برخی می خواهند با معنویتهای کاذب نیاز بشر را به صورت غیرواقعی رفع کنند.
به گزارش گرداب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب به تشریح دلایل گرایش روز افزون مردم جهان به معنویت پرداخت و گفت: «امروز بشر با معنویت در پی تجدید بنای تخریب شده دین است، باید بدانیم اخلاق و معنویت توأمان میتواند جامعه را به اصلاح بکشاند.»
حجت الاسلام "ابوالحسن نواب"، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، با اشاره به جایگاه معنویت در دنیای امروز گفت: «دنیای متمدن به واسطه یک اشتباه، دین را در جامعه نابود کرد. با نابودی دین در جامعه، بشر از فطرتش دور ماند و دنیا با مشکلات بسیار بسیار جدی رو به رو شد.»
وی افزود: «این مشکلات دنیا را به مخاطره انداخت که مباحثی چون پایه خانواده، اخلاق، محیط زیست، همزیستی مسالمت آمیز، صلح جهانی و... از مهمترین چالشهای بشر شد، چرا که انسان در این دوره نسبت به همه چیز تعدی کرد. از آن پس بود که بزرگان اندیشه جهان دیدند که با این روند بشر تا چندی دیگر نابود می شود؛ بنابراین تصمیم به جایگزینی مفاهیمی به جای دین گرفتند که یکی از آنها مسئله "معنویت" بود.»
وی به دو نوع معنویت گرایی در جهان اشاره کرد و گفت: «دین متشکل از سه جزء اخلاق، اعتقادات و عبادات است. آیا این معنویتی که اینها سراغ آن می روند در دنیای امروز معنویت با دین است یا بدون دین؟»
حجت الاسلام نواب افزود: «معنویت بدون دین که تکلیف آور نیست مشکلی از مشکلات بشر حل نمی کند؛ بنابراین ارزشی هم ندارد، حالا می خواهد گسترده شده باشد یا نه. وقتی بشر ملزم به انجام یا ترک کاری نمی شود و باید و نبایدی به دنبال آن معنویت نیست، چه فایده ای دارد؟ اما اگر معنویت جزئی از دین و همراه و برای دین باشد، به دنبالش تکلیف و باید و نباید است و این معنویت انسان را از پرتگاه نابودی نجات می دهد.»
رئیس دانشگاه ادیان و فرق قم یادآور شد: «در این شرایط گروهی به معنویت دسته اول و برخی به معنویت دسته دوم روی آوردند چون به هر حال بشر آن بنای اصلی دین را تخریب کرده و بی صبرانه به دنبال برگرداندن همان است. برخی از دین گریزان به فکر این هستند که جایگزین قلابی برای دین درست کنند و یا معنویتهای بدون دین درست کنند.»
وی تأکید کرد: «در معنویت بدون دین مثلا وقتی گفته می شود سقط جنین کار غیراخلاقی و غیرمعنوی است می گویند خب باشد، اما وقتی مرتکب آن می شود حکم اخلاقی آن چیست؟ این گزاره اخلاقی چه ارزشی دارد؟ اما اگر این گزاره اخلاقی به دین گره بخورد که این کار غیراخلاقی است و دین می گوید این کار غیراخلاقی را انجام نده پس من نباید این کار را انجام دهم در نتیجه این می شود ارزش.»