به گزارش گرداب، شیرین عبادی یکی از مخالفان جمهوری اسلامی از پاسخگویی به سوال یک شهروند آلمانی طفره رفت.
"چگونه است که کشورهای غربی که طرفدار حقوق بشر هستند، در برابر دیکتاتوری های عربی در خاورمیانه سکوت می کنند؛ چون از هم پیاله های خودشان هستند، ولی مدام روی نقض حقوق بشر در ایران دست می گذارند؟ به این دلیل فکر نمی کنید جوایز حقوق بشری که طی سال های گذشته به ایرانیان تعلق گرفته، نظیر جایزه نوبل، جنبه سیاسی دارد؟"
این پرسشی بود که یک شنونده صدای آلمان (مقیم لندن) از شیرین عبادی پرسیده است.
عبادی که سوابق جان نثاری برای سلطنت پهلوی، حمایت از بهائیت و نامزدی جایزه صلح نوبل از سوی گروهک تروریستی منافقین را در کارنامه خود دارد، از پاسخ به اصل سؤال طفره رفت و گفت: باید بگویم متاسفانه نقض حقوق بشر در همه جا دیده شده است. ما نمی توانیم وضعیت تبعیض آمیز زنان را در کشورهایی مانند عربستان نادیده بگیریم. یا نمی توانیم نسبت به وضعیت اسفناک مردم بی پناه غزه بی تفاوت باشیم. یا نمی توانیم کشتار مسلمانان در چین را از یاد ببریم. یا نمی توانیم چشم بر زندان هایی مانند گوانتانامو و ابوغریب ببندیم. اما باید توجه داشته باشیم که نقض حقوق بشر در آمریکا یا اسرائیل یا عربستان سعودی توجیه کننده نقض حقوق بشر در بقیه کشورها، از جمله ایران، نیست و ایران نمی تواند بگوید چون آن ها مرتکب نقض حقوق بشر می شوند، پس ایران هم حق دارد مرتکب نقض حقوق بشر بشود.
یکبار دیگر سؤال را بخوانید و با پاسخ تطبیق بدهید. رسوایی جنایت های آمریکا و اسرائیل در گوانتانامو یا ابوغریب عالمگیرتر از آن است که یکی مثل شیرین عبادی بتواند انکار بکند، بنابراین به تعارف فقط اسمی از آنها می برد اما سؤال را بی پاسخ می گذارد و آن اینکه «کشورهای غربی حامی دیکتاتورها در خاورمیانه چرا مدام روی نقض حقوق بشر در ایران دست می گذارند و به امثال شما جایزه می دهند؟!»
به عبارت روشنتر، چه وجه مشترکی میان یک سلطنت طلب مثل خانم عبادی -که تا مرز اوباش خواندن ملت انقلابی و دفاع از کشتار آنها توسط رژیم پهلوی پیش رفت- و دیکتاتورهایی چون حسنی مبارک، ملک عبدالله دوم، و سران دیکتاتور و خیانت کار رژیم سعودی وجود دارد که هر دو طیف در ایران و در کشورهای منطقه مشترکا از سوی آمریکا و انگلیس و اسرائیل مورد حمایت قرار می گیرند؟ و عجیب اینکه خانم عبادی از پاسخ سؤالی به این روشنی طفره می رود.
به گزارش کیهان، شیرین عبادی در پاسخ به پرسش دیگری پیرامون فعالیت حزبی و سیاسی مدعی شد: من مدافع حقوق بشر. من فعال سیاسی. من در این ارتباط همواره از افرادی دفاع کرده ام که ممکن است با عقاید آنها موافق نبوده باشم. اما تا حدی که می توانستم کمک شان کرده ام که بتوانند صحبت شان را بکنند. در این ارتباط هم از سلطنت طلب دفاع کرده ام که سلطنت طلب نیستم، هم از مجاهد [تروریست های منافق] دفاع کرده ام که با عقاید آن ها موافق نیستم، هم از کمونیست ها دفاع کرده ام که کمونیست نیستم، هم از بهائی ها دفاع کرده ام که بهایی نیستم و ... بنابراین، این که من از چه افرادی دفاع می کنم، صرفا برمی گردد به اعتقاد من به آزادی بیان و نه هم راهی و هم سویی من با آن ها. تفاوت یک فعال سیاسی با مدافع حقوق بشر هم در همین است. من هرگز قصد ندارم وارد فعالیت های سیاسی بشوم (!)
عبادی در این بخش هم توضیح نمی دهد که آیا مشکل مجاهدین [تروریست های منافق] و سلطنت طلبان و بهایی ها عقاید آنها بوده که خانم عبادی تکلیف احساس کرده از آنان دفاع کند یا در واقع این 3 طیف (قبل و بعد از انقلاب) جزو ناقضان اصلی حقوق ملت ایران بوده اند و در کنار آنها ایستادن، عین نقض حقوق بشر است؟!
البته پیوند خانم عبادی با شبکه ولی نعمتان سلطنت طلب، بهایی و منافقین بر کسی پوشیده نیست و به عنوان یک مثال کوچک می توان به اظهارات خانم الهه هیکس (شریف پور) استناد کرد که اعلام کرد خانم عبادی به واسطه عبدالکریم لاهیجی (وکیل مدافع گروهک تروریستی منافقین) شناسایی و به واسطه وی (هیکس) برای دریافت جایزه نوبل نامزد شده است. با این اوصاف آیا می توان توقع داشت امثال شیرین عبادی از غیر تروریست های منافق و بهایی ها و سلطنت طلبان حمایت کند؟!
منبع: شبکه ایران