گرداب- مردي ادعا مي كرد هر كس كه بخواهد مي تواند با تمام قدرت بر شكم من بزند، بدون اينكه براي من ناراحتي اي ايجاد شود. او هر مشتي را تحمل مي كرد.
يكي از شب ها پس از نمايش شعبده بازي يكي از دانشجو ها به پشت صحنه رفت و از او پرسيد: آيا حقيقت دارد كه مي توانيد هر ضربه مشتي را بر شكم خود تحمل كنيد؟
مرد جواب داد: بله.
پيش از آن كه مرد به خود آيد آن دانشجو با مشت خود محكم بر شكم او كوبيد. مرد به زمين افتاد. او را با عجله به بيمارستان بردند اما روز بعد فوت كرد!
بي دفاع بودن و آماده نبودن مسئله بزرگيه؛ فرقي نمي كنه براي يه جوون، براي يه كشور و براي يه جمعيت بزرگ. توي هر كار و هر زمينه اي كه فكرشو بكنيم.