متهم کردن ایران به ترور سفیر سعودی؛ چرا و با چه هدفی؟

یکی دو روز گذشته تحلیلی را از سردار"حميدرضا مقدم فر" در خصوص راهبرد ایران در فضای سایبری می خواندم که بکلی ذهنم را جلب خود کرده وعلیرغم موافق بودن با بخشی از مطالب مطروحه ایشان مواردی را قابل ایراد و نقد می دانم و مخالف این رویه هستم چرا که همواره رفتار ما را طرف مقابل تنظیم می کند وما همیشه در برابر طرف مقابل ساز مخالف را کک می کنیم .
تنها می خواهم یاد آوری کنم که سردار عزیز با عنوان این خبر دروغین دست داشتن ایران در یک برنامه ترور انهم در خاک آمریکا و در برابر کشور ثالث را چه می کنید؟ باز هم می خواهیم بصورت دفاعی عمل کنیم؟ وآیا با وادادگی تحت هر عنوان مثلا دفاعی اجازه بدهیم که هر سناریوی را که در نظر دارند طراحی ودر مورد این کشور به اجرا بگذارند؟
مگر نه این است که کشور آمریکا به چیزی جز تسلیم بدون قید وشرط ایران راضی نیست وبرای این منظور با تمام توان در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی ..... در مقابل ما ایستاده اند ودر این راستا بیشترین هزینه ها را به ما تحمیل کرده اند.
آیا در برابر اینچنین دشمنی باید فقط به دفاع عمل کنیم ؟ و آیا دفاع صرف پاسخگو است؟ ویا اینکه در به ازای هر سناریویی که اونها طراحی می کنند ما نیز برگه های برنده خود را داشته باشیم وبا کارتهای خودمان به مقابله به پردازیم . وآنها را وادار کنم که در بازی مورد نظر ما به بازی گرفته شوند.
جناب آقای مقدم فر به یاد داشته باشید در صورت پیروی از سیاست دفاعی شما، سیاست ما یک سیاست وابسطه به عملکرد طرف مقابل خواهد بود و ما مجبور به پذیرش خواسته های آنها خواهیم شد ونهایتا در میدان بازی آنها به ادای نقش می پردازیم چیزی که متا سفانه در پاره ای اوقات سیاست ما را تشکیل داده ،خصوصا سیاست خارجه ما را که بسیار منفعلانه است واز فرصت های ایجاد شده برای نظام کمترین بهره را گرفته اند.
بیاد داشته باشیم که آمریکا از تمامی پتانسیلهای خود برای انحراف انقلاب ومصادره آن استفاده می کند از اینرو باید در مقابله با آن به همان میزان وقت وتوان باید صرف کرد

ترفند جدید امریکا رودر رویی ایران و عربستان در صحنه سیاسی .. اخر سفبر تحفه عربستان وزنه ای نیست که ایران روی ان برنامه ریزی می کنند چه اتهامات مسخره ای!

ضمن تایید مطالب فوق باید مطلبی را مرقوم کنم که هرگز چهره نورانی حضرت امام (ره) را پس از برخورد وحشیانه آل سعود که به شدت خشمگین بودند را فراموش نمیکنم . فراموش نمیکنم که ایشان فرمودند از هر که (یا صدام) بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت . پس وقت آن کی میرسد تا انتقام از آل سعود این وهابیون کفتار صفت را بگیریم و به نحوی وصیت حضرت امام را اجرا کنیم؟

بنده هم ضمن تایید مطالب دوستمون از هندوستان باید اعلام کنم که زمان امام خمینی غرب علنا اعلام می کرد که نمیتونه رفتار ایشونو در موارد مختلف پیش بینی کنه...دلیلش هم این امر بود که ابتکار عمل دست ایران بود و نه غرب و این باعث احتیاط و ترس آنها میشد...ولی الان به تدریج غرب داره جرات می کنه که ایران رو به عقب هل بده...اون زمان اصطلاحا حتی جرات دست زدن به ایران رو نداشت چه به هل دادن!! در پارسی تهاجم به معنی جنگه و فقط نظامی...ولی امروز جنگ همه جا هست...فرهنگ،رسانه،علم،دین،ورزش،سیاست و هر کجا که فکرشو می کنیم...در کشور آمریکا یک مشاور رئیس جمهور نظامی نیست...همه دانشگاهین...ممکنه دانشگاهی ای باشه که نظامی هم باشه...غیر از پنتاگون که عملا مکانی نظامیه...برای اونها تعریف بودجه ی نظامی همون حقوق پرسنل بخش دولتی ارتششونه...هزینه ی اصلی رو در دانشگاههاشون می کنن به نام بودجه ی تحقیقات نظامی و اونو به دانشگاه میدن نه ارتش...و این یعنی اصل جنگ جای دیگه توی دانشگاههاست.چرا که جوانها اونجان و ذهنشون هنوز شکل نگرفته و راحتتر میشه فکرشونو تغییر داد و پیش بینی کرد و براش برنامه ریزی کرد. ما اینو دیر فهمیدیم و خیلیا هنوزم نفهمیدن!!به خاطر همین دانشگاهای اونا رشد کرده...نخبه های متعهد ما میرن برا درس و یه مشت غرب زده تحویل میگیریم!!!به خاطر همینه که روشن فکرا دانشگاهین اکثرا...اینها اصل ارتش غربن...بهتره به داد دانشگاه ها برسین.ما میدونیم تهدید نظامی علیه ایران عملا وجود نداره...چون الان خط مقدم مبارزه با ایران در سوریه و لبنان از غرب و افغانستان و پاکستان از شرقه و هیچ نیرویی بدون درگیری با اونا به مرز ما نمیرسه...عمق استراتژیک ما الان تقریبا کل خاورمیانست...پس بهتره به فکر جبهه هایی باشیم که خط مقدمشون داخل خاک کشورمونه...الان بزرگترین دشمن انقلاب تفکرات ملت خودمونه که غرب مثل موریانه داره از داخل اونو می خوره...امسال که مدارس باز شدن با دیدن کتابها فهمیدم که کم کم داریم بیدار میشیم.نوجوانانمون ان شالله هدایت میشن.ولی بهتره به فکر جوونامون هم باشیم...شیطانپرستی و خرافه بینی و ضعف اعتقاد و پول دوستی داره بیداد می کنه...مخصوصا در میان قشر مرفه جامعه.اگه اونا هدایت نشن فردا هدایت کردن بچه های اونها هم سختتر از الان میشه.تا این نسل جوان هستن و میشه ذهنشونو تغییر داد بجنبین.به نظر من فرهنگمون باید اصلاح بشه...تا وقتی پسر سر کار نره و توی خونه بشینه، اولا چون در جامعه نیست،توقعش بالا میره و ثانیا وقت اضافه داره که هر کاری بکنه...سن ازدواج بالاست و باعث هر فسادی میشه...یه سری به چت رومای یاهو بزنین تا بفهمین در ذهن جوانان مملکتمون چی می گذره...اولین کار اینه که سن ازدواج دختران بیاد پایین(دختر اگه ازدواج کنه نمی تونه درس بخونه و به نظر من یا این خلطه و یا اینکه دختر متاهل در دانشگاه مشکلی نداره.دومی که سختتره!!) بعدم اردو های عمومی تابستانی تشکیل بدین برای همه و نه فقط بسیج...بسیجی سالمه ولی غیر بسیجی هم باید هدایت بشه که اگه نشه هدایتش می کنن..از قدرت اون هم باید استفاده کرد...وامهای خود اشتغالی رو به این دانش آموزان بدین تا در هر زمینه ای خواستن کار کنن و کسب تجربه کنن...والدینشون هم در صورت ضرر احتمالی مبلغ رو پس میدن
بقیه ی راه اتوماتیک وار طی میشه...کافیه سرپرستای اونها در اردوها یه سری روانشناس متعهد باشن ...اشتیاق به کار هم در ذهنشون ایجاد میشه و به جای خیابان گردی و مزاهمت میرن سر کاری که دوست دارن و در طول نهایتا 10 تا 15 سال با یه سری تبلیغات می تونیم راه نرفته رو بدویم...لطفا این نظرات بنده رو به متخصصینتون انتقال بدین تا روشون فکر بشه...من هم از طریق ازدواج هدایت شدم و قبلش به صورت جدی درگیر نبودم ولی الان دلم برا هم سن و سالانم میسوزه

اخر حیف از گلوله نیست نثار این خرس های بی خاصیت سعودی کرد اینا از انسانیت بویی نبرده اند .

مورچه چی‌ هست که کله پاچه داشته باشه,