فرزندان روح‌الله (3)؛

کار برای خدا

تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۰

گفت: «کار برای خدا که این حرفها رو نداره.»... خجالت کشیدم. این حرف‌های ما براش باد هوا بود.

گرداب- قائم مقام قرارگاه حمزه بود. با حفظ سمت گذاشتنش فرمانده تیپ.
 
گفتم: «هه! تیپ؟ یه گردان هم نیست.»
 
گفت: «کار برای خدا که این حرفها رو نداره.»
 
گفتم: «آخه برای چی پا شده‌ای اومده‌ای اینجا؟»
 
گفت: «اینجا هم باید رو به راه بشه دیگه. خوب نیست بچه‌ها بیافتند به جون هم.»
 
خجالت کشیدم. این حرف‌های ما براش باد هوا بود.
 
برگرفته از کتاب یادگاران (12)/ شهید محمد بروجردی