Gerdab.IR | گرداب

در دفاع از وطن كم نگذاشتیم

تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۳۹۰

رژیم بعث عراق هرگز نتوانست به این دیار حمله‌ای داشته باشد و اراضی ما را تصرف كند. درست است كه مردم ما كرد و سنی بودند، ولی در دفاع از ایران كُرد بودن یا سنی بودن را مطرح نكردند.

گرداب- ماموستا "ملا قادر قادری" بیش از سه دهه در قامت امام جمعه‌ شهرستان پاوه به مردم شجاع این منطقه خدمت كرده و همچنان رفع مشكلات و موانع زندگی مردم از مهم‌ترین دغدغه‌های او محسوب می‌شود. رهبر انقلاب در همین زمینه می‌گویند: «بخش مهمى از این امتیازات [شهرستان پاوه] برمی گردد به این مرد عالم و مجاهد، این جناب ماموستا قادرى؛ روحانىِ هم عالم و هم روشنفكر. اینجور روحانى‌اى در این دوره و در همه‌ مقاطع حساس، به كار جماعتهاى مردمى مى‌آید؛ آگاهانه، بابصیرت، مسائل را تشخیص بدهد، درك كند، بعد هم وسط میدان باشد.»1
 
علی‌رغم مشغله‌های فراوانِ پیش از سفر رهبر انقلاب اسلامی به پاوه، برای انجام گفت‌وگو میهمان حاج ملا قادر قادری بودیم.
 
در مورد سابقه‌ مبارزاتی مردم پاوه در دوران دفاع مقدس برایمان بگویید.
یكی از امتیازهای مناطق كردنشین ما این است كه رژیم بعث عراق هرگز نتوانست به این دیار حمله‌ای داشته باشد و اراضی ما را تصرف كند. از اشنویه و مهاباد گرفته تا نزدیكی‌های قصر شیرین شاید خیلی كم اتفاق افتاد كه نیروهای عراقی آمدند، اما به صورت عبوری گذر كردند و نتوانستند بمانند. می‌دانید چرا؟ درست است كه مردم ما كرد و سنی بودند، ولی در دفاع از ایران كُرد بودن یا سنی بودن را مطرح نكردند.

لذا دولت بعث عراق و هم‌فكرانش هنگامی كه دیدند نفوذ در این منطقه مشكل است، با توپ‌ها، هواپیماها و بمب‌های خوشه‌ای و شیمیایی به شهرهای ما حمله كردند. مثلاً در حمله به سردشت 8000 نفر مجروح شدند و در دو حمله‌ شیمیایی به شهر نودشه در حومه‌ پاوه بیش از 500 نفر مجروح داشتیم. ما در جایی قرار گرفته بودیم كه هواپیماها از كركوك به طرف شهرهای مركزی ایران حركت می‌كردند و هنگام بازگشت هر چه كه بمب و راكت باقیمانده بود، روی سر ما می‌ریختند. ما در دوران دفاع مقدس از زمین و آسمان امنیت نداشتیم.
در سال‌های ابتدایی جنگ، رهبر معظم انقلاب به شهر پاوه تشریف آوردند. چه خاطره‌ای از آن زمان در ذهن دارید؟
بله. دیدار ایشان از پاوه در دوازدهم فروردین سال 1360 بود. ما آن زمان در دو جبهه درگیری داشتیم؛ یكی در جبهه‌ مرزی كه با صدامیان درگیر بودیم و دیگری در جبهه‌ داخلی كه با نیروهای ضد انقلاب رو در رو بودیم. آن زمان كه ایشان به پاوه تشریف آوردند، مردمان مسلح ما با دو نیرو می‌جنگیدند؛ در نوسود و ششمه با بعثی‌ها و در پاوه با ضد انقلاب‌ها.تشریف‌فرمایی ایشان در آن ایام واقعاً باعث ایجاد روحیه و امید شد و مردم ما اطمینان پیدا كردند كه نظام جمهوری اسلامی آنها را فراموش نكرده و ما را حمایت‌ خواهد كرد. چنان‌كه مسئولان دیگر جمهوری اسلامی پس از آن تاریخ به این شهر می‌آمدند.

طبیعتاً در جریان جنگ در پاوه خانواده‌های زیادی آسیب دیدند. در این باره توضیح دهید.
آن زمان جاهایی كه الان شهرستان شده‌اند، بخش‌های شهر پاوه بودند؛ یعنی از ازگله و ثلاث باباجانی تا پاوه یك شهرستان بود و كمتر روزی بود كه در این شهرستان شاهد بمباران و درگیری نباشیم. بیش از 3 هزار نفر از اهل سنت اورامانات شهید و مجروح داریم؛ یعنی حدود 3400 نفر شهید و جانباز داریم و 100 نفر آزاده. در واقع این 3400 نفر برای پاوه و روانسر و جوانرود و مریوان هستند، اما اكثریت شهدا برای پاوه هستند. در پاوه ما از هر صد نفر، یك نفر شهید داشتیم. شهدای ما هم بیشترشان در جبهه شهید شده‌اند و كمترشان شهید بمباران هستند. بعضی از شهرهای ایران تنها مردمشان شهید شدند، ولی ما هم جانمان در خطر بود و هم اموالمان؛ «المجاهدون فی سبیل الله بأموالهم و أنفسهم».2 جهاد در منطقه‌ ما هم با جان بود و هم با مال.

در هنگام جنگ و ناامنی، مردم 36 روستای اطراف به پاوه مهاجرت كردند، اما حتی تاكنون زمینه‌ای فراهم نشده كه باز‌گردند. باغ‌ها و زمین‌های كشاورزی و خانه‌های روستایی و دامداری‌ها ضربه دیدند. دیگر مردم نمی‌توانسته‌اند به روستاها بازگردند. كشاورزی تعطیل شد و دام‌ها از بین رفت، ولی مردم ما به خاطر عقیده‌ای كه داشتند و برای حفظ خاك كشور، همه‌ این سختی‌ها را تحمل كردند. البته انتظار داشتند كه بعد از جنگ توجه شود. با وجود بازسازی‌ها و اقداماتی كه صورت گرفته، باز هم جای كار وجود دارد.

اگر قرار است حق‌الزحمه در برابر زحمت باشد، می‌طلبد كه بیشتر توجه شود. شهدای ما خون ندادند تا جاده‌ ما آسفالت شود و خون ندادند تا گاز به روستاهای ما برسد، اما این خواست مردم است كه امكانات طبیعی زندگی برای‌ ایشان فراهم شود. جمهوری اسلامی در این منطقه هر كاری كه انجام بدهد، در بیرون مرز منعكس خواهد شد. اگر آب به روستاهای ما می‌آید و چراغی روشن می‌شود و جاده‌های ما توسعه و گسترش می‌یابد، همه و همه پیام است برای آن طرف مرز.

الحمدلله كارهای خوبی در پاوه انجام شده و ضمن این‌كه باعث امیدواری مردم ما شده است، پیامی هم برای آن طرف مرز دارد كه جمهوری اسلامی برای این منطقه كردنشین و سنی‌مذهب كار می‌كند و فرقی بین شهروندانش نمی‌گذارد. ما اگر بخواهیم قضاوت كنیم، برای روستاهای ما بیش از روستاهای اصفهان كار شده است، اما همچنان جای كار وجود دارد، چرا كه ما هشت سال درگیر جنگ بودیم و هنوز هم گاهی اوقات با گروهك‌های معاند و ضد انقلاب دست و پنجه نرم می‌كنیم.

یكی از مقاطع حساس در پاوه محاصره‌ این شهر بود. چگونه این حصر شكسته شد؟ شهید چمران چه تأثیری در این پیروزی داشت؟
در مردادماه سال 1358 در پاوه جنگی شروع شد. پیش از آن در اعتراض به فعالیت گروهك‌ها در این شهر راهپیمایی شد و به دنبال آن در هجدهم مرداد تحصنی شكل گرفت تا دولت مركزی به داد مردم این منطقه برسد. در مقابل این تحصن، نیروهای ضد انقلاب نیز در نقطه‌ دیگری از شهر تجمعی را شروع كردند. نیروهای مخالف از شهرهای مختلف ایران به این تحصن ضد انقلابی پیوستند و این گروه متحد در صدد تصرف پاوه برآمد، چرا كه تمام شهرهای اطراف -جز پادگان‌های ارتش- در تصرف نیروهای مخالف جمهوری اسلامی بود.

پاوه به دلیل تدارك و امكانات خوبی كه نیروهای ضدانقلاب داشتند، در محاصره‌ آنان افتاد. روز 24 یا 25 مرداد بود كه "دكتر چمران" و آقای "فلاحی"3 به پاوه آمدند. آقای فلاحی بعد از مدتی بازگشتند، اما دكتر چمران ماندند و مردم را همراهی كردند. ایشان محل استقرارشان را كلانتری 11 قرار دادند كه حالا به كلانتری شهید چمران معروف است. آن زمان هنوز سپاه به‌خوبی شكل نگرفته بود و اكثر ژاندارمری‌ها هم خلع سلاح شده بودند؛ جز همین پاسگاه. از طرفی نیروهای كمی همراه شهید چمران آمده بودند. ایشان با بالگرد به پاوه آمده بودند. حدود چهل نفر نیرو هم از مریوان كه برای درگیری رفته بودند، تحت فرماندهی شهید وصالی4 اضافه شدند.

جنگ و درگیری به اوج خود رسیده بود كه شهید چمران به امام‌خمینیرضوان‌الله‌علیه پیام دادند و وضعیت را خطرناك توصیف كردند. روز 27 مرداد 1358 امامرضوان‌الله‌علیه پیام مهمی دادند كه در بخشی از آن آمده بود: «به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‌كنم اگر با توپ‌ها و تانك‌های مجهز تا 24 ساعت دیگر به سمت پاوه حركت نشود، من همه را مسئول می‌‌دانم.»

بعد از این پیام بود كه نیروهای ضد انقلاب تضعیف شدند و كمك‌ها رسید. با وجود شهید و مجروح بسیار، حصر پاوه شكسته شد. وجود شهید چمران هم حقیقتاً تأثیر زیادی داشت. ما معتقد هستیم این پیروزی در درجه‌ اول لطف خدا و سپس پیام امام و حضور دكتر چمران و حضور مردم در صحنه بود.

با توجه به تنوع قومی و مذهبی در كرمانشاه، ما شاهد وحدت بین مردم این استان هستیم. دلیل این امر را چه می‌دانید؟
ما در كرمانشاه با شیعیان مشكلی نداریم و سالانه جلسات هم‌اندیشی هم داریم. این فرمایش‌ها برای همه مهم است و برای ما مهم‌تر. ما زیر نظر نماینده‌ ولایت فقیه هستیم و مشكلی نداریم. در طول این 32 سال نزاعی تحت عنوان شیعه و سنی وجود نداشته و اگر هم مسئله‌ای بوده، خیلی زود خنثی شده است. ما هیچ‌گاه مسائل فقهی و اعتقادی را محل نزاع قرار نداده و نخواهیم داد.

در كرمانشاه از نظر اعتقادی سه گروه زندگی می‌كنند؛ شیعیان كه اكثریت هستند و اهل تسنن و گروه سوم هم اهل‌ حق. در جریان جنگ تحمیلی هر سه این گروه‌ها آسیب دیده‌اند. در این استان گروه‌های لك و ترك و لر و فارس با هم و كاملاً مسالمت‌آمیز زندگی می‌كنند. با وجود این‌كه نزاعی بین این گروه‌ها نیست، اما ما این فرمایش‌های مقام معظم رهبری را فتح باب جدیدی می‌دانیم و امیدواریم از این فرصت به نحو احسن استفاده شود.

پی‌نوشت‌:
1. بیانات در اجتماع مردم پاوه؛ 1390/7/25
2. سوره‌ مباركه‌‌ نساء، آیه‌ی 95: لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیماً: (هرگز) افراد باایمانى كه بدون بیمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، یكسان نیستند، خداوند مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان (ترك‌كنندگان جهاد) برترى مهمى بخشیده، خداوند وعده‌ی پاداش نیك داده و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمى برترى ‌بخشیده است. [ترجمه از: تفسیر نمونه]
3. سرلشكر شهید، ولی‌الله فلاحی كه در آن هنگام فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. وی در هفتم مهرماه سال 1360 به شهادت رسید.
4. شهید علی‌اصغر وصالی كه از یاران دكتر چمران در لبنان و در آن هنگام فرمانده سپاه پاوه بود. وی در پاییز سال بعد و درست در ظهر روز عاشورا، در گیلان‌غرب به شهادت رسید.
 
منبع: دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌‎الله خامنه‌ای