به گزارش گرداب، يك عضو مركزيت حزب مشاركت براي تخطئه اظهارات روشنگر سعيد شريعتي (ديگر عضو حزب) ادعا كرد شريعتي در زندان مورد شكنجه قرارگرفته است.
البته سعيد شريعتي به اظهارات شكوري راد واكنش نشان داد و ادعاي شكنجه سفيد را تكذيب كرد اما با اين وجود شكوري راد مجدداً مدعي شد شريعتي مورد شكنجه قرار گرفته است.
ماجرا از اين قرار است كه شكوري راد طي مقاله اي در سايت زيرزميني «نوروز» مدعي شد اظهارات حجاريان، عطريانفر، ابطحي، شريعتي و چند نفر ديگر در دادگاه، پس از يك دوره شكنجه سفيد بوده و اعتباري ندارد. او البته توضيح نداد كه مگر اين آقايان خود زبان ندارند كه پس از بيرون آمدن از بازداشت بگويند مورد شكنجه سفيد قرار گرفته اند؟!
در اين ميان سعيد شريعتي به ادعاي شكوري راد كه متضمن تحقير و انكار اظهارات افراد ياد شده بود، اعتراض كرد و نوشت: آقاي دكتر شكوري بنده نه شكنجه سفيد شدم و نه شكنجه سياه، اگر هم هر كدامش بر من اعمال مي شد برخلاف اعتقاداتم حرف نمي زدم. گمان نمي كنم حداقل شما تأييد نكنيد كه من برخلاف اعتقاداتم حرفي نزدم.
اما شكوري راد در پاسخ اين دفاع شريعتي از مواضع خود بار ديگر تأكيد كرد كه وي مورد شكنجه سفيد واقع شده است. شكوري راد نوشت: اگر كسي را پس از يك دوره انقطاع با جامعه يكباره بياورند در تلويزيون و او حرف هايي متفاوت از آنچه قبل از دوره انقطاع بر زبان مي آورد بر زبان بياورد، محكوم است به اينكه تحت شكنجه سپيد بوده حتي اگر خودش هم آن را انكار كند(!)
اين موضع پدرسالارانه كه تحليلگران را به ياد خانه هاي تيمي گروهك هاي نفاق و عملكرد كساني چون رجوي مي اندازد، در حالي است كه سعيد شريعتي پس از خروج از حالت به اصطلاح انقطاع و با وجود ملاقات با اغلب دوستان مشاركتي خود طي ماه هاي اخير، همچنان به مواضع انتقادي خود نسبت به حزب مشاركت و ميرحسين موسوي اصرار دارد و البته تحت فشار رواني شديد (همان شكنجه سفيد!) از سوي پدرخوانده هاي حزبي قرار گرفته است.
برخورد از موضع بالاي شكوري راد با امثال شريعتي در حالي است كه شخص وي با وجود تظاهر به تندروي هرگز بازداشت نشده و مورد سأال برخي از هم حزبي ها قرار دارد.
سعيد شريعتي عضو دفتر سياسي حزب مشاركت شهريور سال گذشته در دادگاه از قاضي وقت خواست تا نكاتي را متذكر شود. وي ضمن تأكيد بر برخورد محترمانه مسئولان پرونده، گفت: ريشه اصلي رخدادهاي غم انگيز اخير، انتشار و دامن زدن به شايعه تقلب گسترده در انتخابات بود، ادعايي فوق العاده بزرگ و مسئوليت آور با تكيه بر حداقل مستندات و صرفاً براساس شايعات ناموثق. به اعتقاد من در مكانيزم موجود رأي گيري و شمارش آراء، امكان تقلب در حدي كه با چنين فاصله اي (11 ميليون رأي) آراء را دگرگون كند وجود ندارد. ريشه توهم به وجود آمده آنجاست كه اصلاح طلبان گمان مي كردند با افزايش مشاركت به بالاي 60 درصد، پيروزي آنان قطعي است اما اين تحليل مبتني بر يك شرط مقدر بود و آن اينكه جامعه احساس كند ميان اصلاح طلبي و به اصطلاح اصولگرايي يكي را برمي گزيند اما مشاركت به 85 درصد رسيد اما چون آن شرط مقدر حاصل نشد، و 2 قطبي ديگري در جامعه رواج يافت، خصوصاً با آن ناشكيبايي و اشتباهي كه يكي از بزرگان حامي نامزد مورد حمايت ما در روزهاي منتهي به انتخابات مرتكب شد، نتيجه غير از آن چيزي شد كه ما تصور مي كرديم...
گذشته از موضوع تقلب، آقاي مهندس موسوي به عنوان كانديداي مورد حمايت ما اشتباهات بزرگ ديگري نيز مرتكب شدند. اشتباه اول ايشان ورود نابهنگام و ناهماهنگ بدون برنامه تبليغاتي و بدون چشم انداز روشني براي چگونگي اداره كشور درآينده بود كه موجب شگفت زدگي، سردرگمي و به هم ريختن برنامه انتخاباتي اصلاح طلبان شد.
2 عارضه توهم و استغنا كه من همواره در نقد رفتار ايشان و اطرافيانشان بيان داشته ام، هم موجب پديد آمدن اصطكاك هاي فراوان در طول مسير حركت هاي انتخاباتي و هم زمينه ساز تحريك پذيري و عملكردهاي احساسي ايشان در رويارويي با نتايج انتخابات شد. عدم تعادل و عدم برخورداري ايشان و ماشين انتخاباتي شان از يك شيب و شتاب قابل تحمل در فرآيند رفتار تبليغاتي و انتخاباتي مشكل و اشتباه ديگر ايشان بود.
شريعتي كه پيش از آن در جلسات درون حزبي هم انتقادات و نگراني هاي خود را مطرح كرده بود، افزود: اشتباه ديگر و بزرگ ترين اشتباه آقاي موسوي نوع مواجهه ايشان با مسئله نتايج انتخابات و نحوه اعلام آن بود كه تعجيل، تحريك شدگي، احساسات زدگي موجود در آن از سياست مداري با سابقه و پخته چون ايشان بعيد مي نمود. ادعاي فوق العاده بزرگ، تحريك كننده و خطرناك ايشان صرفاً مبتني بر برخي گزارش هاي ناكافي و ناموثق تك روانه و اسباب تحميل پيروي ناگزير گروه ها و شخصيت هاي سياسي حامي از ايشان بود.
اين اشتباه منجر به خياباني شدن سياست شد و آسيب هاي بزرگي بر ثبات، امنيت و منافع ملي، زندگي و معيشت و جان و مال شهروندان زد و طمع بيگانگان را در تداوم بي ثباتي و ناآرامي در كشور و بهره گيري از آن در اعمال فشار به نظام جمهوري اسلامي در عرصه هاي بين المللي برانگيخت ... دوستان و عزيزان موج سبز! خاطرتان هست كه در ايام انتخابات سرود سازماني يكي از فرقه هاي ضد انقلاب ]فدائيان خلق[ توسط بخش هايي از ستاد آقاي موسوي برگزيده شده و بر روي آن نماهنگ انتخاباتي ساخته شد. در آنجا وعده مي داد كه تفنگ و گل و گندم داره مياره، من مي خواهم برادرانه عرض كنم اگر اين موج سبز بر مدار شخص محوري مدعاهاي بزرگ و بي پشتوانه توهم و استغنا و تحميل هزينه بر مردم و نظام، در عمل به رويارويي با نظام برآمده از انقلاب اسلامي سوق يابد و از آن ناگوارتر، مطمع نظر و مورد طمع بيگانگان قرار گيرد، يقين بدانيد از گل و گندم در آن خبري نخواهد بود.
شريعتي 5 ماه بعد هم در گفت وگو با خبرگزاري مهر گفت: از زمان تحصن مجلس ششم و در آستانه انتخابات مجلس هفتم بود كه انحراف و شكاف هاي بسيار جدي در جريان اصلاح طلب اتفاق افتاد كه ترجمان اصلاح طلب پارلمانتاريستي از يكسو و متكي بر مدل هاي خياباني از سوي ديگر بود ... برخي از سران جريان هاي اعتراضي اخير پس از گذشت 9 ماه اين موضوع را مطرح مي كنند كه بايد به قانون بازگشت. اگر قرار بود بعد از گذشت 9 ماه به قانون بازگرديد از ابتداي جريان نيز مي شد به قانون اساسي بازگشت و اين همه هزينه هم نپرداخت! من خودم را همچنان منتقد احمدي نژاد مي دانم اما اين دليل نمي شود كه رأي مردم را نپذيرم. من از شب اول پس از برگزاري انتخابات به عنوان يك تحليلگر سياسي و فعال انتخاباتي مي دانستم كه هيچ تقلبي رخ نداده است.
منبع: جهان نیوز