آمریکا و اوباما، اسرائیل را تنها می‌گذارند

تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۰

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، مایل نیست سرنوشت اسرائیلی‌ها را به اقدامات ایالات متحده واگذار کند.

به گزارش گرداب، "دیوید ایگناتیوس" تحلیلگر سیاست خارجی آمریکا در بروکسل نوشت: "لئون پانتا"، وزیر دفاع آمریکا، این روزها دغدغه های فکری زیادی در سر دارد. از کاهش بودجه دفاعی آمریکا گرفته تا مدیریت خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان، از دغدغه های اوست.
 
اما بزرگترین نگرانی آمریکا امکان فزاینده حمله نظامی اسرائیل به ایران، ظرف چند ماه آینده است.

پانتا بر این باور است که به احتمال قوی اسرائیل در ماه آوریل، مه یا ژوئن به ایران حمله خواهد کرد. قبل از آنکه ایران وارد - به تعبیر اسرائیل "حوزه مصونیت" برای آغاز ساخت یک بمب هسته ای شود.
 
اسرائیلی ها می ترسند که ایرانیان در تاسیسات عمیق زیرزمینی، خیلی زود، به اورانیوم به قدر کافی غنی شده مورد نیاز خود دست یابند و آن‌گاه دیگر تنها ایالات متحده قادر خواهد بود تا آن‌ها را به لحاظ نظامی متوقف کند.

"بنیامین نتانیاهو"، نخست وزیر اسرائیل، مایل نیست سرنوشت اسرائیلی ها را به اقدامات ایالات متحده واگذار کند.

زیرا اقدامات آمریکا قرار است به محض کسب اطلاع موثق در مورد اینکه ایران عملاً در حال ساخت یک بمب اتمی است، کلید می خورد و البته هنوز هم این اطلاعات قطعی نشده است.

ماه گذشته وقتی که از وزیر دفاع اسرائیل خواسته شد مانور مشترک نظامی ایالات متحده و اسرائیل را به تعویق بیاندازد، "ایهود باراک"،  به چشم انداز حمله قریب الوقوع اسرائیل به ایران اشاراتی زود هنگام کرد.
 
مانوری که می توانست در ماه مه آینده فاز آتش زنده و شلیک با گلوله های جنگی خود را به اوج برساند و به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود. باراک عذرخواهی کرده و اعلام کرد که امسال اسرائیل نمی تواند منابع موجود را صرف مانور سالیانه کند.

"باراک اوباما"، رئیس جمهور و پانتا وزیر دفاع آمریکا، هر دو به اسرائیل هشدار داده اند که ایالات متحده با حمله نظامی مخالف است.

با این اعتقاد که حمله نظامی به ایران می تواند روند موفقیت آمیز برنامه تحریم های بین المللی اقتصادی علیه ایران و دیگر تلاش های غیرنظامی برای توقف ایران برای عبور از خط قرمز های اتمی را از مسیر اصلی اش خارج کند.

اما کاخ سفید هنوز به طور قطع تصمیم نگرفته که در صورت حمله اسرائیل به ایران، ایالات متحده چه واکنشی باید از خود نشان دهد.



دولت اوباما این روزها سرگرم انجام مذاکراتی جدی است تا ببیند پیامدهای حمله احتمالی اسرائیل برای ایالات متحده چه خواهد بود.

آیا ایران کشتی‌های ایالات متحده در منطقه را هدف قرار خواهد داد و یا بستن تنگه هرمز را انتخاب خواهد کرد؟ و سرانجام اینکه این مناقشات و احتمالا به تبع آن افزایش ناگهانی قیمت نفت چه اثراتی بر اقتصاد شکننده جهانی خواهد داشت.

در حال حاضر به نظر می رسد به نفع دولت اوباماست که سیاست دوری از جنگ را برگزیند، مگر اینکه ایران به اموال ایالات متحده در منطقه آسیب برساند، که در این‌‎صورت پاسخ قوی ایالات متحده را در پی خواهد داشت.

این سیاست ایالات متحده که نشان می دهد اسرائیل خود به تنهایی اقدام می کند، ممکن است شکافی در روابط خارجی آمریکا ایجاد کند. مانند آن چه در سال 1956 روی داد، هنگامی که "آیزن هاور" رئیس جمهوری وقت آمریکا حمله مشترک اسرائیل و اروپا در کانال سوئز را محکوم کرد.

مسئله غامض تر موضوع انتخابات ریاست جمهوری 2012 آمریکاست، که در آن نامزدهای جمهوری خواهان، مصرانه تقاضای پشتیبانی قوی تر آمریکا از اسرائیل را مطرح می کنند.

مقامات دولت آمریکا هشدار می دهند که تهران نباید دچار سوءتفاهم شود. ایالات متحده با اسرائیل یک تعهد امنیتی 60 ساله دارد، که به موجب آن چنانچه مراکز جمعیتی و شهرهای اسرائیل مورد حمله و اصابت قرار گیرد، ایالات متحده موظف و متعهد است تا به دفاع از اسرائیل برخیزد.

به اسرائیلی‌ها گفته شده که بپذیرند که حمله نظامی تنها می تواند به صورت محدود برنامه ریزی شود. اسرائیلی ها شاید بتوانند تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز و سایر اهداف را بمباران کنند، اما حمله هوائی به تاسیسات غنی سازی زیرزمینی قم سخت تر خواهد بود.
 
ایرانی ها نیز ممکن است تلافی کنند، اما اسرائیلی ها تردید دارند که این اقدامات تلافی جویانه، از طریق رگبار راکت های سهمگین نیروهای حزب الله لبنان انجام شود. یکی از برآوردهای اسرائیل این است که این اقدام دولت یهود می تواند تلفاتی بالغ بر 500 کشته برجای بگذارد.

اسرائیلی ها، عدم پاسخ سوریه در مقابل حملات اسرائیل به رآکتور هسته ای آن کشور در سال 2007 را یادآوری می کنند و می گویند شاید ایران هم به دلیل ترسی که رژیم از جنگ همه جانبه دارد و نمی خواهد خود را به خطر سقوط بیاندازد، خویشتن داری کند و واکنشی مشابه سوریه از خود نشان دهد.

بعضی از اسرائیلی ها نیز حمله به ایران را به عملیات ضربتی نجات گروگان ها در انتابه – اوگاندا در سال 1976 تشبیه می کنند، که منجر به تغییر رژیم در اوگاندا شد.

به رهبران اسرائیل گفته شده اکنون که امنیت آن‌ها با وجود تحولات اخیر خاورمیانه و وقوع "بهار عربی" تضعیف شده بهتر است دورنمای" روی پای خود ایستادن" در منطقه را بپذیرند و حتی از آن استقبال کنند تا عزم قومی خود را به نمایش بگذارند.

گفته می شود که یکی از مقامات اسرائیل به ایالات متحده توصیه کرده است که "شما کنار بمانید و بگذارید ما خود این کار را انجام می دهیم." سناریوی "جنگ کوتاه مدت" و حملات محدود اسرائیل پنج روز و یا کمی بیشتر طول نخواهد کشید، و به دنبال آن سازمان ملل متحد، آتش بس اعلام خواهد کرد. به اسرائیلی ها گفته شده که متوجه باشند که آسیب های وارده در صورت حملات محدود به تاسیسات هسته ای ایران می تواند بسیار ناچیز باشد و شاید تا چند سال دیگر دوباره مجبور شوند به ایران حمله کنند.

مقامات ایالات متحده، دو راه برای منصرف کردن اسرائیل از حمله به ایران، پیش رو دارند؛ یکی اینکه تهران در نهایت بتواند با باز کردن باب مذاکرات جدی به فرمولی قابل تایید برسد و تضمین کند که برنامه هسته ای اش غیر نظامی بوده و در آینده هم صلح آمیز باقی خواهد ماند و یا اینکه ایالات متحده بتواند اقدامات پنهان خود را برای افت یا توقف برنامه هسته ای ایران آغاز کند به نحوی که اسرائیلی ها متقاعد شوند که دیگر اقدام نظامی ضرورتی ندارد.

مقامات ایالات متحده تصور نمی کنند که نتانیاهو تصمیم نهایی را برای حمله به ایران اتخاذ کرده باشد، آن‌ها متوجه هستند که مقامات ارشد اطلاعاتی اسرائیل درمورد اجرای این پروژه همچنان مرددند.

اما مقامات عالی رتبه آمریکایی در این مورد نیز شک دارند که شاید اسرائیلی ها بلوف می زنند. آن‌ها در مورد اقدامات نظامی بهار آینده و عواقب ناخواسته آن نگرانند.

منبع: بولتن نیوز