دو سلطنت طلب بد سابقه كه عمر خود را در خدمت به رژيم كودتايي، فاسد و ديكتاتوري پهلوي سپري كردند، به ستايش از تغيير هويت سران فتنه پرداختند.
به گزارش گرداب به نقل از کیهان، داريوش همايون سانسورچي ارشد و آخرين وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم پهلوي درباره نقش اين دو در بازسازي اپوزيسيون تحت پوشش جنبش سبز به دويچه وله گفت: نقش آنها بسيار موثر بوده و موثرتر هم شده است. جاهايي كه جنبش نمي تواند خودش را ابراز كند، اينها زبان جنبش هستند. سخنان و مصاحبه هاي آنها، بسيار موثر و داراي نقش مثبت است.
اين صهيونيست بدنام درباره سوال دويچه وله مبني بر اينكه «بسياري به گذشته کاندید ناکام اشاره مي كنند يا به گذشته شیخ اصلاحات، شما چه طور؟»، گفت: آناني كه فقط روي گذشته تكيه مي كنند، تصميم گرفته اند كه با گذشته شان هم تمام شوند. افراد در موقعيت هاي گوناگون مي توانند تغيير كنند و اين ها هم تغيير كرده اند، و بخصوص شیخ. چون من شنيده ام، پيراموني هاي شان هم گفته اند، كه باقي زندگي شان را گذاشته اند براي جبران آنچه در آن سال ها كرده اند(!)
دويچه وله پرسيد «شما به عنوان بخشي از اپوزيسيون خارج از ايران فعاليت مي كنيد. چه نقشي براي اپوزيسيون در بيرون از ايران متصور هستيد؟» همايون گفت: پشتيباني و پشتيباني و پشتيباني! ادعاي تصاحب و تملك بخشي از جنبش سبز يا بخشي از گفتمان جنبش سبز كار غلطي است و دسته بندي بر سر جنبش سبز خلاف منظور است. براي اين كه جنبش سبز مرزها را از بين برده است، مرزهاي دروني گرايشات سياسي، مرزهاي درون و بيرون را و اگر كساني نيز همچنان روي عادت گذشته به دسته بندي و اين گوشه مال من و آن گوشه ما شما ادامه دهند، تبعاً خلاف منظور عمل كرده اند ولي هرچه پشتيباني بيشتر باشد، البته نقش موثرتري خواهد بود.
شايان ذكر است داريوش همايون داراي گرايش افراطي به بهائيت و از مهره هاي مورد اعتماد صهيونيست ها در ايران بود كه به واسطه ازدواج با هما زاهدي (دختر سرلشكر زاهدي عامل كودتاي آمريكايي-انگليسي 28 مرداد) به رأس قدرت در رژيم پهلوي نزديك شد. او مهرماه سال گذشته به نشريه ضد انقلابي شهروند گفته بود «انقلاب اسلامي بدترين اتفاق در اين 80 سال عمر من بود».
همزمان با همايون، مهرانگيز كار (همسر سيامك پورزند و از عناصر خدمتگزار سلطنت پهلوي در حوزه مطبوعات) در سايت بي بي سي فارسي نوشت: نمي شود انقلابي ديگر را در ايران انتظار كشيد و آنگاه به صحنه آمد... در انتخابات سال گذشته ابتدا شجاعت سران فتنه را باور نمي كرديم. ما مقيمان خارج اصلاً باور نمي كرديم مي انگاشتيم يك موج زودگذر است و موسوي به زودي عذرخواهي مي كند و مي رود پي قلم مو و بوم نقاشي. موسوي و كروبي پيش داوري هاي امثال من را از پايه فرو ريختند.
وي با اشاره به ترديدش براي حضور در انتخابات و حوادث بعدي مي نويسد: در اين دوران پرخطر، احترام به سران فتنه و همسر ایشان، ديگر نقطه نظرهاي من را كه از راه دور به تماشا نشسته ام تحت الشعاع قرار داده است. تا كسي شرايط سياسي پيرامونشان را نزيسته باشد، نمي تواند به سزا تحسين شان كند. تا يك سال پيش در باورم نمي گنجيد بيانيه هاي نخست وزیر سابق را بر ديگر نظرات منتشره ترجيح دهم.
شايان ذكر است دفاع اين دو سلطنت طلب ورشكسته از سران ورشكسته فتنه مي تواند سندي بر بن بست و مالباختگي منافقين جديد باشد و ماجراي تجانس زاغ و لك لك را تداعي كند كه به اعتبار «لنگيدن» دم خور يكديگر شده بودند.