گرداب- روز 27 آذر گلوله جمجمه کسی را نشانه رفت که همه آمال و آرزویش خدمت به میهن اسلامی و فداکاری برای انقلاب بود. "محمد مفتح" نمادی است برای زندگی و منش متفکرانه بیشتر افراد در جامعه که او را با عنوان وحدت حوزه و دانشگاه می شناسند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گمان میرفت تا اصطحکاک شدیدی بین دانشگاه و حوزه پیش بیاید ولی شخصیت مفتح برای روشنسازی بین این دو بخش بسیار موثر بود. در دهه 1350 شمسی دانشگاه سرمنشاء تحولات بزرگ اجتماعی و حوزه آماده پذیرش بزرگترین خط فکر سیاسی قرن بود ولی گروههای منحرف و معاند مانند چریکهای خلق و مجاهدین میخواستند که جامعه به سمت اسلام التقاطی (اسلام بدون شهادت و مرجعیت دینی) و عقاید شوروی سابق پیش برود.
مفتح آن زمان همگام و حتی جلوتر از همه روشنفکران در صدد یکی شدن تفکرات حوزه و دانشگاه بود. وی ایدوئولوژی ولایت فقه را در بین دانشگاهیان گسترش داد و جزء معدود کسانی بود که به پویایی تفکر حوزه اهمیت میداد؛ البته در پارهای از مواقع با بیمهری اهالی حوزه و دانشگاه نیز رو به رو میشد.مفتح را میتوان نماینده تفکر انقلابی پویا دانست و دلیل اصلی شهادت ایشان از سوی منافقین، دقیقا همین بود که میتوانست نمادهای اسلامی که تا آن موقع در دانشگاه مظلوم و ناشناخته باقی مانده بود را تبیین کند.
امام خمینی
رحمت الله علیه در تبیین شخصیت مفتح این گونه قلم میزنند: جناب حجت الاسلام دانشمند محترم آقاي مفتح و دو نفر پاسداران عزيز اسلام
رحمت الله عليهم به فيض شهادت رسيدند و به بارگاه ابديت بار يافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفريدند و آتش نهضت اسلامي را افروختهتر و جنبش قيام ملت را متحركتر كردند. خدايشان در جوار رحمت واسعه خود بپذيرد و از نور عظمت خود بهره دهد. اميد بود از دانش استاد محترم و از زبان علم او بهرهها براي اسلام و پيشرفت نهضت برداشته شود و اميد است از شهادت امثال ايشان بهرهها برداريم.
بعدها "مسعود رجوی" با ابراز خرسندی شهادت مفتح را پیروزی بزرگی برای مجاهدین و از بین بردن ارتجاع دانست.
زهی خیال باطل که نفهمید هر انسان حق طلبی میداند که این فقیه سترگ در ذهن تمام حقجویان عالم زنده و جاوید است.
آچارکشی سیاسی