به گزارش
گرداب، بسیاری از جدایی ورزش و به خصوص فوتبال از سیاست می گویند و فدراسیون بینالمللی فوتبال "فیفا" مدعی ترویج آن در اقصی نقاط جهان است؛ البته همواره پرسشها و ابهاماتی در این باره مطرح بوده است.
گذشت زمان و عیان شدن نادیدهها درباره تصمیمات کلان فوتبال جهان و قارهها که حکایت از حضور موثر سیاسیون در این عرصه داشت، این ادعا را با اما و اگرهای اساسی مواجه کرد. در این بین، بررسی نقش یک سیاستمدار آمریکایی میتواند در روشن شدن اذهان عمومی موثر باشد.
صهیونیست و استراتژیست کهنه کار در هیئت رئیسهبا نگاهی به اسامی اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ایالات متحده آمریکا، نامی را میبینید که انتظارش را ندارید. این اسم، نام یک اقتصاددان، بازیکن یا مربی نیست، بلکه نام بزرگترین تحلیلگر سیاست خارجی این کشور، "هنری آلفرد کیسینجر" است.
نام این مرد که تمام زندگیاش با سیاست همراه بوده، در فدراسیون فوتبال کشوری که خود را مهد دموکراسی میداند، دیده میشود. فیفا تا به امروز نه تنها نسبت به این نکته اعتراضی نداشته بلکه کیسینجر در کمیتهای از این تشکیلات که حکم اعضای آن با امضای "سپ بلاتر" بوده است، حضور دارد. این یعنی ورود سیاسیون به فوتبال اکیدا ممنوع؛ غیر از شما، دوست عزیز!
از همراهی در کودتاها تا مردی صلح طلب!
درباره جنایت ها و کشتارهایی که وی مستقیم یا غیر مستقیم در آن نقش داشته، همین را میتوان گفت که در سال 2001 پروندهای برای وی باز شد که تاکنون بینتیجه مانده است. این پرونده با شکایت شماری از قربانیان کودتای شیلی به راه افتاد که بر اساس مدارک تاریخی، این آمریکایی نقشی ویژه در وقوع آن و سرنگونی "سالوادور آلنده" داشته است.
وی متولد خانوادهای یهودی الاصل در آلمان است که بعدها به ایالات متحده و نیویورک مهاجرت کردند. وی ارتباط نزدیکی با تمامی دیکتاتورهای آمریکای جنوبی داشته و هر کس علیه مارکسیسم و کمونیسم فعالیت داشته، کیسینجر را کنار خود می دیده است.
این صهیونیست در چنین فضای ذهنی رشد کرده و ارتباط نزدیکی با رژیم اشغالگر قدس دارد. کیسینجر که مشاور همیشگی امنیت ملی آمریکاست، از اعضای بلندمرتبه تشکل فراماسونی "بیلدربرگ" به شمار می رود. برخی وی را از تصمیم سازان مهم این تشکیلات می دانند که چندی پیش نیز نشستی در اروپا داشت.
وی در حالی جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد که "کریستوفر هیچنس" در خصوص جنایات کیسینجر کتابی با همین عنوان نوشت که در بخشی از آن عنوان شده است: کیسینجر آگاهانه جنگ ویتنام را تداوم بخشید. سایه مصیبت و غم را بر کامبوج گسترانید؛ کشتارهای هولناکی را در اندونزی به راه انداخت. عوامل سرنگونی و قتل "سالوادور آلنده" رئیس جمهوری قانونی که کشور صلحجو و مردم سالار را رقم زد و سبب بروز جنگ در قبرس و تجزیه خونبار و در عین حال بیمعنای این جزیره شد.
این، تنها گوشهای از جنایتهای مردی است که مستحق جایزه صلح نوبل شد!
در فوتبال آمریکا همه راهها به کیسینجر ختم میشود!در چنین شرایطی، وی عضو هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال ایالات متحده آمریکاست، اما این تمام ماجرا نیست. کیسینجر، طراح و مغز متفکر برنامههای این فدراسیون است که نقش ویژهای در تصمیمهای این مجموعه دارد.
بی تردید، تیم مذاکره کننده این صهیونیست بود که موجب شد میزبانی جام جهانی 1994 به این کشور که مردمش کوچکترین علاقهای به فوتبال نداشتند، برسد.
کیسینجر دارای اختیارت ویژهای از سوی حاکمان آمریکا بود تا بتواند این میزبانی را به دست آورد و البته موفق شد. فوتبال آمریکا پیش از این عملا با حضور وی اداره میشد.
گذر زمان اما روز شکست کیسینجر پیر را هم نشان داد. او این بار در رقابت با قطر راه به جایی نبرد و شاهد شکست بزرگی در کارنامه کاریاش بود. او که با حمایت باراک اوباما تمام اختیارات برای گرفتن این میزبانی را داشت، باور نمیکرد در مبارزه با شیخهای قطری با شکست مواجه شود. برای این استراتژیست قبول شکست چندان ساده نبود اما خلیجنشینها توانستند کاری کنند که کیسینجر باور نداشت.
ائتلاف پیرمرد یهودی و بلاتربا وجود آنکه اتفاقات اخیر نشان داد کیسینجر دیگر توان سابق را ندارد، "سپ بلاتر" که از افشای مسئله رشوه در فیفا مستاصل شده بود، وی را در کمیتهای منسوب کرد تا چهره مخدوش این نهاد را میان مردم بهبود بخشند. اتفاقی که برخی معنای آن را مقابله و محدودسازی فضا برای کشورهای اسلامی دانستند و کیسینجر موظف بود آن را به نتیجه برساند. حذف تیم محجبه بانوان ایران از رقابت های بین المللی نیز در همین قالب تحلیل شد.
و شاید این آخرین فعالیت جدی این صهیونیست پیر باشد که پس از سازماندهی فوتبال ایالات متحده، اکنون به فیفا آمده است.
در تمام این سالها کسی از خود نپرسید که این جنایتکار در فوتبال چه میکند. این، ترجمان جهانی "فوتبال بدون سیاست" است که فیفا منادی آن است. انگار گاهی، دروغ را باید چنان بگویی که خود هم باورش کنی!
منبع:
مشرق