گرداب- جرأت ندارد نام امام خمینی
رحمت الله علیه را به زبان بیاورد. در حالیکه خشم در چهرهاش دویده، تلویحاً به سخن قاطع امام که "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود" اشاره میکند و میگوید که خوشحال خواهد شد اگر مخاطبینش موقعیت تاریخی اسرائیل را درک کنند؛ چرا که اسرائیل نمیتواند دست روی دست بگذارد و رژیمی که خواهان محو اسرائیل از صفحه روزگار است (جمهوری اسلامی) قدرت هستهای داشته باشد و بعد اضافه میکند که درک این موضوع، محور تمام بحثها و سنجیدن راهکارها و گرفتن تصمیم نهایی برای حمله نظامی به ایران است.
سخنرانی در آمریکا، 9 دسامبر 2010: ژنرال "یاکوف آمیدرور"، رئیس سابق شاخه ارزیابی و تحقیق ارتش اسرائیل و فرمانده دانشکده ملی دفاع نیروهای ارتش اسرائیل (IDF's National Defense College) و مدیر مؤسسه امور عمومی معاصر در اورشلیم است. او که حدود یکسال پیش در بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) در واشنگتن آمریکا حضور پیدا کرده بود، حرفهایش را در جمع چهرههای تأثیرگذار سیاسی، اطلاعاتی، نظامی و رسانهای آمریکا در این بنیاد، با تکبر و نخوت خاص یک نظامی شروع میکند و در ابتدا از کسانی که حضور او را در آنجا هماهنگ کردهاند و تلاش کردهاند تا او را به آنجا بیاورند تشکر میکند.
با اینکه سخنش را با شاخ و شانه کشیدن شروع میکند، یادآوری میکند که نمیخواهد راجع به عصر روز حمله نیروی هوایی اسرائیل به ایران صحبت کند! یا بگوید که کی قصد حمله دارند. همین حرفش باعث خنده جمع خبرنگاران آمریکایی که آمدهاند تا از او راجع به اینکه که اسرائیل کی بالاخره به ایران حمله خواهد کرد، بشنوند، میشود! دستپاچه میشود و برای جمع کردن حرفی که زده میگوید: «اما این باید روشن بشود که حمله به ایران برآیند سنجیدن جوانب مختلف خواهد بود!»
سخنران قبل از او "جفری گلدبرگ"، خبرنگار نشریه "آتلانتیک" است که تحقیقات وسیعی راجع به امکان حمله نظامی اسرائیل به ایران با سفر به سرزمینهای اشغالی و اقامت چند ماههاش در آنجا و گفتگو با سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی، انجام داده و حاصل تحقیقاتش را در چند کتاب و مقاله منتشر کرده و در آنها با صراحت سخن از تاریخ تقریبی حمله نظامی اسرائیل به ایران گفته است.
بعد از اتمام سخنان گلدبرگ، دبیر کنفرانس (کلیفورد می) که خود یک آمریکائی صهیونیست است از "یاکوف آمیدرور" میخواهد که نظر صریحش را راجع به حرفهای جفری گلدبرگ بگوید بدون اینکه بخواهد احتمال عملی شدن حمله را پایین بیاورد! اما ژنرال اسرائیلی از پاسخ دادن طفره میرود و میگوید چند نکته دارد که باید بگوید و بعد تلویحا به سخن امام و موقعیت تاریخی اسرائیل اشاره میکند و با این سخن هراس خود از ایران هستهای را آشکار میکند.
حاشیه اسکالپلی: کجاست گوری که اینها در آن بخزند از هراسی که عمل فرزندان خلف روح الله به آیه شریفه "و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم" در دل آنها ایجاد کرده؟ هیچ جا! سلاح هستهای ما همین قرآن است و آنچه در دل آنها رعب ایجاد کرده دست توفیق خداوند واحد قهار است. "ان تنصر الله ینصرکم" به عبری چه میشود؟!
او میگوید نکته اولی که باید به آن توجه شود این است که اعمال تحریم علیه ایران که وظیفه آمریکاییهاست باید ادامه یابد تا تهران را به زانو درآورد و اسرائیل را به میدان مقابله نظامی با ایران نکشد. او میگوید خبرهای خوشی از داخل ایران و خارج از آن راجع به اینکه تحریمهای آمریکاییها تأثیرگذار بوده، شنیده است اما با این حال گویا هیچکس در ایران کوچکترین حرکتی برای تغییر در روش خود نداده و اصل قضیه به قوت خود باقیست! و پیداست که باید حساب تأثیر تحریمها بر اقتصاد را از حساب تأثیرش بر برنامه هستهای ایران جدا کرد. اما در هر حال فشار تحریم باید بیشتر و بیشتر شود.
نکته دوم اینکه
اسرائیل باید ببیند که کجا ایستاده و از طرفی برنامه هستهای ایران در چه مرحلهای است و اگر بتواند هر کار جایگزینی برای دست نزدن به اقدام نظامی انجام بدهد، باید آن را انجام بدهد و اگر در این میان خط قرمزی وجود داشته باشد که اسرائیل بخواهد از آن عبور کند، این خط خیلی دور است و رسیدن به آن از نظر زمانی طولانی خواهد بود.و نکته سوم اینکه از به تأخیر افتادن اقدام نظامی علیه ایران چه عاید ما میشود؟ که این خیلی به لحاظ تکنیکی حائز اهمیت است.
لو رفتن هراس آمیدرور از جنگ با ایران: آمیدرور به اینجای حرفهایش که میرسد میگوید: «اسرائیل با سنجیدن همه جوانب به تصمیم خواهد رسید و هر موقع که آماده شد دست به اقدام خواهد زد؛ اما حمله نظامی مستلزم هزینه زیاد، آمادگی داشتن، آموزش و عوامل زیاد دیگری است که افراد آگاه نشستهاند و دارند در این مورد فکر میکنند. اما من یک چیز را با اطمینان به شما میگویم و آن اینکه...» اشاره میکند که دوربینها این حرف او را ضبط نکنند که دبیر کنفرانس میگوید: «همه اینجا خودی هستند!» و دوباره خنده حضار بلند میشود! خندهها عصبیاش میکنند و او با چند تپق پشت سر هم میگوید: «اگر شما... اگر... اگر... بله... اگر... بنا باشد به تأسیسات نظامی ایران حملهای صورت بگیرد، با هواپیماهای آمریکایی صورت خواهد گرفت!»
و ادامه میدهد: «سؤال این است که آیا خلبان هم آمریکایی باشد یا اسرائیلی؟!»
و باز خنده تحقیر کننده حضار... بعد در حالی که ابهتش شکسته شده و صورتش سرخ شده، میگوید: «
اشتباه نکنید! احدی در اسرائیل حاضر نیست در این جنگ حضور داشته باشد. زیرا جنگی که بعد از حمله نظامی ما درخواهد گرفت، جنگی کثیف و طولانی است و جنگی است که هیچکس نمیخواهد در آن حضور داشته باشد.» و بعد حرفهایی را که قبلا در مورد تصمیم به حمله نظامی زده، دوباره تکرار میکند و نوبت را به سخنران بعدی میدهد.
این البته تمام سخنان یاکوف آمیدرور نیست. او این سخنان را در یک میزگرد با حضور "رائول مارک گرکت" (همان آمریکایی که اخیرا پیشنهاد ترور سردار "قاسم سلیمانی"، فرمانده نیروی قدس را داده است) و "کن پولاک" و "جفری گلدبرگ" به زبان میآورد و این بخش اول حرفهای او بود که اینجا خلاصهاش را برای طولانیتر نشدن مطلب آوردم. در خلال این میزگرد، نوبت یکی دو بار دیگر هم به آمیدرور میرسد و او باز حرف میزند.
پینوشت:چند وقت پیش یکی از بچههای نیروی قدس میگفت آرزو دارد یکبار با آمریکاییها درگیر شود. طوری این حرف را زد که انگار میخواهد با آنها گلف بازی کند! میگویم آ خدا...! حاج احمد متوسلیان آرزو داشت با اسرائیلیها بجنگد؛ بحق الحسین که در تقدیر تاریخ این کره خاکی که بسوی ظهور شمس آل محمد
عجل الله تعالی فرجه الشریف میرود، قرار بده که ما این آرزوی حاج احمد را به نیابت از او و همه شهدای جنگ که این آرزو را داشتند به میدان بیاوریم! قول میدهیم یک روز بیشتر طول نکشد!! این حرف شهید باکری هم دل ما را به بازی میگیرد که «تا وقتی دولتهایی مثل اسرائیل، آمریکا، فرانسه و انگلیس وجود دارند، مردن جز با شهادت معنا ندارد.»
اسکالپل