Gerdab.IR | گرداب

نوام چامسکی: مسلمانان از سیاست‌های آمریکا بیزارند

تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۰

"نوام چامسکی" معتقد است مسلمانان بر خلاف آنچه بوش استدلال می‌کرد، مخالفتی با آ‍زادیهای آمریکا ندارند و این آمریکا است که با آزادیهای آنها مخالفت می‌کند.

به گزارش گرداب به نقل از فارس، سایت "دموکراسی ناو" در مقاله‌ای به قلم "نوام چامسکی" می‌نویسد: حملات تروریستی 11 سپتامبر، نقطه‌ای تاریک در تاریخ کشور آمریکا محسوب می‌شود اما بدتر از آن، واکنش دولت این کشور نسبت به این عملیات و لشکرکشی تلافی جویانه آنها به کشورهای افغانستان و عراق بود که به کشته شدن هزاران نفر منجر شد.

 آیا این بهترین انتخاب برای آمریکا و اوباما بود؟ تصمیم دولت آمریکا برای واکنش به حوادث 11 سپتامبر – که به تجاوز به افغانستان و سپس به عراق منجر شد – دقیقا طبق طرح و نقشه اسامه بن لادن و برنامه ریزی او بود؛ بدین ترتیب آمریکا به بهترین هم پیمان القاعده تبدیل شد. می‌توان حوادث 11 سپتامبر و واکنش به این حملات را یک عملیات تروریستی بی‌رحمانه خواند.
 
سوالی مهم: چرا دنیای عرب از آمریکا بیزار است
به گفته "جورج دبلیو بوش"، آمریکا در 11 سپتامبر هدف حملات تروریستی قرار گرفت زیرا کشورهای مسلمان از آزادی‌های آمریکا بیزارند اما این ادعا غیرقابل دفاع و حمایت است. این کشورها از سیاست‌های آمریکا بیزار بودند. در واقع می‌توان این‌گونه گفت که آمریکا از آزادی‌های آنها بیزار است. مدارک موجود برای این ادعا بسیار زیاد و از دهه 50 میلادی موجود است. به عنوان مثال، رئیس جمهور "آیزنهاور" در سال 1958 – در اسنادی داخلی که سال‌ها بعد منتشر شد – این سوال را از اعضای کابینه خود پرسید که چرا مردم جهان عرب، نه دولت‌های آنها، از دولت آمریکا بیزار هستند و احساس انزجار می‌کنند.
 
دیدگاه‌های کشورهای عرب به حاکمیت آمریکا مثبت نیست
اخیرا "شورای امنیت ملی آمریکا" در ارتباط با همین موضوع طرحی مطالعاتی انجام داده است که نتایج آن بدین شرح است: این دیدگاه در کشورهای جهان عرب وجود دارد که آمریکا از حکومت‌های دیکتاتوری خشن و ستمگر حمایت می‌کند، از ترویج دموکراسی و پیشرفت جلوگیری می‌کند، چرا که آمریکا می‌خواهد به منابع انرژی کشورهای جهان عرب دسترسی پیدا کند و آنها را تصاحب کند.

 این تحقیق مدعی شد که این دیدگاه تا حد زیادی درست است و تا زمانی که مردم کشور آمریکا و جهان اعتراضی نکنند، می‌توانیم به این کار خود ادامه دهیم. تحقیقات این طرح مطالعاتی تا زمان کنونی نیز ادامه داشته است. کشورهای جهان عرب، رئیس جمهور "اوباما" و سیاست‌های او را حتی کمتر از جورج دبلیو بوش قبول دارند. اوباما توانسته در این رده بندی با چندین درصد اختلاف پایین تر از بوش قرار بگیرد.
 
جهان اسلام نیز حملات 11 سپتامبر را محکوم کرد
بنابراین می‌توان منشاء بی‌رحمی و قساوت را ریشه یابی کرد. موارد بسیار ناچیز و کوچک از بی‌رحمی نیز باید مورد ملاحظه قرار گیرند و تصمیماتی در خصوص پایه و اساس آنها اتخاذ شود. راهکارهای سازنده بسیاری برای حوادث پس از 11 سپتامبر وجود داشت. جهان اسلام به شدت حملات 11 سپتامبر را محکوم کردند اما سهم "جنبش جهاد" از تمامی آنها بیشتر بود.
 
حساب "القاعده" از مسلمانان و عرب زبان‌های جهان جداست
دولت آمریکا می‌توانست حساب القاعده را از جنبش جهادی جدا کند و سپس نسبت به دستگیری مظنون یا مظنون‌های حملات اقدام کند و آنها را وارد فرآیند دادگاه و دعوی جزائی کند؛ البته در نظام عدالت و دادگستری آمریکا، همه افراد مظنون هستند مگر اینکه محکوم شوند یا خلاف آن ثابت شود.

جنبش جهادی و دیگر کشورها، مخالفت و محکومیت صریح خود با حملات 11 سپتامبر را اعلام کردند و آمریکا می‌توانست از این وضعیت استفاده کرده و روابط سازنده‌تری را با دیگر کشورهای جهان عرب- مسلمان برقرار کند.
 
حمله آمریکا، پیاده سازی طرح‌های اسامه بن لادن بود
اما این اتفاق هرگز رخ نداد. دولت آمریکا تصمیم داشت تا تجاوز بی‌رحمانه خود به کشورهای خاور میانه را آغاز کند؛ ابتدا افغانستان و سپس عراق که این کار دقیقا طبق طرح و نقشه اسامه بن لادن و برنامه ریزی او بود. افراد بسیاری نظیر "مایکل شویر"، رئیس کار گروه مخصوص سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و مامور ردیابی "بن لادن"، بدین موضوع اشاره داشتند.

 شویر به این نتیجه رسید که آمریکا به یکی از بهترین هم پیمانان بن لادن مبدل شده است و وی را برای رسیدن به اهدافش کمک می‌کند: «اسامه بن لادن می‌خواست با ایجاد این رعب و وحشت که دولت آمریکا در حال تجاوز به اسلام است و جنگ‌هایی مذهبی را به راه انداخته، مسلمانان دنیا را تحریک و آنها را برای دفاع از خود علیه آمریکا بسیج کند.»
 
ترور از زمان حضور نظامیان آمریکایی در عراق 7 برابر شده است
تجاوز به عراق، ضربه‌ای بزرگ بر پیکر افراطیان جهادی بود. سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلستان پیش بینی کردند که تجاوز به عراق، وحشت و کشتار را بیشتر خواهد کرد و این اتفاق رخ داد.

طبق آماری که شرکت نیمه دولتی "رند" (RAND) منتشر کرد، طی سال اول، وحشت و کشتار مردم به میزان 7 برابر افزایش یافت. این پیامد تجاوز بی‌رحمانه کشور آمریکا است. این در حالی‌است که دولت آمریکا می‌توانست ماهیت اتفاقات رخ داده را ارزیابی کند، از طریق انجام مذاکرات به دنبال راه حل‌ها و توافقات دیپلماتیک و صلح آمیز باشد و جرائم را تحت عنوان جرائم مورد دادرسی قرار دهد و نه چیز دیگر.
 
انداختن جسد بی لادن به دریا و دامن زدن به بدبینی‌ها
زمانی که جرمی روی می‌دهد، تلاش برای شناسایی مجرم یا مجرمین آغاز می‌شود، پس از شناسایی دستگیر می‌شوند و در یک دادگاه صالح و عادل محاکمه می‌شوند. آمریکا می‌توانست چنین فرآیندی را انجام دهد. اظهارات و مستنداتی از "طالبان" وجود داشت که امکان محاکمه بن لادن را فراهم می‌ساخت. حال اینکه آیا این محاکمه با موفقیت انجام می‌شد را تنها می‌توان حدس زد. این فرآیند هیچ گاه دنبال نشد و از سوی دولت آمریکا فرضیه‌ای باطل تلقی شد: «دولت آمریکا با شما هیچ صحبتی ندارد.»

اما دولت آمریکا می‌توانست در تاریخ 2 مه امسال این کار را به سرانجام برساند. اما تکاوران ارتش آمریکا، بن لادن را دستگیر کردند، او را کشتند و جسد او را به داخل دریا انداختند. بن لادن در زمان دستگیری کاملا بی دفاع، بدون هیچ گونه تجهیزات جنگی و همراه با همسرش بود. این نوع رفتار تنها می‌تواند شک، تردید و بدبینی را نسبت به دولت آمریکا افزایش دهد.
 
نحوه دستگیری و قتل بن لادن مجرمانه بود
یکی از افراد خبره انگلیس در حوزه قانون و یکی از آزادی خواهان حقوق مدنی اظهار داشت که نحوه به قتل رساندن بن لادن، جرم و در نوع خود بسیار خطرناک بود. او این عملیات را با نحوه برخورد با جنایتکاران جنگی در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد؛ جنایتکارانی که دست به کارهایی بسیار مهیب و وحشت آور زده بودند. او یادآور می‌شود که دولت انگلیس تنها به دنبال کشتن رهبران نازی بود اما دولت آمریکا و رئیس جمهور "ترومان" بر محاکمه این رهبران اصرار داشتند. پس از آن بود که دادگاه‌های «نورنبرگ» فعالیت خود را آغاز کردند که البته دارای نقایص و کاستی‌های بسیاری بودند  اما ماهیت این جنایات را به طور علنی اعلام کردند.
 
رهبران نازی پای میز محاکمه "نورنبرگ"
نتایج بسیار مهمی برای دادستان ارشد آمریکا از این جلسات دادرسی و محاکمه حاصل شد. وی به اطلاع دیوان محاکمات رساند که ما به هر یک از این متهمان و خوانده‌ها، یک "جام زهرآلود" می‌دهیم، تا اگر روزی تجاوز و تهاجمی مشابه – یا یکی از جرم‌های عمده و اصلی – را مرتکب شوند، جرعه‌ای از این جام را بنوشند و مجازاتی مشابه مجازات نازی‌ها را تحمل کنند، در غیر این صورت جلسات دادرسی "نورنبرگ" به کاری بیهوده مبدل خواهد شد.