریان: قطعا "جامعه عرب"، منتقد شدید سیاستهای آمریکا در منطقه بوده است. حتی بخشهای لیبرال تر جامعه، قاطعانه با مداخله آمریکا در عراق، افغانستان و بعد از آن در لیبی مخالفت کردهاند. نظرسنجیهای عمده، همواره نشان دهنده عدم محبوبیت عمیق آمریکا در عرصه سیاست خارجی در جهان عرب و حتی در ترکیه بودهاند. با این حال، میتوان استدلال کرد که ناامیدی از رژیمهای عربی، بیشتر در این اعتراضات دخیل بودهاند تا تنفر از آمریکا و اسرائیل. مردم عمیقا منتقد قدرتهای خارجی هستند، اما فقر شدید، دورههای طولانی محرومیت سیاسی و سرخوردگی شدید از سیستمهای سیاسی عربی، عوامل اصلی این اعتراضات بودهاند. احساسات در مورد مسائل سیاست خارجی تنها نگرانیهای غالب داخلی را تکمیل و تقویت کردهاند.
اتخاذ رویکردی متعادلتر به برنامه هستهای ایران، پیامد استقرار دموکراسی در کشورهای عربی
در صورت شکل گرفتن رژیمهای دموکراتیکتر، مسلما رژیمهای جدید عادی سازی روابط دو جانبه با تهران و اتخاذ یک رویکرد متعادلتر نسبت به برنامه هستهای ایران را در اولویت قرار خواهند داد. در صورت ایجاد نظامهای سیاسی کثرتگراتر و دموکراتیکتر، طبیعتا سیاست خارجی کشورهای عربی تا حدی تغییر خواهد کرد. به عنوان مثال میتوان انتظار داشت تا این کشورها از استقلال بیشتری در مورد مسائل خاص مرتبط با ایران برخوردار شوند.
مسلما، رژیمهای جدید عادی سازی روابط دو جانبه با تهران و اتخاذ یک رویکرد متعادلتر نسبت به برنامه هستهای ایران را در اولویت قرار خواهند داد. به عنوان مثال، مصر، پس از مبارک، با چرخش به سمت ایران و گرفتن یک موضع فعال در مورد روابط اسرائیل و فلسطین، هماکنون در حال نشان دادن برخی از تغییرات در موضع گیری سیاست خارجی خود است. همچنین میتوان انتظار داشت که کشورهای عربی در مورد سیاستهای سرکوبگرانه اسرائیل موضع انتقادیتری اتخاذ کنند. با این حال، با توجه به اتحاد عمیق اقتصادی و امنیتی آمریکا با بسیاری از این کشورها جدا شدن ناگهانی این کشورها از آمریکا را مشکل میتوان تصور کرد. سناریوی محتملتر (در صورت گذار به دموکراسی)، ظهور رژیمهای قاطعانهتر و مستقلتر عرب است که از ایجاد روابط حسنه با ایران و انتقاد از سیاستهای آمریکا و اسرائیل دوری نمیکنند. به طور خلاصه، شورشهای عربی میتواند علامت پایان دوران "بله قربان گویی" باشد، که در آن حاکمان خودکامه عرب به سادگی از آمریکا در بعضی مسائل خاص سیاست خارجی پیروی میکردند.
رفتار دوگانه آمریکا در مورد نقض حقوق بشر از سوی اسرائیل و عربستان
کورش ضیابری: بیایید در مورد ایران و مسائل مهم در مورد موقعیت ایران در جامعه بینالمللی بحث کنیم. رسانههای عمده غربی، به طور دائم ایران را متهم به نقض حقوق بشر و نادیده گرفتن ارزشهای دموکراتیک میکنند. اما اجازه دهید در این مورد بیطرف باشیم. چه کسی واقعا حقوق بشر را نقض میکند؟ آیا این اسرائیل نیست که زنان و کودکان فلسطینی را زندانی میکند و شهروندان غیر نظامی را به قتل میرساند؟ آیا این عربستان سعودی نیست که زندانیان را با استفاده از وحشیانهترین و غیر انسانیترین روشها شکنجه میکند؟ آیا این کشورهای غربی و رسانهها نیستند که با استفاده از بهانه حقوق بشر بر ایران فشار وارد میکنند؟ چرا آنها نقض حقوق بشر را از سوی متحدان و دوستان صمیمی خود بررسی نمیکنند؟
استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر برای تحت فشار قرار دادن ایران
ریچارد جواد حیدریان: متاسفانه مسئله "حقوق بشر"، به منظور اعمال فشار بر دشمنان، همواره از سوی قدرتهای بزرگ مورد استفاده ابزاری قرارگرفته است. تا قبل از بسته شدن زندان گوانتانامو و پایان دادن به زندانی کردن و شکنجه تصادفی اسیران جنگی، و بهبود وضعیت حقوق بشر، آمریکا فاقد برتری اخلاقی برای زیر سوال بردن سایر کشورها در مورد حقوق بشر خواهد بود.
قابل توجهتر اینکه، آمریکا در اعمال فشار بر بسیاری از متحدان خود در خاورمیانه برای بهبود وضعیت حقوق بشر شکست خورده است. مطابق هر استانداردی، یکی از بیرحمترین رژیمها در جهان عرب، از متحدان آمریکا است. همچنین اسرائیل که متحد اصلی آمریکا در منطقه است با ادامه شهرکسازی و بمباران مناطق غیر نظامی بسیار پر جمعیت ناقض آشکار قوانین بینالمللی است. با توجه به اینکه آمریکا همچنان از یکی از غیر دموکراتیکترین و ظالمانهترین دولتها در جهان حمایت میکند (مطابق هر استانداردی) روشن است که حقوق بشر، در معنای واقعی خود، در دکترین سیاست خارجی آمریکا نقش محوری بازی نمیکند. در عوض، ثبات و منافع ژئوپولیتیک (پایگاههای آمریکا و ایمنی ذخایر و حمل و نقل هیدروکربنها) همچنان در دستور کار واشنگتن در خاورمیانه تسلط دارد. به همین دلیل آمریکا در مقابل سرکوب وحشیانه اعتراضات در بحرین تقریبا ساکت بود و علیرغم محکومیت بینالمللی فزاینده از گوشه و کنار جهان، منجمله اکثر اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) آمریکا همچنان در کنار اسرائیل ایستاده است.
عدم پوشش خبری اکتشافها و پیشرفتهای علمی ایران در رسانههای غربی
کورش ضیابری: میتوان اذعان کرد که رسانههای غربی به صورت نامتناسبی تمایل به دیدن طرف تاریک داستان و حوادث در ایران دارند. یک عملیات گسترده تبلیغاتی سیاه علیه ایران از سوی رسانههای عمده در حال اجرا است. شما هرگز نمیتوانید هیچ نوع مقاله، تفسیر و خبری را در مورد یکی از اکتشافها و پیشرفتهای علمی ایران و یا فرهنگ، ادبیات، تاریخ و تمدن پیچیده ایران پیدا کنید. ایرانیان به صورت مردمی وحشی، غیرعقلانی و بیفرهنگ که هیچ چیز از زندگی در عصر معاصر را درک نمیکنند به تصویر کشیده میشوند. ترور، قتل، اعدام، تحریم و انرژی هستهای، داستانهایی هستند که بارها به وسیله رسانههای غربی در مورد ایران پوشش داده میشوند؟ چرا آنها موضعی عینی، منصفانه و متعادل در مورد ایران اتخاذ نمیکنند؟
"اهریمن جلوه دادن" ملتهای مخالف در راستای منافع
ریچارد جواد حیدریان: اول از همه انتظار پوشش عادلانه و متعادل خبری از سوی رسانههای عمده که در آن نگرانی اصلی کسب سود و جلب رضایت مخاطبان به هر قیمتی است، سخت است. اغلب، حقیقت و کامل بودن اولین تلفات در مدل رسانههای تجاری داروینی هستند. با این حال در مورد ایران دو جنبه برای پوشش خبری به وسیله این رسانهها وجود دارد:
اولا، به دلیل رویکرد عمیق "شرقشناسانه" غرب، جوامع غیر غربی، به خصوص جوامع خاورمیانه به عنوان "دیگری" به تصویر کشیده میشوند. ادبیات پس از دوران استعماری نشان میدهد که چگونه این "دیگری" به عنوان غریبه، بدوی، وحشی و عاری از هرگونه ارزشهای زیبا و قابل تحسین که در نظام وجود دنیای غرب جاسازی شده است، به تصویر کشیده میشود.
دوم، عوامل ژئواستراتژیک و عقیدتی انگیزههای کافی برای دولتهای غربی و همچنین طیف وسیعی از موسسات (از رسانهها گرفته تا جامعه مدنی) برای "اهریمن جلوه دادن" ملتهایی که مخالف با منافع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی غرب ملاحظه میشوند، ایجاد کردهاند.
ایران جایگزین بسیاری از مدلهای حکومتداری غرب
ایران کشوری است که طیف گستردهای از مدلها و ارزشهای غربی را در مقابل یک مدل سیاسی بومی منحصر به فرد، که ظاهرا به روح واقعی ملت ایران نزدیکتر است، طرد کرده است. ایران دشمن اصلی آمریکا در خاورمیانه نیز بوده است. ایران نه تنها اقتصاد بازار نئولیبرالی را طرد کرد بلکه همچنین لیبرال دموکراسی را به عنوان پایه و اساس جامعه خویش طرد نمود؛ بنابراین، مدل ایران نقطه مقابل و جایگزین بسیاری از مدلهای حکومتداری و شیوه زندگی نهادینه شده در غرب است.
منبع: فارس