گرداب- این بار نیز سربازان گمنام امام زمان
(عج) به هماهنگی غیورمردان نیروی انتظامی و دستور دستگاه قضایی (دادستانی تهران و دادسرای ناحیه ۳۱) در عملیاتی غرور آفرین و بیسابقه تعداد کلان و قابل توجهی از دفاتر شرکت "کوئست" را که اقدام به فعالیتهای هرمی و کلاهبرداری از مردم کشورمان میکردند، منهدم شده و افراد بسیاری نیز در این زمینه دستگیر شدهاند.
سربازان گمنام امام زمان در تلاش و کوشش شبانه روزی خود موفق شدند که در کنار انهدام شبکههایی که هر روز بیش از گذشته چون اختاپوس خانوادهها و داراییهاشان را در مینوردیدند اقدامات موثری را در جلوگیری از فعالیتهای سازمان "گلدکوئست" به عمل آورد.
بنابر این گزارش، در پی اقدامات وزارت اطلاعات بسیاری از سرشبکههای سازمان "کوئست" (QI) ضمن ابراز ندامت از اعمال و رفتار خود در خدمت این سازمان مخوف لب به سخن گشوده و حجم وسیعی از شگردهای تازه و ضد انسانی این شبکهٔ دسیسه هرمی را برملا کردند که با انتشار آن ماهیت شوم و دسیسههای خانمان برانداز این تروریستهای اقتصادی هر چه بیشتر برای مردم و افکار عمومی روشن شود. چرا که اطلاع مردم کشورمان از این شگردهای تازه، ترفندهای جدید و غیرانسانی میتواند نقش بسزایی در شکل گیری و نهادینه شدن بستر فرهنگی کشور برای مقابله با دسیسههای هرمی و فعالیتهای اقتصادی مشکوک و ضد نظم و انضباط اقتصادی و اجتماعی داشته باشد.
برخی از سرشبکههای معروف این سازمان در اظهارات خود که تحت پوشش فرایندهای اطلاعاتی به دست آمده با اشاره به اهداف شوم خود در ایران، به ابعاد دردآور برنامههای غیر انسانی، منفعت طلبانه و مخرب اطلاعاتی که در راستای اهداف سازمان یافته سیستمهای اطلاعاتی مخوف موساد و سی آیای و... طراحی شدهاند اشاره کردهاند.
در همین زمینه گوشههایی از اعترافات افراد دستگیر شده در رابطه با اظهارات سران کوئست منتشر میشود:
"ویجی اسواران"، یکی از مدیرانی که دارای سوابق متعدد پولشویی در عرصه اقتصادی است اظهار میکند که بازار ایران و مردم ایران مستعدترین بافت انسانی در راستای هر گونه سوءاستفاده اقتصادی است. وی در سخنرانی خود خطاب به کارگزارن ارشد شبکهای با اشاره به سابقه عملیاتی سازمان گلدکوئست در ایران گفته بود: «ما در به دست آوردن اعتماد جوانان ایرانی نبایستی از هیچ کوششی فروگذار کنیم. فشارهای تحریم اقتصادی در ایران و اغتشاشات در کشور، همه جوره برای ما فرصت را فراهم کرده که به ناامیدی جوانان ایرانی نسبت به حاکمیتشان دامن بزنیم و تنها مجرای امید به زندگی و کسب موفقیت را گلدکوئست معرفی کنیم.»
"پت من"، چهرهای که مدیر آموزشی این سازمان است در گفتوگویی با چند تن از نمایندگان ایرانی گلدکوئست با اشاره به اینکه "شما نگران برخوردها در ایران نباشید. دیگر موضوع گلدکوئست در ایران یک مسئله صرفا اقتصادی نیست و ما باید به دنبال تحریمهای حقوق بشر باشیم" از آنها خواسته بود که مجموعههای خود را به سمت جمع آوری اخبار و اطلاعات از ایران هدایت کند. وی موکدا به اصطلاح لیدرهای خود را توصیه کرده بود:
«جوانان ایرانی علاقهمند به مهاجرت به کشورهای آزاد هستند. بر این نیاز پافشاری کنید و سعی کنید که خروج از کشور را با کسب دارایی از طریق توسعه گلدکوئست تثبیت کنید!»از سوی دیگر "مهراب صدوقیانزاده"، دیگر عضو این سیستم که نقش تعیین کنندهای در انتقال آموزشهای غیرانسانی داشته است، نیز گفته بود: «فقط رشد سیستمی و درآمد بازی ما را اداره میکند. دیگر مهم نیست به این فکر کنید که آن پایین شبکه چه رخ میدهد. آنها هم خدای خود را دارند و باید خودشان تلاش کنند. آنها هم میتوانند به ثروت ما دست یابند و اگر نمیتوانند مشکل خودشان است. بنابراین ربطی به گلدکوئست ندارد.»
اطلاعات رسیده حاکی است: "سوزان کمری" نیز که سالها به عنوان مدیر توزیع کالا و خدمات گلدکوئست در بخش ایران فعالیت میکند، علی رغم اینکه هیچ یک از محصولات و خدمات گلدکوئست قیمت واقعی خود را ندارند و حداقل بیش از دهها برابر قیمت تمام شده به مشتری ایرانی عرضه میشود، از طرف هیئت مدیره گلدکوئست ماموریت پیدا میکند که به بهانههای واهی جلوی محصولات و خدمات گرفته شود تا مشتریان ایرانی به سبک و روش کار بدون محصول عادت کنند!
حال بماند که در ویکون (همایش وی کنفرانس)
یکی از مدیران گلدکوئست به اعضای شبکه اظهار میکند: «ما به شما زندگی کردن را میآموزیم. امید به حیات در مملکت شما کم شده است. بنابراین این خدمتی که ما به شما ارائه میکنیم، بیش از حد انتظار شما میارزد» در این شبکه مخوف تفکرّی با هدف حذف شعائر و اعمال اسلامی و میهنی ما به وجود آمده بود که در آن ترویج فرهنگ بودیسم (نوعی بت پرستی شرقی) را سرلوحه کار خود قرار داده بود تا با آن جوانان ایرانی به جای عبادات اسلامی خود تمرین خرافه گریهای آقای ویجی اسواران را (تحت لوای سکوت و مدیتیشن) در دستور کار خود قرار میدادند.
در همین زمینه "حسین غفوریان"، سرکرده بخشی از هرم شوم گلدکوئست ضمن ابراز شگفتی از شیوه عملیاتی سربازان گمنام امام زمان که منجر به دستگیری وی میشود، پس از بازداشت بخشی از روشهای ناجوانمردانه گلدکوئست در جذب جوانان ایرانی را بازگو کرد.
وی گفت: «از ما خواسته میشد که برای حفظ درآمد خود افراد جدیدی را دائما به سیستم اضافه کنیم. در گلدکوئست تیمی تشکیل شد تا علیه مواضع نظام کار فکری کند و هر لحظه در افکار جوانان نسبت به نظام بدبینی و نسبت به هسته اصلی گلدکوئست امیدواری ایجاد کند. ما وظیفه داشتیم در کارهای آموزشی فکری خود دائما با هسته اصلی هماهنگ باشیم. ما بایستی به گونهای عمل میکردیم که علی رغم اطلاع رسانی دولت و رسانهها از مردم پول بگیریم و آنها را وارد شبکه کنیم. ما بایستی جوانهایی را جذب میکردیم که حتی تا کنون برای گرفتن پاسپورت اقدام نکرده بودند و با وعدههای پوچ تورهای مسافرتی واهی را با قیمتهای غیرواقعی ارائه کنیم.»
ما دائما سعی میکردیم ارتباط غیر مجاز جوانان با جنس مخالف را ترویج کنیم و از این محیط آزاد افسارگسیخته برای عضوگیری استفاده کنیم. بسیاری اوقات به اعضای شبکه خود ماموریت میدادیم که به سراغ جوانان شهرستانی و روستایی رفته و با دعوت به دفاتر مرکزی پنهانی آنان را ساعتها در جلسات مختلط مورد هجوم فکری و روانی قرار دهند.
اگر امکان مالی برای عضویت و جذب را داشتند، همان جا کار را تمام میکردیم. در این صورت آنها مجبور بودند برای زنده کردن پول از دست رفته خود اعضای جدیدی را به شبکه وارد کنند و اگر توانایی مالی نداشتند از آنها میخواستیم مشخصات مالی اعضای خانواده و بستگان نزدیک خود را به ما ارائه دهند تا ما به شیوهای فریبکارانه هزینههای عضویت را از آنها تامین کنیم.
در همین زمینه، یکی از سرکردگان دسیسه هرمی گلدکوئست درباره یکی دیگر از روشهای جذب افراد و تحت فشار گذاشتن مردم برای کلاهبرداری از آنها گفت: «ما به خانواده برخی از افراد میگفتیم که مثلا فرزندشان دچارسانحه شده و نیازمند پول است. و از این طریق اقدام به اخاذی و تهیه پول برای عضویت میکردیم. با به راه انداختن گروههای ۱۰، ۱۵ نفره به سراغ خانواده افراد رفته و آنها را تحت فشار روحی مجبور به عضویت و پرداخت پول میکردیم.»
در برخی شاخههای ما روش جذب افراد و عضویت به این روش بود که با دعوت فرد به مکانی امن، اگر با اختیار خود تحت تبلیغات فشرده ما حاضر به عضویت میشد که هیچ و گرنه او را مجبور میکردیم که در همان مکان بماند به طوری که به صورت غیررسمی زندانی ما محسوب میشد.
بسیاری اوقات برای تامین هزینه عضویت توصیه میکردیم که افراد تحت پوشش کمکهای خیریه اقدام به عضوگیری و دریافت پول کنند. مهم نبود که پول از کجا میآید، مهم این بود که در اختیار "گلدکوئست" قرار بگیرد.
به ما گفته میشد که همه چیز شما گلدکوئست است. همیشه اعضا از ترس بیان عضویت در عموم، مجبور به همکاری و گرفتار کردن دیگران میشدند.
بررسیهای خبرنگار ما از پروندههای این افراد دستگیر شده نشان از آن دارد که یکی از رویکردهای اصلی "کوئست" ترویج فرهنگ اباهه گری بوده است. به طوری که برای معرفی یا به اصطلاح پرزنت سیستم توصیه میشده که از جنس مخالف در فرایند معرفی اعضای جدید استفاده شود. یعنی سیستم از سوی پسران برای دختران و از سویدختران برای پسران معرفی شود. از دختران خواسته میشد که از آرایش غلیظ و ارتباط عاطفی برای جذب جنس مخالف استفاده کنند.
یکی از سرکردگان گلدکوئست در مناطق شمالی ایران از روش اجبار به خرید گران قیمت به عنوان یکی از حربههای عضو گیری یاد میکند. وی گفت: «ما افراد را مجبور به خرید ماشینهای گران قیمت میکردیم و از دست چک خودشان نسبت به پرداخت اقساط ماشین اقدام میکردیم. آنها مجبور بودند برای تامین هزینههای چکهای پرداخت شده، افراد جدیدی را به سیستم معرفی و اضافه کنند بسیاری اوقات حتی افراد را مجبور میکردیم که فرش زیرپای خود را بفروشند تا پول آن را به گلدکوئست بپردازند.»
وی ادامه داد آنها به ما میگفتند: «محصولات و خدمات دیگر اهمیتی ندارند. همین عضویت بزرگترین محصول است. شما به فکر درآمد آینده خود باشید. و این بزرگترین خدمت به گلدکوئست بود که پولهای را بدون هیچ تعهدی دریافت میکرد ما گروههایی را سازماندهی کردیم که در صورت نیاز به فشار، با تهدید و ارعاب خانوادهها را مجبور کنند تا از شکایتشان صرف نظر کنند افرادی را به عنوان شرخر استخدام میکردیم که در صورت لزوم کار را با خشونت تمام کنند.
ما برای هر حالتی برنامه داشتیم. اینجا همه به دنبال پول بودند. پولی که بیشتر به گلدکوئست میرسید تا ما. ما بعد از عضویت افراد به مخاطب خود به گونهای القا میکردیم که وارد یک فعالیت غیرقانونی شده و راه برگشت ندارد. بسیاری از ترس آبرو مجبور به همکاری و عضو گیری میشدند.»
از تحلیل اعترافات و اظهارات بسیاری از سرشبکههای گلدکوئست به راحتی میتوان دریافت که چند محور اساسی در دستور کار این شبکه دسیسه هرمی، برای جذب افراد و جوانان ایرانی وجود داشته است؛ ترویج فرهنگ ناامیدی از نظام و کشور و ایجاد امیدواری نسبت به هسته اصلی گلدکوئست، سیاه نمایی افراطی و بهره برداری از مشکلات رایج و اغتشاشات اخیر به منظور ارائه راهکار از سوی گلدکوئست را میتوان از محورهای اصلی روشهای فعالیتهای کوئستی نامید.
گذشته از روشهای غیراخلاقی این شرکتها از جمله استفاده از اختلالات جنسی غیر مجاز و فضای آزاد غیر اخلاقی برای عضو گیری که به عنوان راهکار اساسی در دستور کار قرار داشت، استفاده از مشروبات الکلی جهت تخمیر ذهن مخاطب و القا عملهای غیرهوشمندانه جهت منافع گلدکوئست نیز به عنوان چاشنی این گونه اقدامات میتوان تصور کرد چرا که در بسیاری از دفاتر منهدم شده، مشروبات الکلی به میزان قابل توجهی کشف شده است! از سوی دیگر، یک مقام مسئول در وزارت اطلاعات در مصاحبه با یک خبرگزاری کشور با هشدار به فریب خوردگان و اعضای شرکتهای هرمی گفته است: «با اقدامات اطلاعاتی که در آینده نزدیک به اطلاع مردم عزیز میرسد اجازه نمیدهیم هیچ فعالیت هرمی در کشور ادامه فعالیت داشته باشد کما اینکه در گذشته عملا با اقداماتی که انجام شده فعالیت چندین شرکت به طور کامل متوقف و سران آن دستگیر شده است.»
وی افزود: «وزارت اطلاعات با اطمینان خاطر از رشد فرهنگی مردم عزیز ایران به همه افراد مرتبط با دسیسه هرمی کوئست هشدار میدهد که اجازه ندهند سرمایههای مردمی و نفوس عزیز ملت شهید پرور ایران به تاراج رود.»
تقوی بار دیگر تاکید کرد: «احاطه اطلاعاتی دستگاه اطلاعاتی نظام جمهوری اسلامی ایران چنان است که آمادگی کامل برای انهدام این شبکه دسیسه هرمی را داراست.»
این مقام مسئول در وزارت اطلاعات دستور کار شبکههای هرمی در ایران را ترویج فرهنگ ناامیدی از نظام و کشور و ایجاد امیدواری نسبت به هسته اصلی کوئست، سیاه نمایی افراطی و بهره برداری از مشکلات رایج و اغتشاشات اخیر به منظور ارائه راهکار از سوی کوئست، نفوذ اطلاعاتی در خانوادهها که عمدتا هیچ رفتار حفاظتی در تبادل ارتباطات خود ندارند، تبدیل اعضا به یک شبکه خبری برای جمع آوری اخبار و اطلاعات موجود در جامعه و نوعاً مرتبط با حساسیتهای ملی و بین المللی، ترویج خرافه گرایی و استفاده از سمبلهای غیر مذهبی و مرتبط با تفکرات التقاطی منسوخ شده، ایجاد اختلال در پایه و نظام خانواده و عاطفه ایرانی به گونهای که روابط خانوادگی را به درجهای برسانند تا دیگر برادر به برادر اعتماد نداشته باشد، سلب اعتماد به نفس جوان ایرانی در تلاش و کوشش و پشتکار به گونهای که دیگر جایی غیر از کوئست را وسیلهای برای دستیابی به اهداف خود نداند و ایجاد تفرقههای قومی و قبیلهای در ایران در به راه انداختن شاخههایی مربوط به شهرستانهای مختلف و ایجاد اختلافات درون شبکهای برشمرد.