وبلاگ "کهف حصین"؛

خدای صحرای طبس، خدای فرماندهان سپاه پاسداران است

تاریخ انتشار : ۰۷ آبان ۱۳۹۰

می دانم که نمی دانید، همه فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زاده شده اند تا به مرگ طبیعی از دنیا نروند!

گرداب- فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا: «قاسم سلیمانی" را به قتل برسانید!»

جمله فوق که بر خروجی خبرگزاری های کشور قرار گرفته، خود مبین این موضوع است که سردمداران ایالات متحده آمریکا، خود تروریست اند وحامی تروریست ها. البته این موضوع، آنچنان موضوع درخور توجهی نیست، زیرا از جماعت گاوچرانی که تشکیل شدن کشورشان با خون بیگناهان سرخپوست درآمیخته و در ادامه سیرتاریخی حکومتشان هرجا که خون بیگناهی ریخته شده است، اینان یا به طور مستقیم و یا غیر مستقیم دخالت داشته اند، انتظاری جز این نیست.

و اما بعد...
جناب "جک کیانی"، فرمانده سابق نیروی زمینی آمریکا ای کاش قبل از اینکه بخواهند در مورد فرمانده سپاه پاسداران دهان بجنبانند و حرفی بزنند، مروری بر واقعه طبس می نمودند تا خاطره تلخ عملیات "پنچه عقاب" کامشان را دوباره تلخ می کرد تا با یادآوری آن مصیبت بزرگ که خداوند یا به تعبیر خودشان "GOD" برسرشان نازل کرد، درس عبرتی باشد برای نیروهای پوشالی ارتش آمریکا.

هرچند می دانم شما و ارتش مسخره تان که فقط آموخته اید برای کودکان و زنان کشورها قدرت نمایی کنید و مثلا در افغانستان خلبان هایتان، عروسی ها را به خاک و خون بکشند با ایرانی ها و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران هیچ آشنایی ندارید.

وقتی که در همه کارها با انگلیسی ها مشورت می کنید، خوب از آنها شلوار نظامی سربازشان را که از ترس دیدن دو پاسدار، (که فقط عضوی از سپاه بودند نه فرمانده) خیس شده بود را طلب می کردید! آنها به راستی هیبت و جذبه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را درک کرده اند، آن دم که به مرز آبی کشورمان تجاوزی چند سانتی نموده بودند.

وقتی درک و شعورتان در این حد خلاصه می شود که فرماندهانتان در تشخیص هواپیمای مسافربری و نظامی گیج بزنند، خوب این می شود که فاسق و جاهلی همچون تو حکم به ترور فرماندهان پاسدار انقلابمان بدهد.

آری تو و دیگران سردمداران آن ایالات که اینک در تب خشم جوانان بیکار و سرخورده کشورتان می سوزید و برای خروج از این بحران! از کف خیابانهای آمریکا همچون کفتارهای هار و گرسنه، زوزه می کشید و در صدد حمله به فردی، ملتی و کشوری هستید. هنوز در نیافته اید که ایران بیشه شیرهای یلی ست که جولانگاه کفتاران نیست.

اینجا سرزمینی ست که در آن "نادر مهدوی"، هلی‌کوپتر ms6  کبری آمریکا را با چند نفر از همرزمانش سرنگون می کند؛ آری! همان شیر یلی که بعد از دستگیر شدن در جزیره فارسی به دست نیروهای شما با شکنجه های فراوان و فرو کردن میله های آهنی در سینه اش در عرشه کشتی "یو. اس. اس. چندلر" به شهادت رسید و پیکر مطهرش را با همان دست های بسته تحویل داده بودید؛ یعنی از پیکر بی جان یک پاسدار هم می هراسید.

می دانم که نمی دانید، همه فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زاده شده اند تا به مرگ طبیعی از دنیا نروند! آری اینان "اوف" دارند که در بستر جان بدهند. زاده شده اند تا به شهادت برسند و برای این لحظه از همان روزی که پای در این نهاد مقدس گذاشته اند، لحظه شماری می کنند. و تو و همه نظامیان آمریکایی چه می دانید شهادت یعنی چه؟

نمی دانید و هرگز هم پی نخواهید برد که اینان گوش به فرمان رهبری هستند که خود نیز دربدنش، نشان جانبازی دارد و از مرگ در راه خدا نمی ترسد؛ یعنی سربازان شیری که خودشان فرمانده یلی دارند و اینان همه زیر پرچم فردی گرد آمده اند که صاحب الزمان" است. اینان همه سربازان ولی‌عصر اند. اینان رهروان راه حسین اند.

فرماندهان سپاه کشورم، دیریست که در راه خدا خونشان ریخته می شود و این افتخاری ست که نصیب هرکس نمی شود. اینان وارثان باکری ها و همت ها وزین الدین ها و میرحسینی ها یند و همه این اسامی که نام بردم فرماندهان سربازان دیروزند که اینک فرماندهان فعلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اند. و با عشق و جنون زیسته اند و در آتش و خون بزرگ شده اند. اینان بودند که خرمشهر را آزاد کردند.

وقتی می خواهم درآرامش مطلبی بنویسم و تلاش می کنم عنان قلم در دستان احساساتم قرار نگیرد حرفها در گلویم می ماند، وجودم سراسر خواهش و تمنا می شود که قلم را رها کنم تا خودش بر صفحه بلغزد و برقصد.

باشد این قلم و این صفحه.

بسم الله
 
اهل فسق و بندگان لذت را ببین که چگونه بر اهل زهد و بندگان خدمت در راه خدا خط و نشان می کشند؟ یک مشت درنده خوی به ظاهر انسان نما، سربازان شیطان رجیم، یک مشت بنده مومن به خدای صهیونیست ها! ددمنشان سر در آبشخور رژیم صهیونیستی کرده که بر اریکه های قدرت تکیه زده اند، چگونه به خود جرئت می دهند تا  بر زاهدان شب و جهادگران روز رجز بخوانند؟

فرماندهان سپاهی که دوشادوش بسیجیان این مرز و بوم دربیابانهای طف دیده جنوب غربی کشور، در کشاکش ابتلائات مرد شده اند. نه همانند فرماندهان غربی و بالخصوص آمریکایی که خونشان با شرابهای نجس درآمیخته و گوشت تنشان با خوردن ثروت های کشورها دیگر  روئیده و مرد شدنشان نیز در "لاس وگاس"؛ آن بهشت شداد صورت پذیرفته است.

فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ما، با بوی خون و خاک و آتش فرمانده شده اند و اینان با بوی ادکلن های فرانسوی و شرکت در جشن های فرماسونری و مجیزه گویی از رژیم غاصب صهیونیستی.

فرماندهان سپاه انقلاب ما، آنگاه که حقی در زمین مغفول مانده باشد، بی تاب می شوند و درصدد یاری رساندن به مظلومان عالمند و فرماندهان آمریکایی وقتی که خزانه کشورشان خالی می شود تنشان می لرزد و درصدد یورش و غصب و آدمکشی .

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دریای خروشانی ست که با چشمه ها و رودخانه های معرفت، عشق و اخلاص پر می شود، و چه مضحک وخنده آور است که حباب بر اقیانوس فخر بفروشد !

و...

هرچند که می دانم دریا با دهان سگ نجس نمی شود .

و در آخر سخنی با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:

می دانم که در عزم راسخ تان یعنی رسانیدن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلی اش خللی وارد نخواهد شد، و میدانم که چقدر بی صبرانه منتظر رسیدن پیک شهادت هستید تا خویش را به کاروان شهدای کربلا برسانید و هم می دانم که چقدر خالصانه و در اوج غریبی، برای من و مردم کشورتان دل می سوزانید و خدمت می کنید وما شاهد همه این تلاشها هستیم و برای شهادت مانند شما آماده ایم. انشاءالله.

سنگر حق هیچگاه بدون سرباز نخواهند ماند و به راستی که آمریکا از دست ما عصبانی ست و دارد از این عصبانیت می میرد.

السلام علی الحسین...