مديريت خانواده؛ لازمه برخورد با شبكه‌هاي اجتماعي

تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۰

عده‌اي از محققان معتقدند شبكه‌هاي مجازي باعث افزايش معاشرت‌پذيري مي‌شود و در مقابل افرادی قرار دادند که معتقدند شبكه‌هاي اجتماعي فعلي باعث كاهش ارتباط با خانواده ‌است.

به گزارش گرداب، شبكه‌هاي اجتماعي مجازي يكي از مفاهيم تازه‌وارد در ادبيات جامعه‌شناسي ايران است كه در حال حاضر نحوه تعامل با آن ها مشخص نيست. اين شبكه‌ها مزايا و معايب خاص خود را دارد، به عنوان مثال عده‌اي از محققان معتقدند شبكه‌هاي مجازي باعث افزايش معاشرت‌پذيري مي‌شود و در سوي ديگر نيز افرادي مقابل اين تعريف قرار دارند و معتقدند شبكه‌هاي اجتماعي فعلي باعث كاهش ارتباط با خانواده ‌است.

"سيدرضا نقيب‌السادات"، جامعه‌شناس و استاد ارتباطات، نقش خانواده را اهرمي‌ نظارتي و كنترلي مهم برمي‌شمارد و در مورد تاثير اين نهاد در كاربري شبكه‌هاي اجتماعي مي‌گويد: «خانواده از عوامل ديگر اجتماعي مانند گروه‌ هم‌سالان، رسانه يا گروه‌هاي رسمي مانند نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه در مواجهه با فناوري‌هاي جديد، نقش موثرتري دارد. مثلا خانواده با نظارت داخلي و با امكاناتي كه در اختيار افراد قرار مي‌دهد، مانند هزينه‌اي كه براي تجهيزات يا استفاده از خدمات اينترنت پرداخت مي‌كند، مي‌تواند كنترل هم داشته باشد. براي سازماندهي و هويت اين مسئله بايد نظارت خانواده را در اختيار داشته باشيم. دوم اين ‌كه خانواده خود داراي برخي الزامات است. مثلا نوع خانواده و تعداد افراد، در اين سازماندهي موثر است و هرچه تعداد افراد بيشتر باشد، نظارت كمتر خواهد شد. بنابراين خانواده‌هاي مذهبي با ارزش‌هاي ديني امكان نظارت بيشتري دارند، پس آسيب در آن ها كمتر است و بالعكس در خانواده‌هايي با حضور كمرنگ ارزش‌هاي مذهبي، آسيب‌هاي بيشتري را مشاهده مي‌كنيم.»

نقيب السادات، ويژگي‌هاي جامعه ايراني را متفاوت از جوامع غربي مي‌داند و جدا از موضوع باور و اعتقادات ديني، مشخصاتي همچون غيرت و مردانگي در جامعه ايراني را مانع از انجام بسياري از ناهنجاري‌ها مي‌‌داند.

او با اشاره به اين ‌كه اساس خانواده بر پايه اعتماد، احترام و تبادل اطلاعات متقابل است، مي‌گويد: «گاهي شرايط متفاوت فرهنگي زن و شوهر هم به آسيب منجر مي‌شود، زيرا نحوه استفاده از فناوري ممكن است به پنهان كاري تعبير شود كه در تصور عام يك عامل تخريب و تضعيف است. به‌همين دليل است كه يكي از ويژگي‌هاي فناوري‌هاي مدرن استفاده در انزوا و ويژگي جمع‌گريزي است و گفته مي‌شود بهتر است اعضاي خانواده هم‌سنگ و هم‌فرهنگ باشند يا حداقل باور و ارزش‌هاي يكساني داشته باشند.»

شبكه‌اي با قدرت و شاخه‌هاي بسيار
اين استاد ارتباطات با اشاره به ريشه شبكه‌هاي اجتماعي و سابقه طولاني‌مدت آن ها در جوامع معتقد است: «فناوري‌هاي نوين ماهيتي جمع‌زدا دارند و تا زماني كه به صورت هدفمند به كار گرفته نشود، نمي‌تواند كاربرد مناسبي داشته باشد.»

به گفته وي شبكه‌هاي اجتماعي با ورود به دنياي رايانه‌اي و عصر ديجيتال، شكل جديدي پيدا مي‌كند ولي اين شبكه‌ها در گذشته هم بوده‌ و در واقع همان نظام‌هاي جمعي گذشته هستند كه معرف پيوندها و گره‌هاي مختلف افراد با يكديگر تحت يك عنوان واحد است. در نتيجه شبكه‌هاي اجتماعي متشكل از عناصري پراكنده است كه از طريق برخي اتصالات به هم پيوند خورده و نظام بزرگي را تشكيل مي‌دهد. دليل اين ‌كه عنوان شبكه را به آن اطلاق مي‌كنيم وجود شاخه‌هاي متعدد و اتصالات گسترده است و زماني كه عنوان اجتماعي به آن مي‌دهيم، به اين معني است كه تعامل دوسويه در آن برقرار است.

بنا به ديدگاه وي، فناوري‌هاي جديد در تركيب با ايدئولوژي طراحان آن عرضه مي‌شود و نمي‌توان نگاه مستقل به آن ها داشت. او با اشاره به ماهيت فناوري و جهت گيري آن توضيح مي‌دهد: «شما نمي‌توانيد بگوييد من ماهواره را آوردم، اما نمي‌خواستم باور غربي با آن وارد شود. اين امكان ندارد. وقتي فناوري در جامعه‌اي وارد مي‌شود كه بومي نيست، آسيب‌ها و مخاطرات خود را وارد مي‌كند. به عنوان مثال زماني كه اينترنت، موبايل و همين شبكه‌هاي اجتماعي وارد ايران شد، چون بومي كشور ما نبود، در ابتدا نتوانستيم آن ها را مديريت كنيم و منجر به آسيب شد. به همين دليل اين فناوري به جاي اين ‌كه فرصت توسعه را به ما دهد در دوره انتخابات تبديل به يك تهديد شد، در حالي كه هنوز هم ما بايد به شبكه‌هاي اجتماعي به چشم يك فرصت نگاه كنيم به شرطي كه بتوانيم آن را مديريت كنيم، عناصر آن را بومي كنيم و متناسب با شرايط و فرهنگ خودمان از آن استفاده كنيم. مثلا براي جوانان ايراني، پزشكان و مهندسان شبكه‌هاي هدفمند ايجاد شود. مانند موتورهاي جستجو كه به سمت تخصصي رفته‌اند شبكه‌ها نيز همين‌گونه مي‌شوند.

استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي، مديريت شبكه‌هاي اجتماعي را در 2 سطح درون‌سازماني با سطوح خرد و كلان و هم برون‌سازماني در سطح فردي و اجتماعي امكان‌پذير مي‌داند و با اشاره به نقش‌هاي كليدي حاكميت و خانواده مي‌‌گويد: در درون سازمان با توجه به مسائل خردي كه وجود دارد، دستگاه‌ها و دولت بايد آن را هدايت و مديريت كنند. مثلا اگر قرار است دانش افراد ارتقا پيدا كند، نياز به مراكزي است كه آموزش كاربران را انجام دهد. در سطح كلان بحث مديريت اين موضوع مطرح است. يعني قوانين مشخصي داشته باشيم و بتوانيم بر آن نظارت يا خط‌مشي‌ها و سياست‌هاي كلان را برنامه‌ريزي كنيم.

عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي با تاكيد بر لزوم ايجاد قوانين رسمي در كنار قوانين نانوشته اجتماعي، نقش خانواده و نهادهاي رسمي را مهم ارزيابي مي‌كند و مي‌گويد: «عبور شما از چراغ قرمز مجازات و جريمه در پي دارد، ولي ممكن است عدم كمك‌رساني به فرد نيازمند جريمه‌اي در پي نداشته باشد. با اين حال نظارت اجتماعي فرد را تخطئه مي‌كند. همين مسئله در خانواده هم وجود دارد. ممكن است تنبيه به صورت مستقيم وجود نداشته باشد، ولي اخم و ناراحتي والدين نوعي تنبيه و نظارت است. لذا هم به آن قانون احتياج داريم و هم به نظارت خانواده كه اين نظارت شامل تشويق و پاداش هم مي‌شود و فقط تنبيه نيست. اول بايد آگاهي‌دهي كنيم كه در آن جاذبه و رغبت باشد، بعد اجازه دهيم افراد تصميم بگيرند و همراهي كنند. بنابراين بايد اين 4 مرحله آگاهي‌دهي، ايجاد رغبت، تصميم‌گيري و هم‌نوايي را در اين فرآيند براي شبكه‌هاي اجتماعي داشته باشيم.»

استاد جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي در استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي توجه به موضوعاتي مانند كرامت زن را ضروري مي‌داند و با اشاره به جامعه اسلامي ايران مي‌گويد: «ارزش‌هايي كه زن در جامعه ايراني دارد، قابل مقايسه با جوامع غربي نيست، بنابراين اگر مراقبتي هم باشد بايد اول به نفع جنس مونث باشد، زيرا آسيب‌پذيري بيشتري دارد. اين ‌كه حريم‌ آن ها رعايت شود و آسيب‌پذيري آن ها كاهش پيدا كند. فرهنگ ايراني فرهنگي خويشاوندي است، ولي در اينترنت خويشاوندي جديدي ايجاد مي‌شود و نسبت‌ها و بستگي‌هاي جديدي به‌وجود مي‌آيد، اين شكل از خويشاوندي براي دنياي مدرن است.»

نقيب‌السادات، فوايد شبكه‌هاي اجتماعي را مشروط به بسترهاي جامعه و توانايي بومي‌سازي آن مي‌داند و با اشاره به نقش فناوري‌هاي پيشين مانند تلويزيون، راديو و مطبوعات در توسعه جامعه مي‌گويد: «سريال‌هاي تلويزيوني در ماه مبارك رمضان باعث شد تا مراودات مردم هم تحت‌تاثير قرار بگيرد. يعني رسانه توانست با مردم و جامعه عجين شود. شبكه‌هاي اجتماعي هم مي‌توانند همين مسير را طي كنند و بعد از اين ‌كه شرايط را تعريف كرديم و اين فناوري بومي شد، آن را به خدمت بگيريم. بنابراين بايد نگاه مثبت داشته باشيم. در كشور سودان كه يك جامعه بي‌سواد بود، از طريق شبكه‌هاي اجتماعي آموزش قرآن به نام"خلوه" توانستند تمام سودان را باسواد كنند. اين نظام آموزشي از فرهنگ همان جامعه گرفته شده و مي‌توان از اين طريق يك نظام توسعه را دنبال كرد، مانند آنچه خود ما از نظام بازار در شكل‌گيري انقلاب تجربه كرديم. اين نظام توانست در مقابل يك دستگاه عريض و طويل رسانه‌اي در رژيم قبل موفق شود، در اين شبكه گره‌هاي مختلف به گره‌هاي اصلي وصل مي‌شد كه نقش هدايت و سازماندهي داشت و غالبا از افراد نخبه‌ شبكه تشكيل شده بود. اكنون هم شبكه‌هاي اجتماعي مي‌توانند يك امكان خوب براي توسعه فرهنگ، آموزش و بسط بهداشت باشد.

منبع: جام‌جم آنلاین