به گزارش گرداب، تایید حکم اعدام "سعید ملکپور"، مدیر و گرداننده بزرگترین سایتهای مستهجن فارسی زبان که هفته گذشته اعلام شد در رسانههای مختلف دنیا، بازتاب داشته است.اکثر خبرگزاریهای بینالمللی نظیر "آسوشیتدپرس"، "خبرگزاری فرانسه" (AFP)، "صدای آمریکا" (VOA)، "بیبیسی"، روزنامه انگلیسی "دیلیمیل"، روزنامه کانادایی "نشنال پست"، روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارنوت"، "هافینگتون پست" و... با ادبیاتی مشابه، سعی در بیگناه جلوه دادن مجرمی دارند که با فعالیتهای شیطانیاش، محفل گرم خانوادههای بسیاری را به نابودی کشانده است.رادیو "اروپای آزاد" در خبری، ضمن بیان تایید حکم اعدام سعید ملکپور، به نامه "زهره افتخاری"، همسر ملکپور که برای رئیس قوه قضائیه ایران نوشته و در آن اتهامات وارده علیه همسرش را رد کرده است، اشاره میکند.همچنین وی در گفتوگو با "رادیو فردا" ادعاهای پیشین خود مبنی بر اینکه همسرش مدیر هیچ وب سایتی نبوده، بلکه تنها یک طراح سایت ساده بوده و مشتریانش اغلب آژانسهای مسافرتی و دارویی بودهاند را تکرار کرده است.افتخاری مدعی شده است مجازاتهایی که برای همسرش در نظر گرفته شده بر مبنای اعترافاتی است که وی تحت فشار و با اجبار داشته و ملکپور در ملاقاتی با وی در زندان "اوین" گفته است به چیزهایی اعتراف کرده که حتی از بیان آن شرم دارد.
وی در ادامه همسرش را با "حسین درخشان" که به دلیل مدیریت سایتهای موهن مجرم شناخته شده بود، مقایسه کرده و گفته است: «کسی جرائم وی را به دلیل اینکه روزنامهنگار مشهوری بوده، باور نکرده است اما از آنجایی که همسر من یک فرد عادی و ناشناس است، مسئولان به آسانی میتوانند به او چنین برچسبهایی بزنند.»
افتخاری که به وجه تمایز فعالیتهای همسرش و حسین درخشان در فضای مجازی اشاره نکرده است باید پاسخگوی این سوال باشد که تولید محتوای مستهجن، انتشار و آموزش آن در فضای مجازی با هدف به فساد کشاندن جوانان و خانوادههای ایرانی چه ارتباطی با فعالیتهای سیاسی فردی چون حسین درخشان میتواند داشته باشد؟
رادیو اروپای آزاد به اقامت ملک پور در کانادا نیز اشاره کرده و در ادامه بر این ادعای حامیان وی صحه میگذارد که وی برنامهای طراحی کرده است که از طریق آن، کاربران قادر بودند عکس را در فضای اینترنت منتشر کنند و از این برنامه بدون اطلاع وی برای ایجاد وب سایتهای پورنوگرافی استفاده شده است.
"جان بیرد"، وزیر امور خارجه کانادا -کشوری که به تازگی به جمع کشورهای تحریم کننده ایران پیوسته است- نیز رای دادگاه ایرانی مبنی بر تایید مجازات ملک پور را محکوم کرده است.
در این میان اعضای خانواده ملک پور نیز مدعیاند قوه قضائیه ایران تحت فشار سپاه پاسداران، حکم اعدام ملک پور را صادر کرده است.
نکته جالب توجه در میان اخبار این رسانه اظهارات "مریم ملک پور"، خواهر سعید ملک پور در خصوص بیگناهی برادرش است. وی مدعی شده است نرمافزار تولیدی برادرش میتوانسته از سوی هرکسی بدون اطلاع وی و برای انتشار محتوای مستهجن مورد استفاده قرار بگیرد. این در حالی است که تاکنون خانواده ملک پور اساسا انتشار چنین محتواهایی از سوی ملکپور را رد میکردند.
روزنامه انگلیسی "دیلی میل" نیز در خبر خود تاکید کرده است، ملکپور زیر شکنجه مجبور به قبول مدیریت یک سایت پورنوگرافی شده است.
دیلی میل همچنین مدعی شده است که جمهوری اسلامی ایران میخواهد در آستانه انتخابات در این کشور، از ملکپور به عنوان نمونهای برای سرکوب آزادی اینترنت -بخوانید آزادی پورنوگرافی- و درس عبرتی برای دیگران استفاده کند.
این روزنامه انگلیسی در ادامه آورده است وی در خیابان از سوی ماموران لباس شخصی دستگیر شده و از زندان نامهای نوشته که در آن از اینکه چگونه با باتوم و کابل شکنجه شده، گفته است.
دیلی میل به این نکته اشاره نکرده است که چگونه فردی که به ادعای آنان در زندان تحت شدیدترین شکنجهها قرار دارد و به واسطه همین شکنجهها و شرایط طاقتفرسای زندان لب به اعتراف گشوده است، میتواند از زندان نامهای در مورد نحوه شکنجه شدن خود بنویسد؟!
سایت "زددینت" که سایتی تخصصی در زمینه اخبار فضای مجازی به شمار میآید، نیز آورده است که یک برنامهنویس ایرانی به جرم طراحی وب سایتهای پورنوگرافی به اعدام محکوم شده است.
در خبر این سایت نیز آمده که ملک پور گفته تنها یک نرمافزار بارگذاری عکس طراحی کرده است که وبسایتهای پورنوگرافی از آن استفاده کردهاند.
روزنامه "نشنال پست" کانادا نیز در یادداشتی به قلم "اروین کاتلر" با اشاره به حکم سعید ملکپور نوشته هم اکنون زمان آن رسیده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست تروریستها به حساب آوریم و به این نکته اشاره نکرده است که دفاع از حریم خانواده و عفت عمومی مردم کشوری چگونه میتواند در زمره اعمال تروریستی محسوب شود؟
و کاش چشمان تیزبین نویسندگان این روزنامه که به زعم خویش دلایل کافی برای صدور حکم تروریست بودن سپاه پاسداران یافتهاند، برای اعتراض به ترور دانشمندان هستهای ایران نیز به اندازه ذرهای باز بود.
"گاردین" نیز آورده است ایران حکم اعدام طراح وب سایت پورنوگرافی را تایید و همچون دیگر همپالگیهایش این ادعا را تکرار کرده که ملک پور تحت شکنجه به این جرائم اعتراف کرده است.
در تازهترین واکنشها هم "کاترین اشتون" در اظهاراتی نسبت به آنچه که شکنجه وبلاگنویسان ایرانی نامیده، گفته است: «من نگران سانسور اینترنت و مداخله دولت ایران در آن هستم. ایران گام را از فیلترینگ دسترسی به اینترنت و محتوای آن فراتر نهاده است.»
وی همچنین از صدور حکم اعدام 4 تن از وبلاگنویسان ایران، از جمله سعید ملکپور، ابراز نگرانی کرده است. اشتون در حالی کسانی را که در کارنامه خود ماموریت تعدی به حریم خانوادههای ایرانی و به تباهی کشاندن جوانان این مرز و بوم دارند، وبلاگنویس میخواند که در جریان ترور "شهید احمدی روشن" هیچ واکنشی از سوی خود و اتحادیهای که نمایندگی آن را بر عهده دارد نشان نداد و اتحادیه اروپا از جمله نهادهایی است که تمامی تلاش خود، برای متوقف کردن برنامه هستهای و اعمال تحریمها علیه ایران به کار گرفته است.
نکته دیگر اینجاست که چرا با وجود گذشت سه سال از دستگیری ملکپور و همراهانش و اعلام حکم پس از این سه سال، اتحادیه اروپا از سرعت دادگاه ابراز نگرانی کرده است؟ آیا حامیان ملکپور با اعلام مواضع اینچنینی به دنبال خرید فرصت برای نجات شیطان نیستند؟
کاش اتحادیه اروپا و اشتون همانقدر که نگران وضعیت پورننویسان فضای مجازی ایران هستند کمی هم هماهنگ با پز دیپلماتیکشان برای ترور فعالان عرصه علم و فناوری این مرز و بوم، اشک تمساح می ریختند. البته این معادله آنقدر دادههای روشنی دارد که نباید از اتحادیه اروپا و رسانههای غربی توقعی بیش از این داشت، هر چه باشد ملکپور و همدستانش عروسکهای خیمه شب بازی کسانی بودند که همیشه به دنبال راهی برای جلوگیری از پیشرفت فرزندان این آب و خاک هستند؛ زمانی با استحاله همه ارزشهای االهی و اخلاقی و زمانی با ترور.
تمامی تلاشها و تقلاهای اتحادیه اروپا و رسانههای غربی که بارها ثابت کردهاند تنها به دنبال منافع خویش هستند و برای رضای خدا موش نمیگیرند، نشان از شکست خوابهایی که برای این خاک و جوانانش کشیدهاند و عملکرد به جای سپاه پاسداران در جلوگیری از اندلسیزه کردن ایران اسلامی دارد.
در پایان مرکز بررسی جرائم سازمانیافته به همه کسانی که در خصوص پرونده مستهجننویس مقیم کانادا اظهار نظر و نگرانی کردهاند توصیه میکند پرونده این گمراهان را یک بار هم که شده بخوانند تا حداقل در موضعگیریهای خود دچار بیهودهگویی نشوند.