Gerdab.IR | گرداب

چرا باید از نشر هرزه نگاری جلوگیری کرد؟

تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۰

نزد ليبراليستها والاترين ارزش انساني "آزادي" است. حدود آزادي را نيز خود آزادي تعيين مي‌كند اما از ديدگاه اسلامي اين مبناي كاملي نيست.

گرداب- حجت الاسلام دکتر "حمید شهریاری" در حال حاضر رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه و رئیس مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و از چهره ها و صاحب نظران عرصه آی‌تی کشورمان در یادداشتی به بررسی محتوای هرزه نگاری و ضرورت فیلترینگ پرداخته است. متن این یادداشت به شرح زیر است:

اطلاعاتي كه در معرض فيلتر يا سانسور قرار مي‌گيرند بر دو نوع هستند. گاهي نشر برخي اطلاعات بد است به دليل نتايج و آثار بدي كه در پي دارند. در اين حال بحث اخلاقي از نشر اين نوع اطلاعات بستگي به نتايج و آثار نشر آنها دارد.

گاهي نشر برخي اطلاعات نه فقط به خاطر نتايج و آثار بدي كه در پي دارد بلكه علاوه بر آن خود آنها نيز ذاتاً بد هستند. مثالهايي چون هرزه‌نگاري، سخنان ن‍ژادپرستانه، ترويج خشونت، كفرگويي، خيانت و اخلال از اين نوع امور هستند. نشر اين امور ذاتاً بد است چون نوعاً شنيدن يا گفتن يا ديدن اين امور مي‌تواند اثرات مخرب براي انسان در بر داشته باشد. بد بودن اين افعال تنها به دليل نتايج بدي كه اين امور در بر دارند نيست. دو دليل عقلي براي بدي نشر محتواهاي هرزه‌نگاري مذكور اقامه شده است:

دليل اول: اين محتواها موهن و موجب بدنامي و بي‌آبرويي شخص صاحب محتوا، دريافت كننده و ارسال كننده محتوا مي‌شود.

در رد اين استدلال گفته‌اند كه رضايت طرفين و صاحب محتوا براي ايجاد ارتباط شرط است. در اين شرايط شخصي كه مورد توهين و بدنامي است، خودش هم نمي‌خواهد چنين چيزي را دريافت كند يا تمايلي به ايجاد ارتباطاتي كه موجب بدنامي او شود ندارد. بنابر اين اگر ارتباطي ايجاد مي‌شود كه موجب انتقال اطلاعات شود، به رضايت آنهاست و از ديد آنها موجب توهين يا بدنامي آنها نيست. ضمن اين كه انسانها آزادند در باب بدنامي و بي‌آبرويي يا خوش‌نامي، خود تصميم بگيرند. شايد كسي بي‌آبرو شدن را براي خويش انتخاب كند. انسانها آزادند آن گونه كه مي‌خواهند به زندگي ادامه دهند.

ولي بايد دانست كه اين رد استدلال مبتني بر مبناي ليبراليستي است كه در ادامه بحث به نقد آن خواهيم پرداخت. خواهيد ديد كه اين نوع جواب معارض با شأن و مقام انساني است.

دليل دوم: محتوا باعث تنزل شأن انساني يا فساد اخلاقي و گناه صاحب محتوا، دريافت كننده و ارسال كننده است.

اگر به تصاوير مستهجن از يك مرد يا زن نگاه شود، آن شخص (كه تصوير از آن او است) از جايگاه انساني خود تنزل خواهد يافت. حرمت او شكسته مي‌شود. كرامت و شأن انساني او نقض شده و همچون حيوانات تلقي خواهد شد، حتي اگر آن تصاوير به وسيله خود او يا با رضايت خود او انتشار يابد. كرامت انسان امري نيست كه در اختيار خود او باشد تا بتواند آن را نقض كند. همان طور كه همه ما موظف هستيم از جسم خود محافظت كنيم و ضرر زدن به جسم نوعي بيماري روحي و نيز گناه شرعي محسوب مي‌شود، همه ما موظف هستيم در حفظ كرامت خويش تلاش كنيم چون كرامت انسان مانند آبروي انسان از امور معنوي و وديعه‌اي الهي نزد او است.

خداوند متعال فرموده است:
وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَم‏ (الاسراء-70) و به راستي ما فرزندان آدم را كرامت عطا كرديم.
روشن است كه مخدوش ساختن كرامت انسان نيز نوعي بيماري روحي و نيز گناه شرعي محسوب مي‌شود.

به ويژه اگر از آن شخص (تصويربرداري شده) سوء استفاده شده باشد يا به او تعدي و تجاوز شده باشد، گناه مرتكب شونده (نشردهنده تصاوير) بيشتر است. مشاركت در بهره‌برداري از تصاوير چنين وقايعي مشاركت در تداوم آن و تعدي به شأن انساني است. از ديدگاه يك اخلاق "كانتي" (1785) نبايد با انسانها همچون يك ابزار براي اهداف خود برخورد كرد.

ليبراليستهايي چون "ميل" (1859) معتقدند، تنها اصلي كه مي‌توان طبق آن قدرت را به طور درستي عليه هر عضوي از جامعه متمدن و در برابر اراده او به كار گرفت، جلوگيري از صدمه به ديگران است. خير خود شخص، خواه مادي و جسمي خواه اخلاقي و معنوي، مجوّزي كافي براي نقض اراده و آزادي افراد نيست.

همچنين "رونالد دوركين" كه از جمله كساني است كه ليبراليسم را بر مبناي حقوق بشر توجيه كرده است، بيان مي‌كند كه اصل "استقلال اخلاقي" دليلي است بر رد چنين سانسورهايي. طبق اين اصل انسانها حق دارند كه از وضع نامطلوب در توزيع خيرها و فرصتهاي اجتماعي آسيب نبينند... صرفاً بر اين مبنا كه مقامات يا همشهريانشان فكر مي‌كنند اعتقادات آنها در باره راه درست راهبري زندگيشان خطا يا ننگين است (Dworkin.1981, p.194).

منظور او اين است كه اگر اين نوع آزاديها از شهروندان سلب شود، در حقيقت توزيع خيرها و فرصتهاي اجتماعي آسيب مي‌بيند و دچار وضع نامطلوبي مي‌شويم و به همين جهت صاحبان قدرت حق ندارند به دليل اين كه انتخاب شهروندان نادرست است از آن ممانعت كنند. هر شهروندي آزاد است تا راه زندگي خويش را تعيين و انتخاب كند.

اين جواب ليبراليستها يك مبناي فلسفي دارد. نزد ليبراليستها والاترين ارزش انساني "آزادي" است.

حدود آزادي را نيز خود آزادي تعيين مي‌كند. يعني حد آزادي نقض آزادي ديگران است و هيچ حد ديگري نمي‌تواند آزادي فردي را محدود كند اما از ديدگاه اسلامي اين مبناي كاملي نيست. آزادي در شرع اسلام يك ارزش محسوب مي‌شود ولي آزادي علاوه بر حدي كه ذكر شد، محدود به حدود ديگري از جمله حدود الهي است. احكام الهي آزادي فردي انسانها را محدود و مشروط مي‌كند. اسلام اصول ارزشي ديگري غير از آزادي را نيز معتبر دانسته و در كنار آزادي فردي و گاهي فراتر از آن توصيه مي‌كند.

مثلاً در بسياري از موارد، "عفت" ارزشي والاتر از آزادي است، طوري كه برخي روابط آزادانه، خلاف عفت بوده و از  نظر عقلايي و نيز از نظر اخلاق اسلامي مذموم است. در همه جوامع بشري به كسي كه رفتارهاي خلاف عفت دارد يا از اين راه كسب درآمد مي‌كند به ديده حقارت مي‌نگرند. اين امر نشان مي‌دهد كه عقلا اين نوع رفتارها را مذمت مي‌كنند. در اين مذمت فرقي بين جوامع ديني و غيرديني نيست؛ افرادي كه كارهاي خلاف عفت را پيشه كرده و شغل خود قرار داده‌اند، حتي در كشورها و جوامع بي‌دين نيز در طبقه افراد پست قرار مي‌گيرند.

در اسلام نيز اين حكم عقلايي مورد تأكيد قرار گرفته است. در روايت صحيحي از امام صادق عليه السلام نقل است كه امام علي عليه السلام مي‌فرمودند: «أفضَل العِبادَةِ العِفاف»؛ والاترين عبادت عفاف و پاكدامني است.

طبق آيات قرآن يكي از دلائلي كه كافران قيامت را انكار مي‌كنند آن است كه مايلند راهشان باز و آزاد باشد تا هر چه مي‌خواهند انجام دهند.
كَلّا بَل يُريدُ الانسانُ لِيَفجُرَ اَمامَهُ يَسئَلُ اَيّانَ يَومُ القيامَة (القيامة- 6-5)؛ (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مى‏ خواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند!  (از اين رو) می ‏پرسد: «قيامت كى خواهد بود»! (ترجمه آیت‌الله مكارم)

همچنين در قرآن كريم بر لزوم رعايت حدود الهي (عمدتاً در مباحث حقوق خانواده شامل احكامي از طلاق، ارث) تأكيد فراواني شده است. كساني كه از حدود الهي تجاوز كنند مستحق خلود در آتش جهنم شمرده مي‌شوند.

وَ مَن يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ (النساء-14)؛ و هر كس از خدا و پيامبر او نافرمانى كند و از حدود مقرر او تجاوز نمايد، وى را در آتشى درآورد كه همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفّت‏آور است. (ترجمه فولادوند)

همچنين يكي از ويژگيهاي مؤمنان مجاهد، نگهباني و مراعات حدود الهي شمرده شده است.

وَ الحَْفِظُونَ لحُِدُودِ الله‏ (التوبة-112)؛ و پاسداران مقرّرات خدايند (ترجمه فولادوند)

از اين تعبيرات مسلّم مي‌دانيم كه انسان به اندازه‌اي آزاد نيست كه حدود و مقرّرات الهي را زير پا گذارد. از اين ندارند چنين آزاديهايي را كه موجب نقض حدود الهي است، به شهروندان خود اعطا كنند.

همچنين در برخي روايات به غيرت به عنوان يكي از اوصاف الهي تأكيد شده و مؤمنان به اين صفت ترغيب شده‌اند. اين صفت از اوصاف ابراهيم نبي عليه السلام و رسول گرامي اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله برشمرده شده است. (الكافي، ج 5، صص 535-536)

همچنين در قرآن كريم به مردان و زنان توصيه شده كه چشم خويش از محرمات بپوشانند:

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ  ذَالِكَ أَزْكىَ‏ لهَُمْ  إِنَّ اللَّهَ خَبِيرُ  بِمَا يَصْنَعُونَ * وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ يحَْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا  وَ لْيَضْرِبْنَ بخُِمُرِهِنَّ عَلىَ‏ جُيُوبهِِنَّ  وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ...(النور،30-31)

به مردان با ايمان بگو: ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‏ تر است زيرا خدا به آنچه مى‏ كنند آگاه است. (30) و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست. بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان‏ يا ... آشكار نكنند... (31)

از اين آيات استفاده مي‌شود كه نظر به نامحرم حرام است و حفظ خويشتن از نگاه نامحرمان نيز واجب است.

اين نهي خطاب به دريافت كننده و ارسال كننده اطلاعات هر دو است. همچنين فردي كه اطلاعات در مورد او است را نيز شامل مي‌شود. وقتي نگاه كردن حرام باشد، نشان دادن نيز به طريق اولي حرام است چون علاوه بر اين، در آيه قرآن غض نظر و فرو بستن چشم و نيز حفظ عورت واجب شمرده شده است. در اين مقام فرقي بين حكم زن و مرد نيست.

از همين جا روشن مي‌شود كه در اسلام نشر آزاد اطلاعات، اموري را كه موجب نقض حدود الهي شود، شامل نمي‌شود.

آنچه گفته شد مربوط به يكي از استثناهاي نشر آزاد اطلاعات، يعني هرزه‌نگاري بود. روحانيون محترم موظفند با توضيح و تبيين مسئله فيلترينگ و ضرورت آن توجيه کافي براي پيشگيري جوانان از هرزه نگاري و هرزه نمايي را فراهم کنند و مضرات و اثرات مخرب اين رفتار را بر سلامت رواني و روحي آنان متذکر شوند.

منبع: فردو نیوز