هاينونن در طول دوره مسئوليت خود نيز بارها به جوسازي عليه برنامه هستهاي ايران پرداخته بود، به طوري كه در محافل سياسي داخلي از وي بهعنوان عامل سيا در آژانس بينالمللي انرژي اتمي نام برده ميشد.
"اولي هاينونن"، معاون امور پادمانهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در دوره "محمد البرادعي" كه نقش مهمي در منحرف كردن روال عادي و معمول پرونده ايران در آژانس داشت و گفته ميشود پس از پايان مأموريت پنج سالهاش نيز به عنوان يكي از كارشناسان سازمان جاسوسي سيا فعاليت ميكند، بار ديگر عليه برنامه هستهاي ايران جوسازي كرد.
به گزارش گرداب، هاينونن در گفتوگو با مجله آلماني اشپيگل كه مسائل مربوط به ايران را بهطور ويژه پيگيري ميكند، گفت که برنامه هستهای ایران نسبت به آنچه که در سال 2003 مشاهده کرده، "پیشرفتهتر" شده است.
وی افزود: «ایران همواره به ما گفته که تنها اهتمام این کشور به استفاده مسالمت آمیز از انرژی هستهای منحصر است. من همواره در این خصوص شک و تردید داشتم. حالا شک و تردیدم از گذشته بیشتر شده است.»
اما در حالي كه سال گذشته هنوز غربيها تصور ميكردند برنامه توليد اورانيوم 20 درصد غنيشده از سوي ايران تنها در حد يك بلوف است و جمهوري اسلامي امكان عملياتي كردن آن را نخواهد داشت و عمده فضاسازيهاي خود را بر ميزان ذخيره اورانيوم 3.5 درصد ايران متمركز كرده بودند، هاينونن نيز مدعي شد كه اين حجم از ذخيره اورانيوم براي ساخت دو بمب اتم كافي است.
با اين حال، در شرايطي كه اكنون ذخيره اورانيوم 20 درصد ايران برابر آخرين گزارش فصلي مديركل آژانس به بيش از 40 كيلوگرم رسيده است، هاينونن اينبار تمركز جوسازياش را به اين موضوع اختصاص داد و بدون اشاره به حجم رو به افزايش ذخيره 3.5 درصد ايران گفت: «مقدار اورانیوم 20 درصد غنی شده ایران بسیار بیشتر از مقدار مورد نیازش برای راه اندازی راکتورهای تحقیقات پزشکی است. ایران اعلام کرده قصد دارد 10 مرکز دیگر برای غنی سازی اورانیوم بسازد و کارشناسان ایرانی میخواهند با منابع نیترون و چاشنیهای انفجاری آزمایشهایی انجام دهند. این موضوع معنایی جز انجام آزمایشهای نظامی ندارد.»
وي در ادامه ادعاهايش افزود: «آنها همچنین در نیروگاههای اراک که با آب سنگین کار میکنند، به پیشرفت دست یافتهاند به گونهای که تا اوایل 2014 پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب اتم را بهدست خواهند آورد. تهران در اواخر سال آینده توانایی تولید اورانیوم به اندازه کافی برای ساخت تسلیحات هستهای را بهدست خواهد آورد.»
معاون سابق البرادعي با جعل يك عنوان جديد مدعي شد که ایران میخواهد به "یک قدرت هستهای فرضی" تبدیل شود.
وی همچنين ادعا كرد كه مطمئن است ایران دارای "تأسیسات محرمانهای" است که در صورت انهدام تاسیسات نطنز میتوان بار دیگر از آنها برای غنی سازی استفاده کرد.
هاينونن با اشاره به محمد البرادعی مدیر عامل سابق آژانس بین المللی انرژی هستهای افزود: «رئیس سابق و دوستم محمد البرادعی اصلا متوجه نبود که زمان برای انجام هر گونه اقدامی دیر خواهد شد، اگر ایران تمامی توافقنامهها را نقض کند و برنامه تسلیحات هستهای اش به مراحل پایانی برسد.»
هاينونن در طول دوره مسئوليت خود نيز بارها به جوسازي عليه برنامه هستهاي ايران پرداخته بود، به طوري كه در محافل سياسي داخلي از وي بهعنوان عامل سيا در آژانس بينالمللي انرژي اتمي نام برده ميشد.
پس از آنكه ايران و آژانس بر اساس مداليته، مسائل باقيمانده را در شش محور احصا كرده و ايران نيز به تمامي آنها پاسخ گفت، براي مخدوش كردن اين فرآيند، هاينونن كه از او به عنوان نماينده دوم آمريكا در آژانس ياد ميشد، جعليات بافته سرويسهاي جاسوسي ايالات متحده را به عنوان يافتههاي آژانس در مورد ایران به دیپلمات های کشورهای عضو آژانس ارائه داد که در آن به وجود ارتباط بین برنامه غنی سازی اورانیوم، آزمایش مواد انفجاری و ایجاد تغییرات در موشک ها به گونه ای که برای حمل کلاهک اتمی مناسب شوند، اشاره شده بود.
همچنين در اجلاس اسفندماه 1386 شوراي حكام آژانس در حالي كه آخرين گزارش البرادعي از حل و فصل مسائل فيمابين ايران و آژانس حكايت مي كرد و از سوي ديگر 16 نهاد اطلاعاتي و امنيتي آمريكا بر صلح آميز بودن فعاليت هسته اي كشورمان تاكيد كرده بودند و از اين روي صدور قطعنامه جديد شوراي امنيت سازمان ملل -1803- مبناي حقوقي و فني نداشت، به ناگاه هاينونن، اعضاي شوراي حكام را به يك جلسه فوق العاده فراخواند و در آن فيلمي را كه آمريكايي ها مدعي بودند از لپ تاپ شخصي يك مسئول هسته اي ايران به دست آورده اند، براي حاضران به نمايش گذاشت.
چند آزمايش انفجاري EXPLOSION TEST كه به صورت انيميشن تهيه شده و تعدادي اسلايد درباره پروژه نمك سبز كه هيچ نشانه اي از تاسيسات هسته اي ايران در آن ديده نمي شد و چند اسلايد ديگر كه بخشي از عمليات نصب كلاهك جنگي روي يك موشك را نشان مي داد و در اين اسلايدها نيز كمترين اثر و نشانه اي كه حاكي از وقوع ماجرا در ايران باشد به چشم نمي خورد.